ماجرای حذف فیلمهای کوتاه از جریان جشنواره فیلم کوتاه تهران
حواشی یک جشنواره
تهران (پانا) - زمان زیادی است که فیلمسازهای فیلم کوتاه از سانسور و ممیزی فیلمهایشان قبل از نمایش در جشنوارهها یا اکران عمومی آثارشان، فریادها سر دادهاند. اعمال این محدودیتها و حذف شدنها نیز هیچگاه به روشنی و با شفافیت از سوی مسئولان فرهنگی و هنری اعلام نشده است.
آزاده فضلی- «ممیزی» تیغ تیزی است که سالهاست در جشنوارههای سینمایی کاربرد دارد؛ این موضوع در «فیلم کوتاه» به دلیل جسارت و شجاعتی که فیلمسازهای کوتاه در پرداختن به موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... دارند، بیش از انواع دیگر فیلمسازی است و سبب حذف خیلی از آثار شده است. زمان زیادی است که فیلمسازهای فیلم کوتاه از سانسور و ممیزی فیلمهایشان قبل از نمایش در جشنوارهها یا اکران عمومی آثارشان، فریادها سر دادهاند. اعمال این محدودیتها و حذف شدنها نیز هیچگاه به روشنی و با شفافیت از سوی مسئولان فرهنگی و هنری اعلام نشده است.
از طرف دیگر، مشابه موضوعات و سوژههایی که فیلمسازهای کوتاه ایرانی در آثارشان به آنها میپردازند، در فضای جامعه نیز دیده میشوند. این هنرمندان نیز اغلب نگاهی «سانسور محور» در آثارشان دارند، چراکه اغلب آنها به دنبال دیده شدن فیلمهایشان در ایران و توسط مخاطبان ایرانی هستند و نگاهی غیرمعقول به امور و نمایش آنها ندارند. فیلمسازها عموماً به موضوعی جنجالی میپردازند که در صدد رفع آن موضوع هستند و راهحلی برای رفع آن ارائه میکنند اما در اکثر مواقع این پرداختن به یک موضوع، سبب شده تا آثار فیلمسازها از گردونه اکران و حضور در جشنوارهها حذف شوند.
در گزارش پیشرو برخی موارد و عواملی که سبب اعتراضهای وسیعی از سوی فیلمسازهای کوتاهی که فیلمهایشان برای حضور در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران اعلام نشدند صورت گرفت، بر میشمریم.
در سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران که اعتراضهای وسیعی از سوی فیلمسازهای کوتاهی که فیلمهایشان برای حضور در جشنواره اعلام نشدند صورت گرفت، روند انتخاب فیلمهای به این صورت بوده است که هر یک از اعضای هیات انتخاب که در این دوره به «مشاوران انتخاب» تغییر نام داده بود، بدون اطلاع از امتیاز دیگر مشاوران، امتیاز خود را برای هر فیلم به دبیر جشنواره اعلام کردهاند و به همین دلیل هیچ کدام از مشاوران انتخاب فیلمها به طور دقیق نمیدانند فیلمها چه امتیازی آوردهاند و در نهایت چه فیلمی بالاترین امتیاز را از آن خود کرده است.
شنیدهها حاکی از آن است که سیدصادق موسوی دبیر سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران پس اعلام آرای مشاوران انتخاب و رسیدن برخی فیلمها به حدنصاب مورد نظر، تعدادی از فیلمها را با نظر خود که در مقام دبیر یک جشنواره است، کنار گذاشته است و تعدادی دیگر از فیلمهایی که حدنصاب مورد نظر را نداشتند، وارد گود رقابت در بخش ملی فستیوال تهران کرده است!
اینکه چقدر عملکرد سیدصادق موسوی، روال است و آیا دبیرهای دیگر جشنوارههای معتبر در سطح بینالمللی نیز اینگونه عمل میکنند، لازم است قیاسی با دیگر جشنوارههای بینالمللی داشته باشیم. در اکثر جشنوارههای بینالمللی مواردی دیده شده است که دبیر جشنواره، در شرایطی، یک فیلم را به لیست منتخبان وارد کند، برای مثال در جشنواره فیلم کن، فیلم سینمایی «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی به دلیل تاخیر پیش آمده، به جشنواره نرسید اما دبیر جشنواره آن را وارد جشنواره کن کرد. به اعتقاد نگارنده، اینگونه اتفاقات، موارد خاص محسوب میشوند که البته در کشور ما، مسیر صحیح خودش را طی نمیکند. عموماً این انتخابها در زمانی اتفاق میافتد که خیلی از فیلمهای خوب به دلایل مختلفی حذف شدهاند و بعداً، دبیر اقدام به ورود تعدادی دیگر از فیلمها به جریان رقابت جشنواره میکند و این کاملاً با جشنوارههایی نظیر «کن» فرق میکند که دبیر برای رسیدن یک فیلم خوب به باکس اکران جشنواره تلاش میکند.
