منشی کمیسیون ارتباطات و فناوری مجلس دانش آموزی کشور:
قدردان آیین کهن باشیم
تهران(پانا) - فرهنگ ایرانی از جشنها و آئینهایی که به مناسبتهای گوناگون و در فصلهای مختلف سال برگزار میشد، غنی است. آنچه در بیشتر این جشنها به چشم میخورد، نوعی شادی و نشاط گروهی است. یکی از این آئینها جشن تیرگان است که به همراه نوروز، مهرگان و سده از جمله مهمترین جشنهای ایرانیان باستان بوده و با شکوه خاصی برگزار میشد.

نوشین فرودی؛ نماینده اقلیت های زرتشتی از استان یزد و منشی کمیسیون فناوری و ارتباطات در گفت و گو با پانا گفت:«جشن تیرگان یکی از آئینهای قدیمی و اساطیری ایران است که همه ساله در ۱۰ تیر خورشیدی برابر با ۱۳ تیرماه گاهشمار زرتشتیان ایران باستان برگزار میشود. در مورد فلسفه جشن تیرگان، دو روایت وجود دارد که روایت اول مربوط به آرش پهلون ایرانی و روایت دوم مربوط به فرشته باران یا تیشتر است.»
نماینده اقلیت های زرتشتی به توضیح روایت اول پرداخت و عنوان کرد:«میان ایران و توران، سالها جنگ و ستیز بود. در نبرد میان افراسیاب و منوچهر، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی میخورد. این واقعه در روز اول تیر اتفاق میافتد. در گذشته، این روز برای ایرانیان عزای ملی بود و جالب است بدانید هنوز هم دیدار از خانوادههای عزادار در این روز میان زرتشتیان رایج است. سپاه ایران در مازندران به تنگنا میافتد. سرانجام دو سوی نبرد سازش کردند و برای آن که مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد، پذیرفتند از مازندران تیری به جانب خاور پرتاب کنند و هر جا تیر فرود آمد، همان جا مرز دو کشور باشد. آرش در میان ایرانیان بزرگترین کماندار بود و به دلیل نیروی بیمانندش، تیر را دورتر از همه پرتاب میکرد. فرشته زمین به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش میدانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او وابسته است و باید همه توان خود را در این راه بگذارد. آرش تیر و کمان را برداشت، بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد، تیر را رها کرد و خود بیجان بر زمین افتاد. هرمز به فرشته باد فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از صدمه نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان میرفت و از کوه و در و دشت میگذشت تا سرانجام در کنار رود جیحون بر تنه درخت گردویی که بزرگتر از آن در گیتی نبود، نشست. آنجا را مرز ایران و توران قرار دادند و هر سال ایرانیان به یاد این رویداد جشن گرفتند. در روایت اول جشن تیرگان در میان ایرانیان از این زمان پدید آمد.»
فرودی در ادامه روایت دوم را توضیح داد و بیان کرد:«روایت دوم مربوط به فرشته باران یا «تیشتر» و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است. تیشتر، فرشته باران است که در ده روز اول ماه بهصورت جوانی ۱۵ ساله درمیآید و در ۱۰ روز دوم بهصورت گاوی نر و در ده روز سوم به صورت اسب. تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرینگوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو رفت. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی بود و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک داشت، روبهرو شد. این دو به مدت سه شبانهروز با یکدیگر جنگیدند. تیشتر در این نبرد شکست خورد و به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری خواست. به خواست و قدرت پروردگار، این بار بر ابلیس خشکسالی پیروز شد و آبها توانستند بدون مانع به مزارع و چراگاهها جاری شوند.»
منشی کمیسیون فناوری و ارتباطات در ادامه افزود:«در برگزاری جشن تیرگان، آیینهای مخصوصی اجرا میشده است که از جمله میتوان به آبپاشی، فال کوزه و دستبند تیر و باد اشاره کرد.»
وی در ادامه به اهمیت آب در مراسم جشن تیرگان تاکید کرد و در رابطه با مراسم آب پاشی گفت:« آب در جشن تیرگان اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل، این جشن معمولا در کنار رودخانه و چشمه برپا میشود. یکی از رسم و رسومهای این جشن هم رسم جالب و هیجانانگیز آب پاشیدن روی همدیگر است تا گرمای هوای تیر به در شود. از این آیین همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نامهای عمومی «آبریزگان» یا «آبپاشان» یا «سرشوران» هم یاد شده است.»
فرودی در رابطه با آیین جشن فال کوزه یا «چکُ دولَه» گفت: «روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبزرنگ دهان گشادی به او میدهند که «دوله» نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پُر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد. آنگاه دوله را نزد همه کسانی میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم چک دولَه شرکت کنند. آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها، در آب دوله میاندازند. سپس دختر، دوله را به زیر درختی همیشهسبز مانند سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتهاند، در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این مراسم، بیشتر بانوان شرکت میکنند و سالخوردگان با صدایی بلند بهنوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از اجسام را بیرون میآورد؛ به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است.»
نماینده دهمین دوره مجلس دانش آموزی همچنین در رابطه با آیین مراسم دستبند تیر و باد گفت:«در آغاز جشن، بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از هفت ریسمان به هفت رنگ متفاوت بافته شده به دست میبندند. ۹ روز بعد این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشتبام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد. این کار با خواندن این شعر انجام میشود: تیر برو، باد بیا، غم برو، شادی بیا / محنت برو، روزی بیا، خوشه مرواری بیا.»
نوشین فرودی؛ منشی کمیسیون ارتباطات و فناوری در پایان افزود:« تیرگان یک رسم زیبای فرهنگ ایرانی است که بر بیشتر مولفه های ایرانی نفوذ کرده و تاثیر ارزنده گذاشته است"قدر دان این آیین کهن باشیم.»
*خبرنگار دانش آموز پانا؛ آرمیتا رزاقیان
ارسال دیدگاه