در گفت‌وگو با پانا مطرح شد:

تغییر رویکرد آموزش و پرورش از برنامه‌ریزی جامع کشوری به منطقه‌ای

تهران (پانا) - یک کارشناس حوزه آموزش و پرورش با اشاره به اینکه آموزش و پرورش باید از برنامه‌ریزی جامع کشوری به منطقه‌ای تغییر رویکرد دهد، گفت که در این صورت برنامه‌ریزی بر اساس آمارها دقیق‌تر و مبتنی بر عدالت است.

کد مطلب: ۱۳۵۵۹۷۱
لینک کوتاه کپی شد
تغییر رویکرد آموزش و پرورش از برنامه‌ریزی جامع کشوری به منطقه‌ای

حبیب جباری، کارشناس حوزه آموزش و پرورش در گفت وگو با پانا با اشاره به اینکه آموزش و پرورش باید نسبت به آمارها حساس باشد، گفت: «عموما در حوزه‌های مختلف از جمله در موضوع آموزش آمارهایی که بیان می‏شود به صورت میانگین، میانه یا تجمیع در سطح کلان و ملی هستند و به نظرمی رسد اتکاء به میانگین‏ها دام بزرگی برای برنامه‌ریزی‌های مبتنی بر عدالت است.»

جباری افزود: «برای مثال گفته می‌شود که میزان باسوادها در کشور بالای 90 درصد است. این عدد خوبی است و ممکن است احساس شود در این زمینه مشکلی وجود ندارد. اما نکته‏ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که پراکندگی بی‌سوادان چگونه است؟ 10 درصد بی‌سوادان در کدام مناطق و شهرها و سکونتگاه‌های انسانی پراکنده اند؟ همچنین تجمع بی‌سوادها بیشتر در کدام گروه های سنی است؟ به عنوان مثال در برخی مناطق مانند سیستان و بلوچستان در برخی گروه‏های سنی بیسوادی به 60 تا 70 درصد می‌رسد. پس خوب است که بخشی از آمارها به سمت مدیریت پراکندگی‏ها و انحرافات آماری این‌چنینی سوق پیدا کند تا گرفتار دام میانگین‏ها نشویم.»

تغییر رویکرد آموزش و پرورش از برنامه‌ریزی جامع کشوری به منطقه‌ای

این کارشناس راهکار را در برنامه‌ریزی منطقه‌ای برای آموزش و پرورش عنوان کرد و گفت: «آموزش و پرورش نیازدارد که قدری از برنامه‏ریزی جامع کشوری فاصله بگیرد و به برنامه‏ریزی منطقه‏ای بپردازد. منظور مناطقی است که زنگ خطری از وضعیت نامساعد آموزشی را نشان می دهند و باید خارج از برنامه‏ریزی کلان در اولویت قرار بگیرند. اگر این‌گونه موارد مورد توجه قرار داده شود قاعدتا دیگر سرانه شهری و روستایی یا حتی مناطق محروم یکسان نیست.»

نبود تعادل نسلی را در برنامه‌ریزی‌های آموزشی مد نظر قرار دهیم

جباری درباره مواردی که نشان از عدم تعادل‌ها در حوزه آموزش دارد، اظهار کرد: «یکی از موارد عدم تعادل در حوزه آموزش مربوط به نبود تعادل نسلی است، یعنی هر چه سن بالاتر میرود، بی‌سوادی نیز افزایش دارد. عدم تعادل بین گروه‏های اجتماعی، یعنی هر چه پایگاه اجتماعی پایین‌تر باشد، فقر آموزشی بیشتراست. به عبارت دیگر خانوارهایی که درآمد کمتری دارند و پدر و مادر فقیرتری دارند در آموزش هم احتمالاً فقیرتر هستند، مخصوصاً با نظام طبقاتی ما که برای آموزش تعریف شده است. عدم تعادل در عرصه سرزمین و بین مناطق، عدم تعادل بین مناطق شهری و روستایی، یعنی با دورتر شدن از مرکز استان مشکلات افزایش می‌یابد.»

وی افزود:«می‌توان از این عدم تعادل به یک غده سرطانی تعبیر کرد که هرچه به پیرامون نزدیک می‌شویم وضعیت بدخیم‏تر می‏شود. در برنامه‏ریزی به دنبال تخصیص بهینه منابع کمیاب در سراسر سرزمین ایران هستیم. ولی با گذشت سالها، هنوز موفق به توزیع متعادل این منابع نشده‏ایم و به عبارت فنی تر بین برنامه‌ریزی‌های بخشی، منطقه‌ای و سرزمینی به تلفیق مناسبی دست نیافته‌ایم ازاین‌رو همواره عدم تعادل‌ها بیشتر شده است.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار