آشنای آسمان؛ گمنام زمین

امروز روزی بزرگ است . روزی که دستانی کوچک اما مملو از امید جاودان به هم گره خوردند که شاید اندکی نور الهی در محفل قلبشان نفوذ کند...
آری اینجا مدرسه ی عشق است. عشقی جاودان که زمزمه ی پاکی و صداقت و لطف پروردگار را به گوش جهانیان رسانیده است...
در مدرسه ی شاهد وارثان نور اداره آموزش و پرورش ناحیه۶ مشهد یادی جاودان از دو شهید بزرگوار ابراهیم زمانیان و یوسف زمانیان خاطری ساخت هرچند پر از درد و اندوه اما مملو از خاطرات و تجربیات پر از شکوه...
حضور پر خیر خانواده این دو شهید بزرگوار قلب همه ی حاضران را پر از شوقی وصف نشدنی کرد ...
نورالله جوانشیری رئیس اداره اموزش و پرورش ناحیه ضمن خوشامد به خانواده محترم شهید و ادای احترام به شهیدان بزرگوار زمانیان به بیان تجربیات گرانبها و خاطراتی از جنگ هشت ساله دفاع مقدس پرداخت.
با تمام شدن سخنان وی حضور خواهر گرامی شهدا زمانیان با خواندن دلنوشته از انان مروارید اشک در چشمان مخاطبان مشاهده میشد . اری چه غم انگیز چهره ی پر از درد انان
چه غم انگیز است عشقی پایدار که همانند دریایی مواج از جوش خروش دست نمیکشد .
با ادای احترام به خواهر بزرگوار شهید توجه مخاطبان به خاطراتی بسی تلخ جلب شد خاطراتی از نوجونانی که دلیری انان زبان جهانیان به لکنت انداخته است...
سپس نوجوانان این مدرسه با دستانی گره خورده و چشمانی مملو اشک سرودی دلنشین یه پلاک را تقدیم خانواده بزرگوار زمانیان کردند...
در دقایق پایانی این محفل معنوی برخی دانش اموزان با شوقی وصف نشدنی یاد کردند از شهدانی که جان دادند تا ما از نفس نیفتیم...
مجلس با عهدی با شهدا به پایان رسید و پس پخش فیلمی کوتاه و اهدای نقاشی زیبا تصویر چهره ی نورانی این دو شهید به خانواده بزرگوار و ادای احترام از حضور با سعادت این خانواده وداع گفتیم...
ولیکن غم انگیز بود اشکی که در چشمانمان ؛ غمی که در دلمان؛ و خاطره ای که در ذهنمان نقش بسته بود.
اری حال کمی بیاندیشیم ما در هوایی تنفس میکنیم که شهدا نفس میکشیدند؛ در جایی قدم مینهیم که انها قدم میگذاشتند.
بیایید عهد ببندی عهدی پایدار که ریسمان عشق الهی را در مسیر زیبایی ها بپیماییم .
#تا -همیشه-باشهدا

خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند