راوی بمباران شیمیایی حلبچه الان کجاست؟
تهران ( پانا) - خبرنگاری در سالهای جنگ، واقعه حلبچه و تراژدی انسانی آوارگان عراقی، بخش مهم خاطرات سالهای دهه ۶۰ خبرنگاری را تشکیل میدهد که از آن سالها تاکنون در این عرصه مشغول قلم زنی است و عشق به کار در عرصه رسانه، نتوانسته هیچوقت او را از این عرصه جدا کند.
به گزارش ایسنا، ظهر یکی از روزهای آفتاب سوزانِ تابستان، میهمان دفترکارش در روزنامه شخصیاش روژان میشوم، نسخههای چاپی روزنامه بر روی در و دیوار اتاقها لم دادهاند، سرسبزی و عطر گلهای حسن یوسف، برگ بیدی، پروانهای و ... فضا را معطر کرده، یک تابلو بزرگ نقاشی از دهه ۶۰ بر روی یکی از دیوارها آویزان شده و جیک جیک مستان یک گنجشک هم در نزدیکی پنجره اتاق به گوش میرسد.
"سلیمان الله مرادی" را به عنوان پیشکسوت و ریش سفید مطبوعات کردستان میشناسیم؛ شخصیت آرام و متواضعی دارد که گهگاه آن را با شکرخنده نیز همراه میکند. او از پشت عینکش، شاید نگاه دیگری به اتفاقات و وقایع حال جامعه دارد.
با وجودی که اصالتا اهل سنندج نیست، اما گویا حلاوت بیش از ۳۵ سال زندگی در این شهر، آنچنان در جان او رخنه کرده که علاوه بر ماندگاری در این شهر، حتی کُردی صحبت کردن او نیز به لهجه سنندجی تغییر یافته است. این روزها پسر بزرگ و همسر او هم در کارزار رسانه او را همراهی میکنند و او از حضور و دلگرمی آنها خرسند است.
از او درباره قصه زندگی اش پرسیده اند؛ او سال ۱۳۴۰ در شهر شاهین دژ آذربایجان غربی به دنیا آمده و دوران مدرسه را تا بعد از اخذ مدرک دیپلم در این شهر گذرانده، اخذ مدرک دیپلم او با پیروزی انقلاب اسلامی و تعطیلی دانشگاهها همراه می شود و همین مسئله موجب شد که از علم و تحصیل فاصله گرفته و به سربازی برود.
پس از اتمام سربازی در ارومیه، در سال ۱۳۶۲ به واسطه یکی از دوستان برادر اش که در شهر سنندج کار میکرد به صداوسیمای این شهر وارد میشود. به صورت آزمایشی شش ماه در روابط عمومی کار کرد و پس از آن در یک آزمون رسمی از ۲۵ نفر که متقاضی کار در صداوسیما بودند گرفته شد و او در آن آزمون نفر اول میشود.
پس از آن، به مدت سه ماه در دانشکده صداوسیما دوره ضمن خدمت در مورد مباحث مختلفی از جمله تهیه کنندگی، خبرنویسی و کُردی نویسی و ... آموزش می بیند و در نهایت نیز به بخش خبر می رود و به اجرای بخش خبر کُردی رادیو می پردازد.
این زمینه ورود او به دنیای خبر میشود؛ در آن زمان زیاد به بخش کُردی اهمیت زیادی نمیدادند. او بعد از مدتی به بخش خبر فارسی می رود و آشنایی با اصول خبرنویسی، مصاحبه، گزارشگری و خبرنگاری را فرا می گیرد.
خودش اینگونه تعریف می کند: در طول ۲۵ سال خدمت در صداوسیما برای کارم ارزش قایل بودم، هیچوقت خبر خام را به سردبیر تحویل نمیدادم و همیشه تیتر و لیدم و متن خبرم را کامل مینوشتم.
او از تفاوتهای خبرنگاری در دهه ۶۰ با اکنون می گوید؛ اینکه از زمانی که وارد عرصه خبر شده تاکنون همیشه این نگرانی را داشته که از ظرفیتی که دنیای خبر دارد، چرا آنگونه که باید استفاده نمیشود.
او می گوید، "در دهه ۶۰ حتی راه رفتن در داخل شهر هم خطرناک بود چه برسد به کار خبری. در آن زمان ابزار و امکانات کنونی و اینترنت و ... در اختیار ما نبود، برای فرستادن خبر مکتوب فقط یک خط تلکس داشتیم که کار با آن سختیهای خاص خود را داشت، چون مرکز آن در کرمانشاه بود و گهگداری هم قطع میشد."
"در دهه ۶۰ حجم اخبار عمده بود و در آن دهه کشورمان و به ویژه استان کردستان خبرسازترین نقطه بودند. چون علاوه بر مسایل و مشکلات داخلی، استانهای مرزی هم درگیر جنگ با عراق بودند. در آن زمان اتفاقاتی در کردستان روی میداد که اگر ما از آنها غفلت میکردیم کل جهان نسبت به آن پدیده بیخبر میماند."
این روزنامهنگار پیشکشوت کردستان از اتفافات مهم آن سالها می گوید؛ " موج آوارگان کُرد عراقی بود که در همان سالهای دهه ۶۰ به پشت مرز ایران آمده بودند. شاید بیش از چند صد هزار انسان در یک بلندی در روستای ساوجی مشاهده میشدند و تا چشم کار میکرد انسان وجود داشت و اگر ما در این حادثه سکوت میکردیم شاید فاجعهای انسانی رخ میداد. "
"شهرهای هولیر و سلیمانیه عراق تقریبا تخلیه شده بود و صدام با هلی کوپتر و علاوه بر آن با نیروی زمینی هم این آوارگان را تعقیب و بمباران میکرد. آوارگان به مرز ایران رسیده و متوقف شده بودند. "
"هیچوقت از یاد نمیبرم زمانی که به این منطقه رسیدم، هوا تاریک شده بود. دو سه ساعتی فرصت پیدا کردم و با چند نفر از آوارگان و نماینده هلال احمر مصاحبه گرفتم. آن زمان تلفن همراه نبود و به سرعت خودم را به مریوان رساندم و به صورت تلفنی خبرم را ارسال کردم."
"این مسئله برای من به خاطره خوشی تبدیل شد چون خبرم هم در سیما و هم رادیو پخش شد و شبکه های خارجی نیز به نقل از رادیوی ایران این خبر را پخش کردند و بازتاب جهانی پیدا کرد. در آن زمان از اینکه توانسته بودم بخش کوچکی از مظلومیت و تراژدی انسانی آن طرف مرز را به گوش جهانیان برسانم خوشحال بودم و شاید یکی از مشوقهای من برای آنکه در این عرصه بمانم پوشش اخبار چنین اتفاقاتی بود."
او هیچوقت حامل خبر بد برای مردم نبوده مگر در زمان جنگ و بمبارانها که انکارناپذیر بود، چون معتقد است ایران در برابر تاریخ قرار گرفته بود.
در حادثه بمباران حلبچه او به عنوان خبرنگار حضور داشت. روز دوم حادثه بود که به سمت منطقه حرکت کردند، دو اکیپ از تهران شامل یک اکیپ از تبریز و یک اکیپ هم از کردستان رفته بود. در راه اعزام به حلبچه با راننده بحث می کرد که تلاش کند هرچه زودتر به آنجا برسد و راننده نیز پی در پی وضعیت نامناسب جاده را به او گوشزد میکرد.
زمانی که به آنجا رسیدند عمق فاجعه به حدی بود که کار خبری را کنار گذاشت و به عنوان یک وظیفه انسانی، زنان و کودکانی را که هراسان در حال فرار بودند با ماشین به کمپ منتقل کرد تا ساماندهی شوند و از مرگ نجات پیدا کنند.
او معتقد است در آن زمان اگر همکاری ایران نبود تلفات حلبچه به مراتب بسیار بیشتر بود. آن روز تعدادی فیلم هم تهیه شد که به خاطر اینکه آنها را به پخش برسانند از منطقه برگشتند."
او به خاطره ای در سال ۷۴ و سفر هاشمی رفسنجانی در کسوت رئیس جمهور به استان کردستان اشاره کرد و گفت:" لیستی از خبرنگاران تهیه شده بود که ابتدا اسم من در آن نبود. از استانداری با صداوسیما تماس گرفته بودند که من هم باید برای پوشش این خبر بروم. مدیرکل وقت صداوسیما شخصا خواست که بروم و خبر را پوشش بدهم و حتی استاندار وقت هم در چند مورد بعد از آن سفارش کردند که من برای پوشش اخبارش بروم. این برای من خوشایند بود که مورد وثوق بودم."
او در طول مدت کاری اش همواره در عرصه رسانه حضور داشته و در کسوت خبرنگار، گوینده، سردبیر و یک سال هم مدیر پخش رادیو بوده است. در سال ۶۹ به روزنامه کیهان نمایندگی کردستان رفته و هنوز هم در آن مشغول به فعالیت است.
سال ۸۴ از صداوسیما بازنشسته شده و در سالهای ۸۵ تا ۸۷ نیز مدیرمسئول هفته نامه سیروان بوده است. هفته نامه روژان را هم در سال ۹۲ ایجاد کرده که از اواخر سال ۹۶ آن را به روزنامه تغییر دادهایم و هر هفته دو تا سه شماره از این روزنامه در کردستان چاپ میشود.
او همچنین سه تا چهار سال در باشگاه خبرنگاران جوان، مدرس آموزش روزنامه نگاران بوده و هماکنون نیز در حال نگارش کتابی درباره خاطرات خبرنگاری خود در دهه ۶۰ است.
او با اشاره به فضای رسانهای کنونی استان معتقد است: اکنون شرایط برای کار کردن بسیار خوب فراهم است، اما اگر مواظب نباشیم سوتیهای وحشتناکی میدهیم. شاید برخیها بپرسند چرا اخبار برخی از افراد را در روژان منعکس میکنیم چون معتقدم افرادی را که منتقد آنها هستیم باید رسانهای کنیم. برخی از اوقات برای این است که بعدا وعده و وعیدهای مسئول مربوطه را پیگیری و مطالبه کنیم."
"متاسفانه از ابزار رسانه درست استفاده نمیکنیم، رسانههای ما اگر به صورت حرفهای کار کنند و خبرنگار اطلاعات جامعی داشته باشد مسئولان ما نمیتوانند وعدههای بی اساس بدهند. متاسفانه رسانههای ما امروز به صورت حرفهای کار نمیکنند چون آشنا به اصول کار رسانهای نیستند پس نه انتقاد و نه تعریف و تمجید آنها درست از آب درنمیآید به همین دلیل مورد توجهی مسئولان و بی اعتمادی مردم هم قرار گرفتهاند."
رسانههای ما به آموزش نیاز دارند. از لحاظ کمی افزایش یافتهاند اما باید با بالا بردن کیفیت تولیدات رسالت خود را به درستی انجام دهند. رسانه باید حرف اول و آخر را بزند و قدرت داشته باشد و اگر قدرت نداشت بهتر است که نباشد."
او می گوید "اگر مشکل رسانه در کردستان حل شود خودبخود توسعه هم فراهم میشود. مشکل اصلی این است که رسانهها توسعه نیافته هستند و خبرنگاران مبتدی دارند که بعضا از روی ناچاری و بیکاری به این حرفه روی آوردهاند در صورتی که اگر رسانه توسعه یافته و توسعه گرا و خبرنگار آشنا با وظایف خود داشته باشند قطعا مسیر توسعه زودتر تحقق پیدا میکند."
او به جوانانی که مشتاق فعالیت در عرصه خبرنگاری هستند، توصیه کرد؛ رسانهها باید ابتدا خود را بشناسند، موقعیت جغرافیایی و وظیفهای خود را بدانند. طوری گام بردارند که اثر و قدم و قلم آنها با رسالت رسانه همخوانی داشته باشد.
"متاسفانه میبینیم که اکنون رسانههایی وارد عرصه شده و مجوز دارند که نه برای خودشان و نه استان و کشور مفید نیستند. هرچند بیکاری و مشکلات معیشتی زیاد است اما عرصه رسانه، عرصه تولید ثروت نیست و معتقدم افرادی که به فکر درآمد هستند نباید وارد این عرصه شوند."
رسانه باید حرفهای کار کند، با دیگران در تعامل باشد. جایگاه خود را بشناسد. قدر امکانات کنونی را بداند و به رسالت خودش عمل کند. در روز خبرنگار به جای تجلیل از خبرنگاران، جایگاه واقعی روزنامه نگاری و خبرنگاری را تبیین کنند. پیشنهاد هم میکنم که برای گرامیداشت این روز یک خبرنگار باسابقه مطبوعات را دعوت کنند تا برای خبرنگاران صحبت کند
ارسال دیدگاه