ریحانه عسگری*

از گالری فام لندن تا صندلی دانشگاه فرهنگیان

یکی از بهترین و حیاتی‌ترین برهه‌های زندگی، دوران دانش‌آموزی است؛ دورانی که مقارن با سنین خردسالی تا نوجوانی است و در آن شخصیت هر فرد برای شروع یک زندگی پرتکاپو شکل می‌گیرد.

کد مطلب: ۱۳۱۱۱۵۲
لینک کوتاه کپی شد
از گالری فام لندن تا صندلی دانشگاه فرهنگیان

در دوران تحصیل، دانش‌آموز درس‌خوان و منضبطی بودم؛ در ساعات تفریح به دانش‌آموزان دیگر کمک و مشکلات درسی آن‌ها را برطرف می‌کردم؛ حتی گاهی هم در غیاب معلم در کسوت ایشان به هم‌کلاسی‌هایم درس می‌دادم. احترام و جایگاه معلم را به‌خوبی می‌دانستم و همیشه سعی می‌کردم آن را محترم بشمارم؛ شاید برای یک دانش‌آموز مسئله‌ عجیبی باشد اما من هیچ‌گاه تا به حال در امتحانات مدرسه تقلب نکرده‌ام. چون معتقد بودم معلم برای یادگیری من زحمت بسیاری کشیده است و این کار بی‌اعتنایی به تمام تلاش‌ها و زحمات اوست؛ هرچند متکی نبودن من به تقلب، همیشه موجب موفقیتم در امتحانات و کسب عنوان شاگرد ممتازی می‌شد.

ورود به عرصه هنر و افتخارآفرینی در جشنواره‌های هنری

دوران دانش‌آموزی من صرفا به تحصیل خلاصه نمی‌شود؛ از شش سالگی به‌طور حرفه‌ای وارد عرصه هنر شدم و پنج سبک نقاشی را فرا گرفتم. ابتدا نقاشی را با فراگیری سبک‌های غربی شروع کردم تا اینکه در سن ۱۲ سالگی با سبکی از هنر اصیل ایرانی آشنا شدم که مرا مجذوب خود کرد؛ سبکی که نگارگری ایرانی نام داشت و ظرافت و زیبایی آن در بین تمام سبک‌های نقاشی در جهان بی‌همتا بود. هنرمندان نگارگر در ایران سنین بالایی داشتند و خود کوله‌باری از تجربه بودند؛ از این جهت به‌دلیل سن کمی که داشتم، فعالیت من در این سبک، امری محال و ناممکن بود اما با استعدادی که داشتم توانستم در این سبک اصیل ایرانی نیز به مراتبی برسم؛ در این میان، سال ۹۸ یکی از آثارم با موضوع «انتظار فرج» به گالری فام لندن راه پیدا کرد و به مدت سه روز در این گالری در معرض بازدید عموم مردم شهر لندن و دیگر کشورها قرار گرفت؛ از شرکت در جشنواره‌های دانش‌آموزی نیز غافل نبودم و بدین سبب در پنج دوره پیاپی، حائز عنوان مقام اول در جشنواره کشوری فرهنگی هنری فردا شدم.

دغدغه رسیدگی به مسائل جامعه دانش‌آموزان، محرکی برای حضور در تشکل‌های دانش‌آموزی

در این دوران از فعالیت در تشکل‌های دانش‌آموزی نیز بی‌نصیب نبودم؛ نظام مسائل جامعه دانش‌آموزان و مشکلات سیستم آموزشی به‌خصوص عدالت تربیتی یکی از دغدغه‌های بزرگ من در دوران دانش‌آموزی بود و دغدغه رسیدگی به همین مشکلات، مشوق من برای حضور در تشکل‌های مختلف دانش‌آموزی شد. ابتدا فعالیت خود را از تشکل سازمان دانش‌آموزی شروع کردم و در سه سال آخر دوران دانش‌آموزی وارد مجلس‌شورای دانش‌آموزی و بعد هم خبرگزاری پانا شدم؛ در پایه یازدهم به عضویت فعال بسیج دانش‌آموزی درآمدم و با وجود اینکه عنوان ریاست شورای دانش‌آموزی را برعهده داشتم، به عنوان فرمانده واحد مدرسه نیز منصوب شدم؛ در مجلس دانش‌آموزی، انتخابات هر دوسال یک‌بار رخ می‌داد؛ به همین دلیل از فعالیت در مجلس‌دانش‌آموزی کشور بازماندم؛ اما در بسیج دانش‌آموزی به سمت بازرس مجمع عالی استان تهران درآمدم و بعد از آن نیز به عنوان نماینده استان تهران به کنگره ملی بسیج دانش‌آموزی کشور راه یافتم؛ متاسفانه تمام این فعالیت‌ها با ایام کرونا مقارن شده بود و همین موضوع باعث وجود کاستی‌هایی در روند مدیریت برخی از این تشکل‌ها توسط ارگان مربوطه می‌شد، اما در حال حاضر ضرورتی برای پرداختن به این کاستی‌ها وجود ندارد. در کنگره ملی بسیج دانش‌آموزی کشور به عنوان دبیر منطقه یک منصوب شدم و بدین سبب مسئولیت پنج استان همدان، البرز، قم، مرکزی، تهران بزرگ و شهرستان‌های استان تهران به من واگذار شد؛ سال ۹۹ در ششمین جشنواره ملی مالک اشتر حائز رتبه اول کشور شدم و به عنوان فرمانده واحد برتر کشور دست‌ یافتم.

در جلسات با مسئولان کشور، مشکلات جامعه دانش‌آموزان را مطالبه می‌کردم ​​​​

در دوران دانش‌آموزی اصولا فرد منتقد و مطالبه‌گری بودم اما هیچ‌گاه در مسائلی که آگاهی نسبت به آن نداشتم اظهار نظر نمی‌کردم؛ از این جهت در جلساتی که با حضور مسئولین کشور حاضر می‌شدم، جز از مشکلات دانش‌آموزان نمی‌گفتم و برای رسیدگی به این مشکلات بی‌پرده از مسئولین انتقاد می‌کردم؛ حتی یک‌بار به عنوان نماینده دانش‌آموزان کشور در یک برنامه زنده در تلویزیون از ریاست جمهوری به مطالبه مشکلات سیستم آموزشی پرداختم که با واکنش‌های خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد؛ در هفتمین اجلاسیه کنگره ملی نیز که با حضور رئیس مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس برگزار شد به نمایندگی از دانش‌آموزان با موضوع عدالت تربیتی به سخنرانی پرداختم.

فعالیت در عرصه خبرنگاری

علاقه من به خبرنگاری از فعالیت در خبرگزاری پانا شروع شد؛ یک خبرگزاری دانش‌آموزی که یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌‌های آن، هویت‌بخشی به قشر تمدن‌ساز دانش‌آموز و توجه به مسئله تربیت تمام‌ساحتی در سند تحول بنیادین است؛ می‌توان گفت یکی از نقاط عطف نظام آموزشی ما تا به حال، تشکیل این خبرگزاری دانش‌آموزی بوده است و من افتخار می‌کنم که سابقه عضویت در این خبرگزاری را در کارنامه خود دارم؛ پس از مدتی که در پانا فعالیت کردم، از سوی چند خبرگزاری رسمی به من پیشنهاد کار شد و مفتخر شدم در سال آخر دوران دانش‌آموزی، عنوان مقام اول کشور را در رشته خبرنگاری جشنواره فرهنگی هنری فردا کسب کنم.

حضور در رسانه ملی

تمام این فعالیت‌ها سبب شد برای سومین‌بار در آبان‌ماه سال گذشته به‌مناسبت روز دانش‌آموز به تلویزیون دعوت شوم و به عنوان دانش‌آموز نخبه در برنامه «در انتهای الوند» شبکه دو سیما حضور پیدا کنم.

