کارشناسان در گفتوگو با پانا از ضرورت آموزش اقتصاد به دانشآموزان سخن گفتند؛
از نهادینه شدن عقل معاش برای دانشآموزان تا شغلیابی
تهران (پانا) - کارشناسان اقتصادی عموماً ضرورت آموزش اقتصاد به دانشآموز از دوران نوجوانی را انکار نمیکنند اما معتقدند که این آموزشها باید از تئوری صرف در مدارس به سمت تحلیل و رفتارهای اقتصادی برود تا از دل آن شغل ایجاد شود و این مهم نیازمند این است که دانشگاه فرهنگیان بهصورت تخصصی برای آموزش اقتصاد معلم تربیت کند.
محمد خوشچهره، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه تهران معتقد است که آموزش اقتصاد به کودک باید با رفتار اقتصادی باشد نه واحد درسی تا دانش آموزان با ادبیات مالی بهصورت عملی آشنا شوند. همچنین لطفعلی بخشی، کارشناس اقتصادی معتقد است از پیوند اقتصاد و آموزش و پرورش غفلت شده است و برای آموزش صحیح و بهجای اقتصاد به دانشآموزان خوب است دانشگاه فرهنگیان بورسیهای برای رشته اقتصاد آموزش و پرورش در نظر بگیرد. کمال اطهاری، اقتصاددان نگاه جالبی به آموزش اقتصاد به نوجوانان دارد و عنوان میکند که بهتر است در مدارس بهجای اقتصاد تئوری به دانش آموزان تحلیل اقتصادی آموزش داده شود زیرا از دل این آموزش اقتصاد به دانشآموز شغل و کسبوکار بیرون میآید. سیاوش غیبیپور، کارشناس اقتصادی معتقد است آموزش اقتصاد از سنین پایین تأثیرگذاری مستقیمی روی دیدگاه دانشآموز نسبت به بازار کار در آینده دارد زیرا نمادها و مفاهیمی که در حوزه اقتصاد میآموزد روی سبک زندگی آن فرد اثرگذار است.
سواد مالی امر تخصصی است، ادبیات مالی باید آموزش داده شود
محمد خوشچهره، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با پانا درباره آموزش دانش اقتصاد به دانشآموزان اظهار کرد: «علم اقتصاد در وجوه مختلف قابل یادگیری است و در موضوع آموزش به دانشآموزها باید در بُعد مهارتهای اجتماعی موردتوجه قرار بگیرد که این موضوع در اقتصاد کلان زیرمجموعه اقتصاد اجتماعی قرار میگیرد.»
خوشچهره افزود: «آنچه از قدیم در حوزه اقتصاد توسط خانوادهها یا مدارس آموزش داده میشد، عقل معاش بود که در ادبیات فاخر ما در گلستان سعدی و غیره با مضامین فاخر عنوان شده است، برای مثال با ادبیاتی چون «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن» عقل معاش بهصورت غیرمستقیم آموزش داده میشد. آموزش اقتصاد اجتماعی به دانشآموزها یک حوزه وسیعی است.»
این اقتصاددان با اشاره به تفاوت سواد مالی با ادبیات مالی، اظهار کرد: «در سنین دانشآموزی آموختن موضوعاتی مانند تورم، خط فقر و غیره در موضوع آموزش اقتصاد لزوماً جواب نمیدهد. موضوع آموزش سواد مالی یک امر تخصصی است اما اینکه ادبیات مالی به دانشآموزان آموزش داده شود، اهمیت دارد.»
آموزش اقتصاد به کودک باید با رفتار اقتصادی باشد نه واحد درسی
خوشچهره به روشهای آموزشی درک اقتصاد در گذشته اشاره کرد و گفت: «در گذشته به کودکان قُلکی داده و از وی خواسته میشد، پولهایش را درون این قلک جمع کنند تا آنچه دوست دارد با پولهای جمع شدهاش بخرد. بدین ترتیب بدون اینکه بهطور مستقیم به کودک حرفی از دروس اقتصادی زده شود به او فهم مالی را آموزش میدادند. کودک اندوختن را یاد میگرفت.»
وی افزود: «درواقع آموزش اقتصاد در سنین کودکی باید با رفتار اقتصادی باشد نه یک واحد درسی مشخص و مباحثی که مشخصاً به اقتصاد ربط دارد. آموزش رفتار اقتصادی به کودک، فهم از اقتصاد میدهد و این فهم درونش نهادینه میشود. در سنین دبستان باید ادبیات رفتاری باشد و نه اینکه فن آموزش داده شود.»
وی با اشاره به اینکه ادبیات ما در موضوع فهم اقتصادی بسیار فاخر است، عنوان کرد: «اینکه در قالب شعر و قصه به کودک اقتصاد آموزش داده شود مهم است، اسراف نکردن و دورریز نداشتن و مباحث اینچنینی با ادبیات بهخوبی برای کودکان قابل درک میشود.»
توجه به توسعه رشته اقتصاد آموزش و پرورش
لطفعلی بخشی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با پانا درباره اهمیت آموزش اقتصاد به کودکان گفت: «هر مطلبی را با توجه بهمقتضای سن و ظرفیت مغزی و ظرفیت لغوی هر فرد در هر سنی میتوان عنوان کرد، پس اقتصاد صرفاً برای بزرگسالان نیست و برای کودکان هم قابل آموزش است اما باید با روش خودش این مهم انجام شود.»
بخشی با اشاره به جدایی اقتصاددانان از آموزش و پرورش، گفت: «این جدایی نه تنها باعث شده آموزش اصول اقتصاد به کودکان و نوجوانان کمتر موردتوجه قرار بگیرد بلکه در برنامهریزیهای اقتصادی آموزش و پرورش هم اثر داشته است.»
این کارشناس اقتصادی درباره اهمیت پیوند اقتصاددانان با حوزه آموزش و پرورش گفت: «اگر مقایسهای میان نظام آموزشی ایران و فنلاند داشته باشید متوجه میشوید که همچنان جا دارد مطالب بهروزتری در مدارس ایران آموزش داده شود. در آنجا از نحوه لباس پوشیدن گرفته تا معاشرت با دوستان آموزش داده میشود. جای خالی آموزش مهارتهای اینچنینی در نظام آموزشی ما به چشم میخورد.»
بخشی با اشاره به اهمیت توجه به رشته اقتصاد آموزش و پرورش اظهار کرد: «باید آموزش و پرورش اقتصاددانها را به درون خودش راه دهد و این نگاه جاری شود. اگر این توجه از سوی آموزش و پرورش باشد اقتصاددانها هم به سمت تحلیل حوزه اقتصاد میآیند.»
دانشگاه فرهنگیان بورسیهای برای رشته اقتصاد آموزش و پرورش در نظر بگیرد
این اقتصاددان با اشاره به اینکه دولت باید افرادی را جهت فراگیری تخصصی اقتصاد آموزش و پرورش بورسیه کند، عنوان کرد: «اکنون در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاههای تربیت دبیر باید رشته اقتصاد آموزش و پرورش بهصورت تخصصی آموزش داده شود و چرا نباید از همین دانشگاهها افرادی را بورسیه کرد تا این رشته را در کشورهای دیگر فرابگیرند و برای کشور مفید واقع شوند. از سوی دیگر در رشته اقتصاد هم گرایش آموزش و پرورش اضافه شود.»
از دل آموزش اقتصاد به دانشآموز شغل و کسبوکار بیرون میآید
کمال اطهاری، اقتصاددان در گفتوگو با پانا درباره اهمیت آموزش اقتصاد در دوران دانشآموزی عنوان کرد: «بستر مهم آموزش سرمایهگذاری به دانشآموزان از آموزش اقتصاد شروع میشود. اقتصاد هم نباید در قالب تئوری آموزش داده شود و صرفاً به موضوع روابط بازار و عرضه و تقاضا پرداخته شود.»
اطهاری گفت: «دانشآموزان باید تحلیل اقتصادی بدانند و این یعنی اقتصاد را درک کنند. اگر چنین شود دانشآموزی که فردا روزی وزیر و سیاستگذار میشود، میفهمد که نباید عدالت را بدون سیاست اجتماعی پیدا کند که اگر چنین کند هیچگاه به رشد اقتصادی نخواهد رسید. این یارانههایی که پرداخت میشود یا موضوعاتی مانند مسکن مهر نمونه بارز عدالت بدون آگاهی از سیاست اجتماعی است و میبینیم نتیجهاش تورمزاست.»
این اقتصاددان درباره اهمیت مراکز آموزشی مانند هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای در تربیت نیروی انسانی، گفت: «اقتصاد وقتی پویا میشود که جامعه دارای دانش بالنده باشد و این بالندگی درگرو این است که این دانش در نیروی انسانی، متجلی و بالنده شود. مراکز کار و دانش و فنی و حرفهای بهترین فرصت برای نهادینه کردن دانش عملی است که از دل آن شغل و کسبوکار بیرون میآید و همین میتواند موتور محرکه رشد اقتصادی باشد.»
تاثیر مستقیم آموزش اقتصاد بر آینده شغلی دانشآموزان
سیاوش غیبیپور، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با پانا درباره اهمیت هدایت تحصیلی دانشآموزان در دوران دبیرستان گفت: «در گذشته شغلها محدود بودند ولی اکنون تنوع شغلها زیاد شده و اگر به موقع و درست اطلاعرسانی شود قطعاً خانواده و دانشآموز از رشتههای جدید استقبال میکنند.»
غیبیپور با بیان اینکه آموزش اقتصاد تاثیر مستقیمی روی آینده شغلی دانشآموزان دارد، اظهار کرد: «آموزش اقتصاد از سنین پایین تأثیرگذاری مستقیمی روی دیدگاه دانشآموز نسبت به بازار کار در آینده دارد زیرا نمادها و مفاهیمی که در حوزه اقتصاد میآموزد روی سبک زندگی آن فرد اثرگذار است. اینکه دانشآموزی بداند منابعی مانند آب یا برق کمیاب است باعث میشود در آینده سبک زندگی مناسبی را برای صرفهجویی در این دو منبع مهم در پیش گیرد. پس در محاسبات آینده شغلی خود موضوع کمبود منابع را برای اثرگذاری بهینه در اقتصاد جدی میگیرد.»
نباید بالاجبار درگیر کنکور و دانشگاه شود
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: «مفهوم دیگری که دانشآموز با یادگیری اقتصاد درک خواهد کرد این است که میآموزد وقتی هزینه میکند باید درآمدی هم درآینده کسب کند و این موضوع از طریق کسب مهارت ممکن است. درواقع دانشآموز نباید اجبار شود که لزوماً به دنبال کنکور و درس و دانشگاه باشد. نکته دیگری که در آموزش مفاهیم اقتصادی وجود دارد این است که دانشآموز نظم را یاد میگیرد.»
ارتباط دانشآموز با صنایع محک خوبی برای سنجش میزان علاقهمندی است
غیبیپور درباره ارتباط مدارس با کارخانهها و اتصال با صنایع گفت: «اگرچه فرصت یکسانی برای مراجعه همه دانشآموزان به مراکز فنی و صنعتی وجود ندارد ولی اگر این فرصت فراهم شود دانشآموز متوجه میشود که واقعا به کار در محیط صنعتی علاقه دارد یا خیر.»
ارسال دیدگاه