مرتضی حیدری

ارومیه شهر اولین های انقلاب؛ نوک مگسک قلب شاه!

حکایت شیخی که ژنرال شد؛

ارومیه (پانا) - همین که از زیر عبایش نوک کلاشینکف را بیرون آورد و نشان مردم داد، در میکروفون گفت: "نوک مگسک قلب شاه". این جمله تاریخی ولوله ای بین جماعت انقلابی ایجاد کرد که بعدها، ارومیه را شهر اولین های انقلاب نام نهاد. اولین شهری که مسلحانه بر علیه پهلوی و از نوع محمدرضایش شورید!

کد مطلب: ۱۱۶۳۲۴۲
لینک کوتاه کپی شد
ارومیه شهر اولین های انقلاب؛ نوک مگسک قلب شاه!

هرگاه سپیده دوم بهمن که سر می زند انگار جوانان انقلابی آن روزهای شهر که هم اکنون ریش‌سفیدان زندگی خودند به دنبال فرصتی می گردند برای روایت آن روز و انتقال خاطره آن تب و تاب انقلابی به نسل جوان. ما نسل سوم و چهارمی های انقلاب، آن روزها نبودیم و ندیدیم اما آنهایی که بودند و دیدند می گویند زمانی که شیخ حسنی آن جمله معروف را گفت و اسلحه اش را نشان مردم داد به یکباره نصف کمتر یا بیشتر مسجد که مسلح بودند اسلحه های شان را بیرون کشیدند.

خود شیخ به همراه چهار نفر از یارانش به پشت بام مسجد اعظم می رود و از همان نوک "مگسک کلاشینکف معروف" به سوی ارتش که "قلب شاه" بود و مسجد را محاصره کرده بودند آتش می گشاید.

تانک‌های ارتش به تلافی این اقدام گنبد مسجد اعظم را به توپ می بندند و سوراخ بزرگی در گنبد مسجد ایجاد می شود. به فاصله ۲۰ روز از شروع اولین جنگ مسلحانه علیه رژیم پهلوی، صدای اذان انقلاب از گلدسته‌های همان مسجدی که با توپ تانک به گلوله بسته شده بود به گوش می‌رسد و همان ارتشیان که در مقابل مسجد سنگر گرفته بودند اینبار با امام راحل پیمان می بندند.

حکایت انقلاب های سراسر جهان همیشه جالب و شنیدنی بوده است. فارغ از پیروزی یا شکست های یک جنبش انقلابی و به نتیجه رسیدن زحمات انقلابیون، قهرمانانی بوده اند که در قالب یک اسطوره، بخشی از تاریخ را مال خود کرده اند.

انقلاب اسلامی با رویش خود قهرمانان زیادی را معرفی کرد اما هیچ کس نمی تواند منکر این شود که "شیخ حسنی" تک ستاره آسمان انقلاب در شمال غرب کشور بود. کسی که از ابتدای دوران نوجوانی به اقتضای روزگار و شرایط زندگی اش در روستا مسلح شد و در کنار کسوت روحانیت یک چریک نیز بود. چنین شخصی قطعاً گزینه خوبی برای رهبری انقلابیون در یک شهر است و چه گزینه‌ای بهتر از یک روحانی آشنا به مسائل نظامی.

شیخ قبل از انقلاب به صحنه می آید و بعد از انقلاب نیز در صحنه می ماند. از مال و جان و فرزندش می گذرد و آبروی خود را در کف دست میگیرد و می شود پیشقراول انقلابیون در شمال غرب!

پس از انقلاب اولین امام جمعه ارومیه می شود و ۳۵ سال امامت و زعامت شهر و نمایندگی ولی فقیه را برعهده می‌گیرد. در همان ابتدا در کنار امامت ‌و زعامت، نمایندگی مجلس را تجربه می‌کنند و وقتی می‌بیند مردم شهرش دوری اش را برنمی‌تابند سیاست را رها و شهرش باز می‌گردد و تا آخرین روز عمرش در کنار مردم می ماند. با اینکه چندسال از فقدانش می گذرد اما همچنان از او به نیکی یاد می شود و خواهد شد تا ابد. این است حکایت یک شیخ که ژنرال شد اما نه درجه ای روی شانه اش زد و نه گذاشت بواسطه نامش، اطرافیانش سر سفره انقلاب بنشینند. این است حکایت جاودانگی یک انقلابی. راهش پر رهرو و نامش جاوید ...

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار