ساختن مدرسه مرهمی شد بر فوت دخترم

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش‌وپرورش، مهندس فرج اله یعقوبی در دی ماه ۱۳۴۷ در روستای خسرو شیرین از شهرستان آباده متولد شد اما گویا زندگی آدم‎ها از آنجایی آغاز می‎شود که با مشکلات و ناملایمات زندگی مبارزه می‎کنند، انگار زندگی کمر همت بسته بود تا او را آب دیده کند.

از سختی‎‌های ادامه تحصیل دریک روستای دور افتاده تا حضور در جبهه‌های جنگ ...

همان دورانی که در دانشگاه خواجه نصیر پذیرفته شد حتی مکانی برای استراحت نداشت، با تدریس خصوصی دانشگاه را به اتمام رساند و بلافاصله وارد بازار کار شد.

اما به پاس مشقت‎هایی که فرج الله در زندگی متحمل بود خداوند همسفری خوب و همسری همراه به او بخشید، خانواده‎ای که به گفته خودش بزرگترین حامی در کارهای نیکش است و یا عامل موفقیتش.

دو سال پس از ازدواج یعنی در سال ۱۳۷۴ شرکت نقشه پردازان آسیا با نام اختصاری (نپا سازه) را تاسیس کرد که تاکنون در حال فعالیت است، شرکتی پر خیر و برکت که تمامی هزینه‏‎های اعمال نیک از طریق موفقیت‎های این شرکت کسب می‎‌شود.

در همان سال خداوند آرینای زیبا را به او عطا کرد ....

آرینا سراسر وجودش پر از مهر و عاطفه بود، دختری با استعداد علاقه‎مند به هنر، او ایتالیایی و فرانسه را می‎دانست و تسلطش به زبان انگلیسی بدون گذراندن دوره‎ای خاص تحسین برانگیز بود.

دختری با روح بلند و قلبی بزرگ که تحصیل را حق همه کودکان می‎دانست تا جایی که در پیشنهاد ساخت اولین مدرسه با خانواده همراه شد، همه جان پدر، گویی پدر هرچه لطافت و مهربانی است را در وجود دخترش می‎یابد از تماشای این همه ظرافت سیر نمیشد.

بعدها دختر برای ادامه تحصیل در رشته داروسازی به خارج از کشور سفر کرد، اما روزگار با او چندان خوب تا نکرد و دختردردانه پدر تبدیل به سخت‎ترین امتحان زندگی فرج‎اله شد، آرینا در در اوج شکوفایی علمی و هنری خود در اوج نفوذش در میان اساتید دانشگاه و محافل هنری سخت بیمار شد و تلاش تیم پزشکی هیچ نتیجه‎ای در بر نداشت، و دست روزگار آرینا را برای همیشه از پدر جدا کرد.

پس از آرینا پدر ماند و اندوه و انبوهی از خاطرات که با مرورش سعی در تسکین آلام خود داشت و گفتن نام آرینا سیل اشک را از چشمان غمگینش جاری می‎کرد.

قامت پدر در نبود دخترش خم شد اما آقای یعقوبی دلیل محکمی برای ادامه دادن داشت.

«تحقق آرزوهای آرینا»

در سال ۱۳۹۶ اولین مدرسه در روستایی که درآن متولد شد کلنگ زنی کرد. دبیرستانی دوازده کلاسه در مساحتی نزدیک به ۱۵۰۰ مترمربع در دو طبقه با امکانات ویژه بنا نمود و این مدرسه در زمان افتتاح در شهریور۱۳۹۹ به نام دکتر آرینا یعقوبی نام نهاد.

پس از آن مهند فرج الله یعقوبی مدرسه دیگری را هم در روستای قلعه سحر در تاریخ ۴ تیرماه سال ۱۳۹۸ کلنگ زنی نمودند که نام آن را هم به رسم یاد بود همچون سه مدرسه دیگر با نام دکترآرینا یعقوبی مزین کردند.

هرچند این‎ها اولین کار خیر او نبود اما به گفته خود آقای یعقوبی مدرسه سازی حس و حال دیگر دارد و بنا دارد در ادامه در کلیه استان‎های کشور یک باب مدرسه به یادبود آرینا بنا کند.

فرج اله یعقوبی چشمانش را می‎‌بندد اشک هنوز روی گونه‎هایش لغزان است و به ضرس قاطع می‎گوید که آرینا را می‎بیند، راضی و خشنود است .... فرج اله یعقوبی: دخترم آرینا زنده است.

شاید از هرکس بپرسید که بزرگترین درد سخت‎ترین رنج برای هرآدمی چه می‎تواند باشد اکثر آدم‎ها به یک اتفاق ناگوار اشاره کنند: داغ از دست دادن فرزند، حالا این درد چند برابر می‎شود که این فرزند خلف، نازدانه دختری باشد، باهوش، فعال و خیّر، شاید از تصور خارج باشدکه بر پدر و مادر چه خواهد گذشت....اما این غم سنگین نقطه عطفی است در کارنامه خیری یک خیر مدرسه ساز.