اعتراض به سانسور و حذفهای سلیقهای با ارسال نامه به آکادمی اسکار!
نکته دیگری که بعد از اعلام فیلمهای بخش ملی جشنواره فیلم کوتاه تهران، اتفاق افتاد نظر دو عضو آکادمی اسکار در ایران بود که البته بعد از مشخص شدن برخی ابهامات، از نظر خود برگشتند.
۱۲ تیرماه ۱۴۰۰ بود که سیدصادق موسوی در یک نشست رسانهای اعلام کرد جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از دروازههای راهیابی فیلمهای کوتاه به جشن سالانه «اسکار» شده است و بر این اساس قرار شد جایزه بزرگ بخش بینالملل به جشنواره اسکار معرفی شود. پس از اعلام لیست فیلمهای راه یافته به مسابقه ملی جشنواره فیلم کوتاه تهران و اعتراضات وسیعی که از سوی فیلمسازها برای حذف فیلمهایشان! (که البته تعداد فیلمهای حذفی به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد)، علی عسگری که عضو آکادمی اسکار است در پست اینستاگرامی خود اعلام کرد «برای حمایت از فیلمسازانی که فیلمهایشان سانسور شده، به فیلم معرفی شده از طرف جشنواره فیلم کوتاه تهران رای نخواهم داد.» و پس از او فرنوش صمدی دیگر عضو آکادمی اسکار نیز در پستی اینستاگرامی نوشت: «اینجانب فرنوش صمدی، به عنوان یکی از اعضای آکادمی اسکار، وظیفه خود میدانم جهت اعتراض به سانسور و حذفهای سلیقهای هرساله در جشنواره فیلم کوتاه تهران (جشنوارهای که قرار است حمایتکننده فیلمسازان جوان کشورش باشد) نامهای تهیه کرده و با امضا و حمایت اعضا و خانواده فیلم کوتاه ایران، برای اطلاعرسانی دستاندرکاران و دیگر اعضای آکادمی اسکار از این بیعدالتیها و عمل غیرحرفهای تلاشی کرده باشم. به امید اصلاحات و تغییر رویه جشنواره مورد تایید اسکار».
اما روز بعد، پس از اینکه علی عسگری مخالفت خود را برای ارسال نامه به اسکار و شرکت ندادن فیلمهای فیلمسازها در جشنواره فیلم کوتاه تهران اعلام کرد، فرنوش صمدی نیز از تصمیم قبلی خود، به دلیل نتایج حاصل از ارسال نامه به اعضای آکادمی اسکار علیه سیاستهای اخیر جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، از این کار منصرف شد.
علی عسگری در صفحه خود نوشت: «در ابتدا این مساله را مشخص کنم که در پست قبلیام اشاره نکردم که فیلمسازها برای اعتراض به سانسور، فیلمهایشان را به جشنواره فیلم کوتاه ندهند. اعتقاد دارم جشنواره متعلق به فیلمسازهاست نه مدیران جشنواره و اتفاقا چه جایی بهتر از جشنواره فیلم کوتاه؛ این مهمترین عرصه فیلم کوتاه در ایران برای عرضه فیلمهایمان. از آن مهمتر فیلمسازی یک کار گروهی است و من به عنوان کارگردان نمیتوانم برای تمام گروهم تصمیم بگیرم و تمامی آنها را از نمایش فیلمهایشان در جشنواره محروم کنم.
امسال فیلمی با نام «زائران» داشتم که میتوانستم به جشنواره ارسال کنم اما چون فیلم در ترکیه و با عوامل ترک ساخته شده بود انگیزه ای برای فرستادن فیلم که تا به حال هم موفق بوده، نداشتم. بنابراین هر زمان دوباره فیلمی در ایران بسازم آن را به جشنواره میدهم و دوباره (همانطور که از سال ۸۲ هر وقت شرایطش بوده این کار را کردهام) به تماشای فیلمهای جشنواره خواهم نشست و به این حذف سیستماتیک تن نخواهم داد؛ چراکه در سالهای اخیر به شکل سیستماتیک، نه تنها برخی از فیلمها بلکه برخی از فیلمسازها حذف شدهاند و این تکنیکی است که سالها به کمک آن تعداد قابل توجهی از مهمترین فیلمسازان این کشور حذف شدهاند. بنابراین بیایید خودمان، خودمان را حذف نکنیم.
اما برای انتخاب بهترین فیلم کوتاه اسکار، من تنها به عنوان یک نفر رای نمیدهم تا اعتراض خود را به سانسور (نه تنها در مرحله انتخاب بلکه در مرحله تولید) اعلام کرده باشم، چون تا زمانی که تمامی فیلمها به شکل عادلانه قضاوت و انتخاب نشوند نمیتوان به فیلم معرفی شده از این جشنواره اعتماد کرد. فارغ از اینکه این تصمیم شخصی است و این تصمیم را برای تمام جامعه فیلم کوتاه نمیگیرم، این رای ندادن من تاثیری در فیلم منتخب اسکار نخواهد داشت چراکه تعداد رای دهندگان زیاد هستند و این رای ندادن، به شکل نمادین و به احترام تمامی فیلمسازانی است که فیلمهایشان به دلایل غیرکیفی حذف شده است. اما بحث مهمتر از این، نامهای است که قرار است توسط برخی فیلمسازها امضا و به آکادمی اسکار ارسال شود.
من کاملا با این تصمیم مخالف هستم و از دوستان و همکارانم میخواهم که این کار را انجام ندهند. فارغ از مساله حیثیتی، هزینه و تلاش فراوانی که سالها برای به دست آوردن این عنوان شده، حذف نام جشنواره فیلم کوتاه تهران از جشنوارههای مورد تایید اسکار اتفاق مهمی در روند سانسور فیلمها به وجود نمیآورد. سوال اینجاست که اگر این حذف اتفاق بیفتد آیا فیلمها دیگر سانسور نمیشوند؟ مدیران جشنواره جایگاهشان را از دست میدهند؟ جشنواره به این شکل برگزار نمیشود؟ خیر، هیچ یک از این اتفاقات نمیافتد اما برای فیلمسازان جوان فیلم کوتاه که با ورود فیلم هایشان به جشنواره مورد تایید اسکار انگیزه گرفتهاند، اتفاق تلخی میافتد. حذف این عنوان از جشنواره ضربه ای است به فیلمسازان، نه مدیران و برنامهریزان جشنواره. احساس میکنم با این کار انها و ما هستیم که باز حذف میشویم و خودزنی میکنیم. پس تاکید میکنم برای اعتراض خودمان را حذف نکنیم و به فکر راه حل بهتری باشیم. فکرش را بکنید ۱۰ سال پیش اگر به همین دلیل سانسور که از زمان ورود سینما به ایران وجود داشته، از آکادمی اسکار میخواستیم فیلمهای ایرانی را از اسکار حذف کند و با این اتفاق حالا دو اسکار اصغر فرهادی وجود نداشتند که برای سانسورکنندهها توفیر چندانی نمیکرد اما ما میدانیم که این دو اسکار برای سینمای ایران اهمیت ویژهای داشتهاند.
صادقانه اعلام میکنم که من هیچگونه عداوتی با انجمن و جشنواره فیلم کوتاه ندارم و قطعاً همگی از زحمات برخی از بچههای انجمن (به ویژه آرش رصافی که من خودم از او زیاد آموختم) آگاه هستیم اما هدف و دغدغه ما برگزاری جشنوارهای با کیفیتتر و اصولیتر و در خور هزینههایی خرج شده برایش است. جشنوارهای که به جای مشاوران فیلمها، هیات انتخاب مشخص، ثابت و کارشناستر داشته باشد و در آن فیلمها به این شکل، قلع و قمع نشوند. در بهترین حالت، ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ اهل فیلم کوتاه این فیلمها را میبینند. سانسوری اینچنین بی رحمانه شایسته این علاقمندان که در برخی سالها از سر و کول هم برای دیدن فیلمها بالا میروند، نیست.»
ارسال دیدگاه