سیدمسعود رضوی*
مذاکره به معنای تسلیم شدن نیست
سخنان دیروز رهبری، نکته بسیار مهمی درباره مذاکرات و تعامل در عرصه بینالمللی را به دولتمردان و علاقهمندان به کشور و انقلاب گوشزد کرد، نکتهای که سالهاست با افراط و تفریط به بیراهه سوق داده میشود
گاهی چنان تعادل سیاسی را به هم میزند که بر جامعه و اقتصاد و ارز و صادرات و واردات و دیگر مسائل مهم و مؤثر بر زندگی مردم، اثری نادرست و زیانبار برجای مینهد. این سخنان دلالت بر جلوگیری از همین رویکردهای افراطی و تفریطی داشت به ویژه افراطگرایانی که هرگونه تعامل و گفتگوی سیاسی را در هر سطح و قدر و موضوعی برنمیتابند و کوتاهی فکر را با درازی زبان جبران کرده، دیپلماسی گفتگو و فن مذاکره بر مبنای اصول و منافع ملی را خطا و خیانت قلمداد میکنند.
اصل سخن، این تذکر با اهمیت در این برهه حساس و تاریخی بود که: «… اینکه در مقطعی با دشمن مذاکره، صحبت و تعامل شود به معنای تسلیم شدن در مقابل آن نیست.» طبعاً تفاسیر زیادی میتوان از این سخن داشت، اما با توجه به شرایط موجود و در جریان بودن مذاکرات مرتبط با برجام در وین، آن هم در بالاترین سطح بین ایران و طرفهای اروپایی، چین، روسیه و بالاخره آمریکاییها که به صورت غیرمستقیم، طرف مخاطب و مقابل مذاکرات هستند، باید این رهنمود و دلالت را معطوف به همین مذاکرات تلقی کرد. مذاکره نه به معنای تسلیم است و نه به معنای پذیرفتن تمامی نظرات و انتظارات برآمده از تمایلات و تحمیلات آمریکا و شرکای آن کشور. مذاکره، تعامل طبیعی میان کشورهایی است که در نقاطی به صورت مستقیم و روشن یا نهفته و غیرمستقیم اصطکاک منافع یا اشتراک دارند، اختلاف و تقابل دارند و برای جلوگیری از تضییع منافع ملت و کشور و حفظ امنیت و صلح، ضرورتاً باید نظرات خود را به طرف مقابل بگویند و دیدگاههای آنها را بشنوند. آنچه را که ما میخواهیم به دست آوریم و آنچه آنها تمایل دارند کسب کنند، فقط در مذاکره و گفتگویی بر مبنای زبان حقوقی مشترک امکانپذیر خواهد بود.
باری، هر کدام از این مقدمات و این نکات و براهین روشن بارها گفته شده و در آزمون تاریخ نیز همواره به تناوب یا پی در پی سود و زیانش به ما رسیده شده است. اما مگر چند بار میتوان تجربهای را تکرار کرد و بر خساراتش چشم پوشید؟ آنها که تیر در چشم مذاکرهکنندگان میزنند و درست در لحظات حساسی که خط مقدم دیپلماسی، مشغول ستاندن امتیاز و قبولاندن مواضع ما بر اساس منافع ما به طرف مقابل است، آتشی میافزوزند و باد مخالف بر آن میوزند تا دودش به چشم همگان برود، اینک باید متنبه شوند و اجازه دهند در این مرتبه و شرایط، تیم پرتعداد مذاکرهکننده ایرانی، تمامی داشتهها و دادهها و سوابق و لواحق و امتیازات و امکانات را مورد استفاده قرار دهد تا عهدنامه برجام در شرایط حساس کنونی به سود ایران و امنیت و اقتصاد و آینده این مملکت به فرجام رسد. سرانجام شکست یا آسیبرساندن به این مأموریت، بر عهده کسانی است که زمان را درک نمیکنند و گذر فرصتها را به عنوان کمین و گروکشی علیه رقبا حساب کرده و نمیدانند که منافع ملی ایران و امنیت کشورمان، یا برای همه است یا برای هیچکس و هیچ یک از طرفین!
برجام یا پیماننامة هستهای میان ایران و قدرتهای بزرگ جهانی، ضرورتاً میباید با حداکثر بازده مثبت به سود ایران و حفظ خطوط قرمز حیاتی و امنیتی ما امضا شود. بدعهدی آمریکاییها و کارشکنی اعراب هوادار سعودی، رژیم صهیونیستی و حتی برخی دیپلماتهای همسایة شمالی که تلختر از بقیه بود، نشان میدهد که برجام و مذاکرات وین، فقط یک آزمون دیپلماتیک متعارف نیست؛ بلکه یک معاهدة مهم و یک نبرد سیاسی است که باید بسیار ظریف و به شیوهای عاقلانه و محیط بر همه جوانب و مسائل کوچک و بزرگ آن به نتیجه برسد. نتیجة دیپلماسی همیشه از منازعه و جنگ و خصومت بیشتر و بهتر است. در حال حاضر تحریمهای ظالمانه آمریکا، موجب شده تا صنایع پایه و تولیدات اساسی و استراتژیک ایران، هدف اضطراب و مشکلات فراوان قرار گرفته و اقتصاد ایران به نفع روسیه و اعراب و ترکیه، به سوی انزوا و حتی تضعیف شاخصها کشانده شود. همّت مردم و برخی دولتمردان برجسته در تمامی دوران تحریم به ویژه در پنج شش سال اخیر نقشهای امپریالیستی و نقشههای آمریکا را نقش برآب کرده و ایران همچنان پابرجا و استوار مانده است.
اما آنچه باید بدانیم و خلاف عقل است که مورد توجه قرار ندهیم، این نکتة مهم و بدیهی است که در تاریخ اصلاً چیزی تکرار نخواهد شد و هیچ فرصتی دوباره زاده نخواهد شد. باید تضمین شده و فکر شده گام برداریم، دوم اینکه همه متحد و با خواست مشترک از مذاکره و مذاکرهکنندگان پشتیبانی کنیم. سوم باید سریعتر و پختهتر به نتیجهای ملموس برسیم و چهارم اینکه بدانیم هیچ دوست و وکیل و وصی و شریکی در جهان سیاست و اقتصاد وجود ندارد. خودمان باید بدانیم با که معامله میکنیم و از که امتیاز میگیریم و چه امتیازاتی خواهیم داد و تعهدات متقابل چقدر منافع ملت و آیندة مرفه و امن کشور و آبادانی و سربلندی و قدرت ما را ضمانت خواهد کرد. این حقایق بیانگر نگرش و شیوهای تازه نیست، زیرا ما همواره مقاومت کردهایم؛ بلکه نشانگر تغییر در روشها متناسب با شرایط است. در این شرایط نباید اجازه دهیم امور کوچک و دست و پا گیر، دستاویزی برای منفعتطلبان و کاسبان ایجاد کند و دستاوردی نصیب ملت و دولت نشود.
*پژوهشگر
منبع: اطلاعات
ارسال دیدگاه