حسین رویوران*
سقوط آزاد عربستان در حدیده و مأرب
آنچه در یمن در حال وقوع است، به معادلات نظامی پدید آمده در این کشور بازمیگردد. «مأرب» را تا حدود زیادی میتوان نقطه ثقل نظامی عربستان سعودی دانست.
در حالحاضر این استان از بعد نظامی در محاصره کامل قرار دارد و بهنوعی تا سقوط فاصله چندانی ندارد. پس جابهجاییهای نظامی در محور «حدیده» و منطقه ساحلی دریای سرخ نیز به روند پیروزی در این استان مربوط است. عربستان سعودی و امارات در صدد تجمیع نیروهایشان هستند تا بتوانند در برابر حملات «انصارالله» و ارتش ملی یمن، قوای خود را تقویت کنند.
اما در این بین اینکه این عقبنشینی را اتفاقی یا بهگفته مقامات سعودی و دولت وابسته به آن یعنی همان دولت «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهوری فراری یمن در راستای اجرای توافق استکهلم تلقی کنیم، امری بیپایه و اساس و غیرقابل قبول بهشمار میرود. چراکه در مدت سه سالی که از امضای این توافق میگذرد، ائتلاف سعودی و همپیمانان آن در یمن به آن پایبند نبوده و حتی به طور کامل این توافق را نقض کردهاند. با این شرایط اینکه بعد از همه این کارشکنیها، ادعا شود که آنها در حال اجرای این توافق هستند و عقبنشینیشان در راستای این توافق قرار دارد، به هیچوجه قابل توجیه نیست.
اما جابهجاییهای نظامی اخیر در یمن را میتوان به ضعف ائتلاف سعودی و همپیمانانش در جبهههای مختلف یمن ربط داد، گرچه در این میان اختلاف میان عربستان و امارات و نیروهایشان در میدان نبرد هم در تقویت این شرایط بیتأثیر نیست.
دولت «امارات» در حالی بشدت با حزب «اصلاح» مخالف است که نیروهای این حزب، تکیهگاه دولت عربستانسعودی به شمار میروند، پس یکی از شکافهای اساسی دو کشور، اختلافنظر و نوع نگاه به تشکلهای «اخوانالمسلمین» و حزب «اصلاح» به عنوان یکی از مصادیق آن در یمن است و این موضوع، ناهماهنگیهایی را میان آنها ایجاد کرده است. اما در مقابل توان «انصارالله» نه تنها در جبهه «مأرب» که در چندین نقطه استراتژیک یمن رو به افزایش است.
به طوری که وقتی عربستان با بمباران شدید جبهههای «مأرب» تلاش میکرد به نوعی پیشروی «انصارالله» را متوقف کند، آنها توانستند جبهه جدیدی در استان «شبوه» و همچنین در «البیضاء» ایجاد کنند و در هر دو جبهه به دستاوردهای بزرگی رسیدند که نتیجه آن آزادسازی اکثر مناطق استان «البیضاء» و بخش وسیعی از استان «شبوه» بود. این شواهد نشان میدهد باورپذیری «انصارالله» رو به افزایش است و در نتیجه آنها همچنان توان جذب، بسط، آموزش و تأمین نیروها برای جنگ با عربستان را دارند. این در حالی است که عربستانسعودی بهرغم بریز و بپاشهای مالی و جذب مزدوران مختلف توان مقابله با «انصارالله» را ندارد و دردسرهای عربستان و عقبنشینی آن از ساحل دریای سرخ در جنوب «حدیده» به این ضعف میدانی بازمیگردد. به نظر میرسد یمن را باید در آستانه اعلام پیروزی کامل «انصارالله» و آزادسازی «مأرب» دانست.
«مأرب» و«شبوه» دو استان نفتخیز یمن هستند و در شهر «صافر» استان «مأرب»، تشکیلات پالایشگاهی نیز وجود دارد. بنابراین سقوط این مناطق به دست «انصارالله» به معنای این است که امکانات نفتی و پالایشگاهی این منطقه میتواند بخشی از مشکلات داخلی این کشور را حل کند، گرچه همچنان امکان بازگشت به شرایط صادرات نفت در برهه فعلی تصور بعیدی است.
از آنجا که یمن به عنوان یکی از محورهای مقاومت، از جمله جبهههای باز این محور و رویارویی میان جبهه مقاومت و جبهه سازش و تسلیم است، پیروزی در این کشور بسیاری از معادلات منطقه را تغییر خواهد داد. به عبارت دقیقتر پیروزی «انصارالله»، شرایط محور مقاومت را عوض کرده و پیروزی بزرگی برای این محور به ثبت میرساند، به طوری که بدون شک این پیروزی معادلات را به سود محور مقاومت در برابر محور سازش خواهد برد. پس میتوان انتظار داشت با تحولات روزهای آتی یمن، باید تغییرات اساسی در معادلات منطقه و محور مقاومت شاهد باشیم به اینگونه که با ادامه پیشرویهای انصارالله و ارتش یمن سرنوشت جنگ یمن طی روز ها و هفته های آتی مشخص خواهد شد.
*کارشناس خاورمیانه
منبع: ایران
ارسال دیدگاه