نقد سلیمی نمین نسبت به آیت الله هاشمی
خبرگزاری پانا: عباس سلیمی نمین با اشاره به سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی درباره تامین اجتماعی عملکرد وی در برابر مرتضوی در گذشته و حال را نقد کرد.
الف نوشت: مزایای نهادینه شدن چرخش قدرت و نقش آن در تضمین سلامت ساختار سیاسی کشور به کرات مورد بحث قرار گرفته است، اما اظهار نظر هفته گذشته شخصیتی برجسته که عدم همراهی وی با این اصل تعیین کننده بارها به ثبت رسیده است، فرصت نگاهی مجدد به این مقوله مهم را فراهم ساخت.
جناب آقای هاشمیرفسنجانی در جریان سفری به کرمان به انتقاد از عملکرد دولت گذشته و به طور اخص یکی از مسئولان آن یعنی آقای مرتضوی پرداخت و به حق نکاتی را پیرامون رعایت حقوق محرومان یادآور شد: «وی همچنین غارت بیتالمال، به ویژه قشر زحمتکش کارگر در سازمان تامین اجتماعی را کاری بسیار زشت و به دور از فرهنگ مدیریتی دانست و گفت: هیچ توجیهی پذیرفته نیست که از حقوق بازنشستگان مظلوم ما به دلایل مختلف حاتمبخشی کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، انتشار تدریجی برخی اسناد مربوط به فساد اداری در دولت گذشته و اعتراف یکی از مسئولان برای پرداخت کارت هدیه به مسئولان قوای مختلف را تأسفبار و به دور از شأن نظام اسلامی دانست و اظهار کرد: خدا را شکر که مردم هوشیار ایران اشتباهات و گناهان افراد مدعی را به حساب دین و مذهب و نظام نمیگذارند.» (روزنامه ایران، شنبه ۳۰ آذر ۹۲، ص۲)
آنچه در این یادداشت کوتاه قصد توجه دادن به آن را دارم دفاع قاطع شخصیت برجستهای چون آقای هاشمیرفسنجانی از فرد متخلفی چون آقای مرتضوی در گذشته و نقد شدید به وی بعد از درآمدن به خدمت آقای احمدینژاد است. آیا تخلفات آقای مرتضوی در گذشته سبکتر از عملکرد اخیر وی بوده است که ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام با احساس وظیفهای ستودنی در دفاع از حقوق قشر ضعیف جامعه به تخطئه وی میپردازد؟
برای پاسخ گفتن به این پرسش میبایست به چند نمونه از خدمات آقای مرتضوی به حوزه مدیریتی جناب آقای هاشمیرفسنجانی نظری گذرا افکند. پرونده فروش سئوالات آزمون پزشکی دانشگاه آزاد (طی چند سال پیاپی) توسط بازپرس طباطبایی (شخصیتی وظیفهشناس در قوه قضائیه) مورد پیگیری قرار گرفت اما به محض آنکه منجر به احضار آقای جواد جاسبی (فرزند ریاست وقت دانشگاه آزاد) شد این پرونده را آقای مرتضوی تحویل گرفت که البته مفقود شدن آن را در پی داشت. به این ترتیب چنین ظلم بزرگی به ملت ایران که طی آن، افرادی فاقد صلاحیت علمی با پرداخت وجوهی کلان راه طبیب شدن را بر خود هموار ساخته بودند، مکتوم ماند. اما راجع به ظلم به بازنشستگان در آن ایام لازم است اوراق پرونده دیگری را ورق بزنیم. در سال ۶۸ دو باب ساختمان ویلایی با عرصه ۲۰۶۱ متر مربع متعلق به سازمان بازنشستگی کل کشور به اجاره آقای جاسبی درمیآید که تا سال ۷۱ حتی یک ریال بابت مالالاجاره به این سازمان پرداخت نمیشود. با این وجود در این سال توافقنامه اجاره به شرط تملیک بین دانشگاه آزاد و رئیس وقت سازمان بازنشستگی به امضاء میرسد. در این توافقنامه کاملاً غیرقانونی، گرچه ظاهراً دانشگاه آزاد خریدار دو ملک است، اما در واقع اعتبار این دانشگاه پوششی برای مؤسسه خصوصی آقای جاسبی و بانو بوده است. در سال ۷۸ آقای جاسبی با سوءاستفاده از موقعیت یکی از قضات به استخدام درآمده در دانشگاه آزاد، حکم الزام به تنظیم سند این دو ملک بسیار گران قیمت در یکی از بهترین مناطق تهران یعنی خیابان شریعتی را اخذ مینماید. اما در نهایت در سال ۱۳۸۱ دیوان محاسبات در حسابرسی از سازمان بازنشستگی، به این واقعیت برمیخورد که بعد از گذشت ۱۰ سال حتی یک ریال بابت تصاحب این دو ملک به این سازمان پرداخته نشده است.
عضو هیات عالی سازمان حسابرسی طی نامهای خطاب به دادستان کل کشور در تاریخ ۲۸اسفند۸۱ به شماره ۱۶۷۲/۸۱/۳/۴ مینویسد:«۲ واحد ملک ویلایی به مساحت ۲۰۶۱ متر مربع عرصه و ۷۲۶ متر مربع اعیان واقع در تهران خیابان شریعتی به شماره پلاک ثبتی پیوست... به تصرف غیرقانونی مدرسه غیرانتفاعی خدیجهکبری به تولیگری آقای عبدالله جاسبی و بانو درآمده است. وجه ظاهری و توجیهی این تصرف غیرقانونی، توافق نامه اجاره به شرط تملیکی میباشد ولی تاکنون حتی وجوه اجاره فرضی نیز به عنوان ثمن معامله به صندوق واریز نشده است... مستدعی است دستور فرمائید جهت استیفای حقوق و استرداد وجوه اموال از دست رفته بیش از ۵۰۰ هزار نفر بازنشسته دولت با عزمی علیوار و به همت قضات پاک و شجاع آن قوه به سبک و منش و روش امام همام که فرمود اگر بیتالمال را در کابین زنانتان برده باشید پس خواهم گرفت، اقدام مقتضی معمول گردد.»
همانگونه که جناب آقای هاشمی به خوبی میدانند این درخواست هیات عالی سازمان حسابرسی در قوه قضائیه به همت!؟ جناب قاضی مرتضوی (دادستان وقت تهران) مسکوت ماند تا حقوق بازنشستگان استیفا نگردد. اما نکته قابل تأمل اینکه ریاست محترم مجمع تشخیص نظام که ریاست هیئت امنای دانشگاه آزاد را به عهده دارند از چند طریق در جریان این ظلم فاحش به بازنشستگان و تخلفات فراوان دیگر قرار گرفتند (از جمله از طریق رئیس کمیسیون تحقیق و تفحص مجلس از دانشگاه آزاد) اما لابد چون آقای مرتضوی در این مقطع در خدمت حوزه مدیریتی ایشان بود هرگز مشارکت ایشان با آقای جاسبی در این دستاندازی به حقوق بازنشستگان حساسیتی را در ایشان برنیانگیخت. در عین حال زمانیکه متملقان فرصت تشکیل حلقهای در اطراف آقای احمدینژاد را یافتند و همان اعمال سابق را در شاکله سیاسی دیگری دنبال کردند، خوشبختانه امروز مورد انتقاد جدی جناب آقای هاشمی قرار میگیرند. البته همین تحول را باید دستاورد چشمگیری دانست زیرا دستکم در هر چرخش قدرتی اگر تعدادی از افراد حرفهای که قادرند به هر کانون قدرتی نزدیک شوند ماهیتشان آشکار گردد کمک شایان توجهی به تشخیص سیاسی مردم خواهد کرد.
در این میان از یک ضعف نخبگان ارجمند نباید غفلت کرد و آن اینکه مادامی که فردی در خدمت این عزیزان باشد (به ویژه متملقان حرفهای) خطاهایش همه حسن قلمداد میشود اما به محض قرار گرفتن در خدمت رقیب، لغزشهای همین فرد نه تنها دیده میشود بلکه بعضاً بیش از حد مجاز مورد توجه واقع میگردد! قطعاً اگر چرخش قدرت که عامل موثری است در حفظ سلامت ساختار سیاسی کشور تداوم یابد زمانی خواهد رسید که نخبگان سیاسی نیز از بخشی از این موهبت بیبهره نمانند.
ارسال دیدگاه