بهرام عظیمی:
«تهران 1500»، داستان عاشقانهها است/ کوکان ما ابرقهرمان ندارند
خبرگزاری پانا: بهرام عظیمی گفت: میخواستم نخستین فیلم سینمایی انیمشن ایرانی که قرار است اکران وسیعی داشته باشد با همان همیشگیهای دوست داشتنی فرهنگ ما همراه شود. همان عشقهای ساده و دوستداشتنی یا لوطیگریها و معرفتها.
به گزارش خبرگزاری پانا، شاید تا چند دهه پیش جایگاه انیمیشن و کارتون در ایران به حدی ناشناخته بود که دیدن و استقبال از آن را تنها مرتبط به قشر کودک و نوجوان می دانستند اما تحولات گوناگون در عرصه تکنولوژی نشان داد که انیمیشن نه تنها مختص به قشر خاصی نیست بلکه جایگاه بسیار خاصی برای فرهنگسازی دارد. از تیزرهای کوچک تبلیغاتی که مدتها به نام داود خطر و تیپ هایی نظیر آن برای تبلیغ فرهنگ مناسب رانندگی ساخته شد تا امروز که همه منتظر اکران نخستین فیلم انیمیشن ایرانی هستیم چندین سال می گذرد اما استقبال مردم در جشنواره فجر از این فیلم بلند نشان داد که تمایل به این مجموعه کارها بسیار زیاد است.
در زیر گفت و گویی با بهرام عظیمی، کارگردان این مجموعه به بهانه به تعویق افتادن اکران فیلم انیمیشن تهران ۱۵۰۰ به نوروز ۹۲ آورده شده است.
آیا به تعویق افتادن اکران فیلم تهران ۱۵۰۰ از ۱۵ آذر به نوروز ۹۲ میتواند تاثیری بر فروش و انگیزههای شما برای ادامه کار در این زمینه داشته باشد؟
به شخصه با به تعویق افتادن اکران این کار از ۱۵ آذر به نوروز ۹۲ مشکلی ندارم چرا که فضای این فیلم با توجه به نوع داستان آن طنز و شاد است که قطعا نمیتواند در آذر ماه به دلیل تقارن با ایام ماه محرم و صفر مورد توجه قرار گیرد چرا که حدس میزنم مردم به دلیل احترام به فضای این ماهها از کار استقبال نخواهند کرد. ضمن اینکه داستان فیلم تهران ۱۵۰۰ نیز در نوروز رخ میدهد که میتواند تقارن مناسبی را برای اکران ایجاد کند اما در مورد اینکه آیا نسبت به اکران صد در صد این فیلم در نوروز ۹۲ مطمئن هستم باید بگویم که بارها اتفاق افتاده است که کارها و برنامهها در دقایق پایانی تغییر کرده یا لغو شده است کما اینکه ۲ روز پیش از افتتاحیه فیلم نیز به ما اعلام کردند که نمیتوانیم اکران داشته باشیم. لذا با توجه به جو موجود در فضای فرهنگی کشور نمیتوان هیچ نظر قطعی در مورد زمان اکران ارائه کرد.
ساخت یک فیلم برای تهیهکننده و دستاندرکاران این امر به منزله یک سرمایهگذاری است که قطعا اکران به موقع آن باعث تضمین بازگشت فیلم میشود. با توجه به اینکه زمان زیادی از اتمام پروژه ساخت گذشته و هنوز شاهد اکران فیلم نیستید، چه برداشتی از اکران دارید؟ فیلم به حاشیه میرود یا بر استقبال مردم تاثیر منفی میگذارد؟
واقعیت این است که هر روز دیرکرد در اکران کار باعث خسارت میشود و ما مدام این پروسه را طی میکنیم چرا که فیلم متعلق به بخش خصوصی است و تهیهکننده کار نخستین تجربه خود را دنبال میکند. با در نظر گرفتن این مسئله که کسی در ایران حاضر به سرمایهگذاری روی این نوع فیلمها نیست قطعا تاخیر اکران تاثیرات منفی خواهد داشت چرا که هر روز دیرکرد برای این پروژه که چندین میلیارد هزینه داشته است، بسیار گران است. اما شخصا به این موضوع فکر میکنم که بازگشت سرمایه اصلی کار از طریق فروش و استقبال مردم باعث میشود راه برای انیمیشنسازان و افراد متقاضی این امر هموار شود چرا که در این صورت میتوانیم هر چند سال یکبار شاهد ظهور یک انیمیشن سینمایی نیز باشیم. لذا با توجه به پیشبینیهای انجام شده اگر فروش خوب باشد، تهیهکنندگان زیادی به سرمایهگذاری روی این نوع کارها متمایل میشوند و میتوان روی یک نوع فرهنگسازی و ایجاد اعتماد حساب کرد.
به نظر شما چرا مردم و بخصوص تهیهکنندگان به دیدن و سرمایهگذاری انیمیشنها ایرانی تمایل ندارند؟
این طبیعی است که یک بیننده ایرانی با توجه به پیشینه ضعیفی که از انیمیشن ایرانی در ذهن دارد هیچ تمایلی به دیدن کارهای ملی نشان ندهد چرا که کارتونهایی که از تلویزیون به عنوان کارهای ایرانی پخش میشود جذابیت ندارند، لذا ببیننده به این فکر میکند چرا باید به دیدن کاری برود که در تلویزیون هیچ خلاقیتی نداشته و حالا باید در سینما برای همان کار هزینه نیز پرداخت کند؟
چرا بخشهایی از کار پس از اکران جشنواره فیلم فجر حذف شده است و این حذفیات چه تاثیری بر روند کار خواهد داشت؟
در واقع بر خلاف شایعات کسی ما را مجبور به حذف نکرد بلکه خودم پس از اینکه ۹ بار فیلم را به همراه مردم در جشنواره دیدم به این نتیجه رسیدم که بخشهایی کسالتآور است لذا پس از آن بخشهایی را که بیشتر دیالوگ محور بود و حذف آن به فیلم لطمه نمیزد حذف کردیم که بالغ بر ۱۲ دقیقه است و فکر میکنم این حذفیات بر جذابیت کار نیز افزوده باشد.
فکر میکنید دلیل استقبال پر شور مردم در اکران جشنواره فجر از فیلم چه بود و آیا میتوان کار شما را جزو فیلمهای بسیار خوب قرار داد؟
استقبال از فیلم دلیل بر خوب بودن آن نیست. در واقع گاهی حاشیهسازی کارگردانها یا به حاشیه کشاندن آن باعث فروش بیشتر فیلمها در کشور میشود کما اینکه بسیاری از فیلمهای پرفروش ما فیلمهای بدی هستند ولی به خاطر همین مسائل حاشیهای آنها را میبینید وگرنه اینکه از فیلم تهران ۱۵۰۰ استقبال میشود دلیل بر خوب بودن نیست بلکه نو بودن و حضور شخصیتهای دوست داشتنی را میتوان از جمله جذابیتهای این کار برای جامعه دانست.
فکر نمیکنید کلیشهای بودن فیلمنامه بر روند کار صدمه وارد کرد و اساسا چرا داستان فیلم تا این حد تکراری انتخاب شده است؟
انتخاب یک چنین داستانی از ابتدا هوشمندانه بود که با توجه به سلیقه مردم ایران آن را نوشتم. در واقع معتقدم که اگر کار خوب انجام میشد همین داستان کلیشهای میتوانست اتفاق بسیار خوبی برای سینمای انیمیشن ما رقم بزند. میخواستم نخستین فیلم سینمایی انیمشن ایرانی که قرار است اکران وسیعی داشته باشد با همان همیشگیهای دوست داشتنی فرهنگ ما همراه شود. همان عشقهای ساده و دوستداشتنی یا لوطیگریها و معرفتها و... . اما وقتی فیلم را در سینما با مردم دیدم متوجه شدم که بسیاری از بخشها دچار مشکل است که البته مربوط به پرداخت کار بود. معتقدم که مشکل فیلم تهران ۱۵۰۰ بیتجربگی من بود چرا که این کار نخستین فیلم سینمایی بود که چهار سال روی آن کار کردم. در حقیقت سیستم ساخت انیمیشن با روش زنده بسیار متفاوت است. در واقع در این روش کاراکترها به صورت زنده حضور ندارند و هیچ چیزی جز در دنیای کامپیوتر و ذهن هنرمند نیست لذا برای دیدن یک دقیقه انیمیشن حداقل باید ۶ ماه وقت صرف کرد لذا این امر باعث میشود نتوانیم روال را سریع ببینیم و چیزی را به راحتی زیاد و کم کنیم.
آیا برای ساخت انیمیشن در سطح دنیا نیز این مشکلات وجود دارد و اگر اینچنین است چرا کیفیت کار در حد بسیار بالاتری است؟
در سطح دنیا نیز همین مشکلات برای ساخت انیمیشن وجود دارد اما مسئله اینجاست که آنها یک سابقه صد ساله را در کارنامه خود دارند. به همین خاطر نباید کار تهران ۱۵۰۰ را با انیمیشنهای کمپانیهایی نظیر دیزنی یا پیکسار مقایسه کنیم. متاسفانه در کشور ما مردم مدام کارهای خارجی را میبینند به همین خاطر وقتی یک کار ایرانی برای اکران آماده میشود همه منتظرند که کاری شبیه به این نمونهها ببینند، در حالی که کارهای خارجی با بودجههای کلان و توسط افراد حرفهای اجرا میشود اما ما با بودجه کم و تجربه یک عده جوان کار را انجام دادیم، لذا باید با در نظر گرفتن این مسائل به قضاوت پرداخت. ضمن اینکه همه میدانند که ساخت فیلم انیمیشن بسیار کار سختی است، در غیر این صورت تا امروز باید بالغ بر چندین نمونه کار تولید میشد، بنابراین عدم تولید اثبات همین مدعاست.
