یادداشت/
موانع توسعه صادرات
نظریه «وابستگی» در دهه 1950 از سوی رائول پربیش آرژانتینی که مدیر کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد در آمریکای جنوبی بود در برابر نظریه «نوسازی» قد علم کرد.
به گزارش پانابر پایه این نظریه بود که صیانت از تولید داخلی در برابر واردات در کشورهای پرشماری از آمریکای جنوبی و آسیایی شکل گرفت. طرفداران پربیش یادآور شدند که استراتژی «جایگزینی واردات» میتواند ضمن حفظ بازار داخل در برابر واردات، راه توسعه در کشور را با رشد تولیدات صنعتی داخلی هموار کند.
این نظریه در ایران نیز به دلیل وجود اندیشههای چپ و ناسیونالیستی در کانون توجه قرار گرفت و تا چندین دهه اجرایی شد. بر پایه اجرای این نظریه بود که تولیدکنندگان صنعتی، بازار حفاظتشدهای را صاحب شده و از ورود به حوزه صادرات که نیازمند رقابت با سایر تولیدکنندگان بود بازماندند. این دیدگاه و استراتژی اما به دلیل اینکه در برخی مقاطع با کاهش درآمدهای نفت مواجه بودیم با چالش مواجه شد و نیاز به توسعه صادرات را الزامی نشان میداد. با توجه به اینکه برخی تولیدات صنعتی ایران قابلیت رقابت با کشورهای توسعهیافته و حتی کشورهای در حال توسعه مشهور به کشورهای نوظهور صنعتی را نداشت و کماکان ندارد توسعه صادرات محصولات کشاورزان در کانون توجه قرار گرفت.
این توسعه صادرات اما منحصر به صادرات چند کالای خاص مثل پسته، خاویار، کشمش، زعفران و برخی محصولات دیگر بود و صادرات سایر کالاهای کشاورزی در زیربخشهای دامداری و جنگل و مراتع و شیلات در دستور کار نبود. اما در سالهای پس از جنگ و عادی شدن اقتصاد کار توسعه صادرات محصولات کشاورزی جدیتر گرفته شد و قصد آن است که از محل این صادرات به درآمد ارزی قابل اتکایی برسیم.
آخرین آمار نشان میدهد ارزش صادرات کالاهای کشاورزی ایران حدود شش میلیارد دلار است که البته بخش اصلی آن کالایی مثل پسته و حتی فرش دستباف است. اکنون بحثهای کارشناسانهای در جریان است که ایران باید صادرات کشاورزی را رشد و توسعه دهد. این بحث بیشتر از هر چیز درباره موانع توسعه صادرات کشاورزی ایران به کشورهای همسایه طرح شده است و نوشته حاضر تلاش میکند این موضوع را کالبدشکافی کند و البته اشارهای به هر مساله شده و از آن عبور میکنیم تا در جایی دیگر به تفصیل درباره
آنها گفتوگو شود.
حسين سلاح ورزى
ارسال دیدگاه