بررسی وضع ادبیات کودک و نوجوان ایران (۲)
یوسفی: ترجمه بخش عمدهای از ادبیات کودک ما را بلعیده است
ادبیات کودک و نوجوان ایران در شرایط بحرانی است/ ادبیات کودک ما یک ادبیات دولتی در وجه غالب آن است/ نویسندهها یاد گرفته اند چیزی را بنویسد که برای بخش دولتی جذاب است
تهران (پانا) - محمدرضا یوسفی نویسنده کودک و نوجوان معتقد است ادبیات کودک و نوجوان ایران در شرایط بحرانی است و ترجمه بخش عمده ای از ادبیات کودک ما را بلعیده است.
یوسفی متولد ۱۳۳۲ در شهر همدان است. اولین کتابش را در سال ۱۳۵۷ نوشته است و برای کتابهایی که برای کودکان نوشته در جشنوارههای بینالمللی توانسته جوایز بسیاری را دریافت کند. تابحال دوبار جایزهی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان «IBBY » را دریافت کرده و یکبار هم نامزد جایزهی «هانسکریستیانآندرسن» یا جشنوارهی نوبل کوچک شدند.
«محمدرضا یوسفی» از جمله نویسندههای شناخته شده حوزه کودک و نوجوان است که بسیاری از ما با کتابهایش خاطرات خوبی داریم. رمانهای؛ ستارهای به نام غول، آیدا دختر ماه، پسر فیروزهای، وقت قصه مرا صدا کن، اگر بچه رستم بودم و داستان مانا، هفت رمان نوجوان است که یوسفی با توجه به مسائل اجتماعی و واقعیتهای جامعه به نگارش درآورده است. کتابهایی که اسمش داستان بوده اما در واقع نثرهای شاعرانه و زیبایی هم داشته است.
وی در پاسخ به این پرسش که وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در ایران را چگونه ارزیابی میکنید گفت: به باور من ادبیات کودک و نوجوان ایران در شرایط بحرانی است. چه در جهان ترجمه و چه در جهان تألیف، بحران داریم. ادبیات کودک ما یک ادبیات دولتی در وجه غالب آن است و بهرحال ما در این حوزه ضعیف هستیم. دولتهایی که آمدند و رفتند این ژانر را در دست گرفتند ولی مساله این است؛ حالا که در تولید و توزیع و تشریح این ادبیات نقش دارند، چرا خوب مدیریت نمیکنند؟
او در باره مهمترین دغدغه این روزهای ادبیات کودک گفت: افسار گسیختگی در ترجمه داریم و درواقع ترجمه بخش عمدهای از ادبیات کودک ما را بلعیده است و در ادبیات تألیفی در وجه غالب، به دلیل سلطه دولت، عنصر خلاقیت در آن گم و پنهان است. نویسنده یاد گرفته است آنچیزی را بنویسد که به هرحال برای بخش دولتی جذاب است. بحران عمیقی در ادبیات کودک و نوجوان بوجود آمده است. بسیاری از نویسندههای ما به گونهای مینویسند که ناشر دولتی بپسندد یا بتواند از آن جایزه بگیرد. این اوضاع ادبیات کودک را اینگونه کرده که تفکر خلاق براحتی دیده نمیشود. در جهان بدون وابستگی، تفکر خلاق ایجاد میشود. به نظرمن نویسندههای جوان خیلی بهتراند زیرا هنوز وارد این عرصه نشدهاند و خلاقیت خودشان را دارند اما وقتی وارد این مهلکه میشوند پارامترها را میفهمند و نویسنده یک ژانری که مورد توجه دولت است، میشوند. درواقع بخش دولتی با بخشنامه و حمایت باعث شده شاهد از بین رفتن یک خلاقیتی در بین نویسندههایمان باشیم. این فاجعه بنیادین ادبیات کودک ماست که بسیار قابل بحث است.
یوسفی درباره حال ادبیات کودک و نوجوان در روزهای کرونایی بیان کرد: حالا سراغ نشر که برویم میبینیم که نشر کودک نابود شده است. درشرایط کرونا به گونهای به روزمرگی افتادهاند. اما بحران کرونا اینقدر عمیق نیست بلکه بحران اولیه باعث شده ادبیات کودک از خلاقیت بیافتد اما ادبیات بزرگسال کار خودش را میکند. ریشه اصلی در این است که طبق قوانین ما کودک واحد مستقل نیست و وابسته به پدر است اما در جای دیگر که حقوق کودک مربوط به خودش است و قوانین مستقل خودش را دارد، بصورت اتوماتیک ادبیات مستقلشان خلق میشود.
ارسال دیدگاه