نزدیک بودن کاراکترهای شما به فرهنگ و شخصیتهای جامعه ایرانی یکی از بخشهایی است که بر جذابیت کار «تهران ۱۵۰۰» افزوده است، آیا قصد دارید در سایر کارها نیز بر این مسئله تاکید داشته باشید؟
تیپ کارهای من به نحوی است که کاراکترهای ملموس و ایرانی دارند و و هر کاری بکنم غیر از این نمیشود. در واقع تا امروز این عنصر در تمام کارهای من بوده است و ربطی به قوت و ضعف ندارد چرا که این تکنیک ساخت من است. کسانی مانند رضا عطاران نیز به دنبال ارائه شخصیتهای باورپذیر هستند در حالیکه رامبد جوان یک فانتزیساز است بنابراین نمیتوان اینگونه ارزشگذاری کرد و این نوع کارها را خوب یا بد دانست. ضمن اینکه سعی دارم همین روش را با کم کردن نقاط ضعف دنبال کنم. البته این کار عمدی است و دوست دارم که مردم کار را بپسندند به همین خاطر قصه ۱۵۰۰ را من و آقای علمداری به سمت سلیقه عامه مردم بردیم تا با همان داستانهای ساده ازدواج و طلاق بخندند و گریه کنند و نوستالوژیهای زندگی ایرانی را در بر داشته باشد.
در یکی از مصاحبه ها گفته بودید که قصد دارید پس از اکران تهران ۱۵۰۰ انیمیشنی بسازید که ابرقهرمان داشته باشد. آیا در فرهنگ ایرانی ابرقهرمان داریم و این ابرقهرمان داستان بعدی شما تا چه حد شبیه یا متمایز از نمونههای جهانی خواهد بود؟
ابرقهرمان من نیز میتواند شبیه تمام نمونههای جهانی این موضوع باشد چرا که همه این کاراکترها از یک کلیشه پیروی میکنند که همیشه جواب میدهد. البته مسئله بستگی به نوع ابرقهرمان دارد چرا که ابرقهرمان نیز انسانی عادی است که تحت شرایطی تبدیل میشود و میتواند کار خارقالعاده انجام دهد اما ما تا امروز همیشه به قهرمان پرداختهایم و جای ابرقهرمان در کارهای ما تا امروز به نوعی خالی مانده است.
چرا ابرقهرمان نداریم؟
شاید به این دلیل که تا امروز اجازه ساخت و مانور دادن بر این بخش را نداشتهایم. در واقع نزدیکی این بخش به فرهنگ غربی از جمله دلایلی است که انیمیشن ایرانی را برای حرکت متوقف کرده است چرا که در دهههای گذشته این باور وجود نداشت که بتوانیم ابرقهرمانی را کاملا ایرانیزه کار کنیم. این در حالی است که معمولا بودجه ساخت انیمیشنها را نهادها تامین میکنند و این افراد تا دیروز از ابرقهرمان برداشتی متضاد با حقیقت این مجموعه و مرتبط با تهاجمهای فرهنگی داشتند که امروز دیگر آن دیدگاه تغییر کرده است و میتوانیم روی آن مانور داشته باشیم. سوپر من و بت من نمونههایی هستند که به محض گفتن نام ابرقهرمان به ذهن خطور میکند در حالیکه ما در شاهنامه رستم را به عنوان ابرقهرمان داریم که کارهای خارقالعادهای نظیر جنگ با دیو را در کارنامه خود دارد. بنابراین ابرقهرمانی که من خواهم ساخت دارای ابعاد نظیر فرهنگ ایرانی خواهد بود.
برای ساخت کار جدید برنامه خاصی در دست اجرا دارید؟
در حال حاضر به دلیل سنگینی پروژه تهران ۱۵۰۰ به حدی خستهام که عملا تمام کارهایم را تعطیل کردهام تا نتیجه کار را ببینم. در واقع سرنوشت اکران و استقبال از این فیلم میتواند روی کار بعدی من تاثیر داشته باشد چرا که هنوز نمیدانم بازخورد مردم چگونه است و آیا از آن انرژی دریافت خواهم کرد یا نه؟ بنابراین فعلا تنها به ساخت تیزرهای تبلیغاتی کوچک میپردازم و در انتظار اکران تهران ۱۵۰۰ به عنوان نخستین تجربه انیمیشن بلند خود میمانم.
منبع: نامه
ارسال دیدگاه