بغزیان در گفت و گو با پانا:
با تعریف مرکز آمار فرد شاغل است اما نمیتواند زندگیاش را اداره کند
تهران (پانا) - یک اقتصاددان معتقد است که تعریفی که اکنون معیار اشتغال در کشور است پذیرفته شود و هر کسی هفته ای یکساعت کار کند شاغل عنوان شود قاعدتا کاهش ۱ درصدی نرخ بیکاری درست است اما مسئله اینجاست، فردی که در ماه برای ۴ ساعت کار حقوق میگیرد اگرچه شاغل است اما حقوقش کفاف حداقلهای زندگیاش را هم نمیدهد.
تازهترین دادههای مرکز آمار ایران درباره وضعیت بازار کار خبر از کاهش ۱ درصدی نرخ بیکاری در بهار ۱۴۰۲ میدهد. نرخ بیکاری به تنهایی نمی تواند توصیف شرایط بازار کار باشد. به گفته آلبرت بغزیان، اقتصاددان اگر همین تعریفی که اکنون معیار اشتغال در کشور است را بپذیریم و هر کسی هفته ای یکساعت کار کند شاغل عنوان شود و براین اساس کاهش ۱ درصدی نرخ بیکاری را بپذیریم باید قبول کنیم، فردی که در ماه برای ۴ ساعت کار حقوق میگیرد اگرچه شاغل است اما حقوقش کفاف حداقلهای زندگیاش را هم نمیدهد.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفتوگو با پانا عنوان میکند که آمار اشتغال در کشور را بهجز مرکز آمار هیچ نهاد دیگری نمیتواند جمع کند، پس این دادههای آماری را کسی نمیتواند رد کند.
وی میافزاید: «وقتی مرکز آمار عددی را بهعنوان آمار اشتغال منتشر میکند باید در بدو امر دید که تعریفش از اشتغال چیست. وقتی میگوید هرکسی در طول یک هفته حتی یک ساعت کار کند و مزدی بگیرد، شاغل محسوب میشود و براساس این تعریف نرخ بیکاری را برای مثال ۸.۲ درصد اعلام میکند؛ یعنی افرادی در این آمار وجود دارند که هفتهای یک ساعت و درمجموع ۴ ساعت در طول یک ماه کار میکنند. آیا چنین فردی حقوقی که براساس ۴ ساعت کار در ماه دریافت میکند کفاف زندگیاش را میدهد؟ این فرد شاغل است اما آیا میتواند زندگیاش را اداره کند؟»
وی میافزاید: «در اروپا یا کشورهای دیگر هم تعریفشان از اشتغال همین است اما با این تعریف حتی کشورهایی که ادعا دارند نرخ بیکاریشان ۴ یا ۵ درصد است، همه واقعیت را نمیگویند و قطعاً تعداد بیکارانشان بیش از آن چیزی است که اعلام میکنند.»
بغزیان میگوید: «اگر تعریفمان را از بیکاری تغییر ندهیم و براساس یک تعریف غلط، نرخ بیکاری سال گذشته ۹.۲ درصد بوده و امسال به ۸.۲ درصد رسیده است، بنابراین ۱ درصد نرخ بیکاری کاهش پیدا کرده است اما این رقم لزوماً نشان نمیدهد که بیکارها سرکار رفتهاند یا عدهای از کار بیکار شدهاند.»
وی افزود: «درواقع این عدد رفاه را نشان نمیدهد و قاعدتاً با این تعریف و آمار، صرفا دولتها میخواهند بگویند سیاستهای اشتغالزایی خوبی داشتهاند اما به واقع شغلی که درآمدش کفاف حداقلترین های زندگی فرد را ندهد منجر به افزایش فقر میشود.»
ارسال دیدگاه