رویایی با غول سرنوشت‌ساز کنکور

روزهای سختی را می‌گذراندم؛ تمام وقتم صرف کار و درس و تلاش می‌شد و در این میان خیلی کمتر به خودم توجه می‌کردم؛ با اینکه در زمینه‌های مختلفی فعالیت می‌کردم، همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بودم؛ گاهی اوقات برای اینکه کارهایم اختلالی در درسم ایجاد نکند، مجبور می‌شدم شب‌ها را تا صبح بیدار بمانم؛ همین مسائل باعث نگرانی و آزردگی خاطر خانواده‌ام می‌شد. کم‌کم به آزمون سرنوشت‌ساز کنکور نزدیک‌ می‌شدم؛ با این وجود اصلا علاقه‌ای به کسب مهارت در تست‌زنی و شرکت در کلاس‌های کنکور نداشتم؛ معقتد بودم آزمونی که قرار است سطح علمی دانش‌آموزان را بر اساس میزان مهارت در تست‌زنی و به کار‌گیری راه‌‌حل‌های میانبر سنجش کند، ارزشی برای تلاش کردن ندارد؛ از طرفی آنقدر مشغول کار و فعالیت‌های غیردرسی بودم که دیگر فرصتی برای تست زدن و شرکت در کلاس‌های کنکوری پیدا نمی‌کردم؛ همین مسئله باعث می‌شد صرفا به کتاب‌ها و کلاس‌های درسی اتکا کنم و میلی به بهره‌گیری از کلاس‌ها و کتاب‌های تست نداشته باشم. بالاخره روز سرنوشت‌ساز کنکور فرا رسید؛ سر جلسه آزمون کنکور، عدم مهارت در تست‌زنی را به خوبی در خود احساس می‌کردم؛ از این جهت تمام تلاش خود را کردم که در پاسخگویی به سوالات به دانسته‌های درسی خود اتکا کنم. سرانجام با رتبه ۳۱۴۱ در رشته ریاضی قبول شدم؛ قطعا اگر قبل از کنکور، تمام آن فعالیت‌های غیر درسی را کنار گذاشته بودم و مهارت خود را در تست‌زنی و به کارگیری راه‌حل‌های میانبر تقویت کرده بودم، می‌توانستم با رتبه بسیار بهتری به قبولی دست پیدا کنم اما هیچ‌گاه از روندی که درپیش گرفته‌ام پشیمان نیستم.

قرارگیری در بحران یک سردرگمی

من در دوران دانش‌آموزی در زمینه‌های زیادی فعالیت کرده بودم و این مسئله انتخاب رشته را برایم دشوار کرده بود؛ از طرفی رتبه نسبتا خوبی را در کنکور کسب کرده بودم؛ به طوری که می‌توانستم بهترین دانشکده‌های مهندسی را برای ادامه تحصیل انتخاب کنم، اما با وجود علاقه‌ای که به رشته‌های مهندسی داشتم احساس می‌کردم با این رشته‌ها نمی‌توانم به سرحد کمال دست پیدا کنم و در گمراهی سختی به سر می‌بردم‌.

خدمت در نظام تعلیم و تربیت، بزرگترین تصمیم زندگی

من همیشه معتقدم ما در عصر ظهور زندگی می‌کنیم؛ در عصری که قرار است ما یا نسل بعد از ما، هم‌رکابان امام‌زمان باشند؛ از این جهت دو وظیفه در ما ایجاد می‌شود؛ اول خودسازی و بعد دگرسازی یا تربیت‌ نسل آینده؛ من تا جایی که در توان داشتم خودسازی کرده بودم؛ حال وقت آن بود به تربیت نسل آینده بپردازم؛ از طرفی از همان دوران دانش‌آموزی همیشه دغدغه تربیتی داشتم و اصلاح مشکلات نظام آموزشی برایم از اهمیت بالایی برخوردار بود؛ هرچند ایمان دارم هرکس لایق خدمت در دستگاه تعلیم و تربیت نیست و این توفیق نصیب هر کسی نمی‌شود؛ تمام این مسائل باعث شد که تصمیم گرفتم ادامه زندگی خود را در کسوت معلمی رقم بزنم؛ بدین ترتیب بعد از کلی سردرگمی در انتخاب رشته، دانشگاه فرهنگیان را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم و حال بسیار خرسندم که قرار است عضو بسیار کوچکی از خانواده بزرگ فرهنگیان باشم.

توصیه‌ای به نسل جوان

به نظرم ما در این جهان برای هدف مقدسی خلق شده‌ایم؛ دنیا جای کار و تلاش است؛ آرامش و استراحت باشد برای زندگی بعد از این دنیا؛ اگر قرار باشد زندگی این دنیا را به تفریح‌های بیهوده و بطالت بگذرانیم، پس چطور به آن هدفی که خدا در خلقت ما قرار داده است دست یابیم؛ بنابراین توصیه من به نسل جوان این است که توان و نیروی جوانی خود را صرفا در راه خدا و رسیدن به کمال خرج کنند و اطمینان داشته باشند در این راه هرگز گمراهی و ضلالت همراه آنان نخواهد شد.

*دانشجو‌معلم

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار