معرفی دره شمخال در خراسان شمالی:

گزارشی توصیفی از طبیعت گردی در دره شمخال

بجنورد (پانا) - دره شمخال به طول ۱۸ کیلومتر، از روستای شمخال در کیلومتر ۷۰ جاده قوچان به باجگیران آغاز می شود و در سوی دیگر به اراضی درونگر در جاده قوچان به درگز ختم می شود.

کد مطلب: ۸۵۳۱۵۸
لینک کوتاه کپی شد
گزارشی توصیفی از طبیعت گردی در دره شمخال

دره شمخال نام خود را از روستایی کوهپایه‌ای به همین نام گرفته و از شمال شرقی به کوه آسلمه و از جنوب شرقی به رودخانه دائمی کال شمخال محدود است.
شمخال نام یک نوع تفنگ قدیمی و دست‌ساز و قوی به زبان کردی کرمانجی بوده است.

محل حرکت:

گروهی از کوهنوردان همدل، که رشته اخوت دیرینه دارند و بزرگ شده خوان فرهنگ وهنر هستند با هماهنگی سرگروه، قصد طبیعت گردی در دره بی بدیل و بهشت ناشناخته شمخال را دارند.

محل حرکت میدان انقلاب و ساعت حرکت ۵/۳۰ صبح است همنوردان در ساعت مقرر حاضر می‌شوند وسیله نقلیه مینی بوسی قدیمی و رنگ رو باخته‌ای است که گذر زمان و لغزش رانندگی، قدمت آن را به عهد عتیق می‌برد. ولی راننده‌ای با مرام و با اخلاق و صبوری دارد که محبوب همه کوهنوردان و کسانی است که فقط یکبار با او همسفر شده‌اند.

وسیله ما با توصیف مذکور راه می افتد با ذکر صلواتی فضا را معطر کرده و حرز جانی برای همسفران مهیا می کنیم.

مسیر حرکت:

از شیروان تا دره شمخال باید ۱۴۰کیلومتر مسافت را بپیمایید تا به روستای شمخال که در۲ کیلومتری باجگیران است برسیم، جاده خلوت است و راننده در توان مرکوب خویش دل جاده را می‌شکافد و پیش می‌رود، به فاروج، شهرآجیل و لبنیات می رسیم مردم سحرخیزی را می بینیم که دنبال لقمه نانی حلالند و قبل از طلوع خورشید، روح زندگی را در شریان‌های حیاتی شهر دمیده و فعالیت خود را شروع کرده اند، در خارج از شهر خورشید با چهره طلایی رنگ خود، از پشت کوه به آرامی سرک می کشد و چون عروسی حجله نشین نقاب از چهره می گشاید تا گرمی و امید را به زندگی هایمان هدیه کند.

همچنان که پیش می‌رویم باغات انگور و سیفی جات و مزارع سرسبزی از سیب زمینی در حد فاصل فاروج - قوچان چشم نوازی می‌کند و نگاه بیننده را در آن دشت آرمیده در دامن کوه همراهی نموده و مهمان و رهگذر خویش را باخاطره‌ای دل انگیز و سرشار از امید، بدرقه می‌کند.

به شهر تاریخی قوچان می‌رسیم شهری که بافت قدیمی خود را حفظ کرده است و قصد ندارد با عصر جدید همراهی کند . اکثر خانه‌ها ویلایی و یک طبقه یا دو طبقه هستند و در چهره شهر و خیابان‌های آن غبار عقب ماندگی و بی‌کسی مثل شیروان ما مشهود است، با آنها هم نمک می‌شویم یعنی نان مورد نیاز خود را از آنجا گرفته و به مسیر خود ادامه می‌دهیم تا به روستای امامقلی می‌رسیم روستایی که در میان دره ای با کوه‌ها‌ی اطراف محصور شده است و به خاطر موقعیت استراتژیکی که در حد فاصل قوچان - باجگیران برای تامین نیروی مرزی داشت از دوره پهلوی پادگان نظامی ارتش در آن جا بنا شد‌ه است که هنوز هم آن تشکیلات در حد محدود در آنجا مستقر است نگاهی معنی دار به تابلوی سر در ورودی می اندازیم، ناخودآگاه تاریخ در ذهن ما تداعی می شود چون می گویند اسیران جنگ تحمیلی عراق نیز در آن زندانی بودند، محوطه نظامی با سیم های خاردار محصور و محفوظ مانده است برج دیدبانی در بالای تپه ای به چشم می خورد سربازی اسلحه بر دوش چون عقابی تیز بین اطراف را می پاید تا مبادا پای نامحرمی به قصد تعدی بر حریم امنیت پادگان، که به منزله حریم یک ملت است باز شود در دل احسنت و خسته نباشید می گوییم و آخرین نگاهمان را به نشانه تشکر از حافظان امنیت این مرز و بوم نثارشان می کنیم و می گذریم.

زیارتگاه امامزاده عبد الرحمان (ع):

بعد از آن به روستای سر سبز و دیدنی دُربادام می‌رسیم روستایی که بخاطر همجواری با امامزاده عبد الرحمان (ع) به (امام باد) معروف شده است و رودخانه ای پر آب از کنار آن می‌گذرد که تمام باغ های پایین دست روستا را سیراب می‌کند و پس از طی مسافتی ۱۰کیلومتری از میان دره‌ای مهیب با ارتفاعی هولناک از کوه های مجاور، به آب دره شمخال متصل می‌گردد که در زبان محلی به، دوآب معروف است و توصیه می‌شود کسانی که دستی در کوهنوردی دارند این مسیر (دُربادام به درونگر) را طی طریق کنند که زیبا و دیدنی است.

به مسیر خود در میا ن دره ها وکوه ها ادامه می دهیم در موازات جاده، یک راه قدیمی در بالا دست به چشم می خورد و درون دره ها پل هایی دست ساز ازسنگ و گل ساروج خودنمایی می کند که سند تاریخی مردانی پر تلاش و جان فرسوده در آن دیار است که با جان فشانی مسیر حرکت را از روی کوه ها تا نوار مرزی پیش برده اند و امروزه با پیشرفت تکنولوژی دل کوه را شکافته و با تونلی یک کیلومتری منطقه دُربادام را به باجگیران متصل کرده اند.

روستا و دره شمخال:

۳کیلومتر بعد از تونل، روستای شمخال در سمت راست جاده آغوش استقبال گشوده و ما را به بهشت پنهان خویش فرا می خواند وارد روستا می شویم ساعت ۸صبح است وجود سواری های زیادی که در پارکینگ هست نشان می دهد کوهنوردان زیادی جلوتر از ما رفته اند یا برنامه شب مانی داشته اند.

همزمان با ورود ما اتوبوسی از کوهنوردان زن و مرد مشهدی آنجا بودند که سوار بر تراکتور می شدند تا بخشی از دره را با آن طی کنند، کمی آن طرف تر، پارکینگ وسیعی برای وسایل نقلیه وجود دارد بر در و دیوار بعضی از خانه ها عبارت «پارکینگ و خانه خالی موجود است » به چشم می خورد که نشان از توجه مردم به میهمانان، اهمیت به کار گردشگری و کسب درآمدی از این طریق است ، دره در ضلع جنوبی روستا است و مسجدی نیز در ابتدای ورود دره و آخر روستا احداث گردیده که کوهنوردان پس از آماده شدن و راست و ریس کردن کارهایشان و پارک کردن وسایل نقلیه از آنجا وارد دره می شوند.

نیسان یا تراکتور محلی با تریلی یدک کش، مسافرانی را که مایل باشند تا ۳کیلومتر در داخل دره پیش می برند. در سال هایی که بارندگی خوب باشد از ابتدای دره وجود چشمه های جوشان، آب سرد و زلالی را در دره جاری می سازد دهنه دره در ابتدا با زمین های کشاورزی و باغات شروع می شود کمتر از یک کیلومتر پیاده روی وارد دره ای می شویم که دهنه آن ۶ تا۱۰متر عرض دارد و دو طرف آن دیواره های سنگی تراشیده و نگارین، با ارتفاعی آسمان سای و با سبک و معماری مخصوصی بنا شده است که فقط با قلم صُنع خالق جهان آرا، بر لوح طبیعت نقش بسته است و دیده ها از دیدن این تندیس شگفت انگیز بُهت زده وعقل ها حیران می گردد و زبان گنگ و الکن می گوید:

« خدایا جهان را بلندی و پستی تویی/ندادم چه ای هر چه هستی تویی»

دره را در پیچ و خم دیواره ها طی می کنیم از هر جایی چشمه های جوشان با آبی زلال و گوارا خود نمایی می کند و ما را به نوشیدن جرعه ای فرا می خواند و برکه آن خود را به آب خروشان رودخانه می رساند تا پاهایت را در این مسیر طولانی رامشگر باشد و موسیقی دلنوازش گوش جان را نوازشگر.

حمام شمخال:

بعد از۲ ساعت پیاده روی به دالانی طبیعی بسیار زیبا می رسیم، که شاید به خاطر محصور و گرم بودن در هنگام سرما و وجود برکه های جوشان آب از دیواره و سقف آن، به حمام معروف است که محل استراحت و خوابگاه کوهنوردان در شب مانی است و خانواده ها تا آنجا به راحتی می آیند و بر می گردند ساعت ۱۰ است یک ساعت برای صرف صبحانه توقف می کنیم و چند عکس از محیط اطراف می گیریم و آماده حرکت می شویم. رفتن ما از ابتدای ورودی دره تا انتهای آن از میان آب سرد است پایین تر از حمام در طول مسیر به ۴ آبشار و پرتگاه می رسیم که عبور از آنها با طناب امکان پذیر می باشد و یا در ریسکی بزرگ با پرتاب از سه متری در آب همراه است و کسانی که از این چهار پرتگاه می گذرند راه برگشت ندارند وباید تا آخر دره ۳۰ کیلومتری را طی کنند تا به منطقه درونگر برسند و از آنجا با وسیله نقلیه به شهر خود برگرداند.

دالان کفترخانه:

ساعت دونیم بعد از ظهر است به دالانی غار مانند می رسیم که به کفترخانه معروف است و نزدیک تلاقی آب شمخال با دُربادام، معروف به دو آب است تعداد زیادی کوهنورد جلوتر از ما در آنجا اطراق کرده اند ومشغول صرف نهار هستند یک ساعت برای نهار و نماز توقف می کنیم بعد از آن به مسیر خود ادامه داده و بعد از نیم ساعت به دوآب می رسیم و دره دو مسیر می شود سمت راست که آب زیادی از آن سرازیر می شود به دُربادام منتهی می شود و سمت چپ آن که آب دو دره در آن به هم رسیده ورودی ژرف و بی پهنا در آن می خرامد باید مسیرسمت چپ را گرفت و با آب خروشان، همگام و همراه شد. از اینجا تا کنار جاده ۳ ساعت پیاده روی مفید است فضا یکباره تغییر می کند دهانه دره وسیع تر شده و آفتابگیر است آب گرم تر می شود پوشش درختان جنگلی، ارس، کاج، زرشک، تمشک، انگورسیاه، انجیرزرد و سیاه، گردو، زالزالک، چوب شیرین و... در آن به وفور دیده می شود.

کوهنوردانی که ۶ ساعت در آب سرد و دره بدون آفتاب با تنی خسته پیاده روی کرده اند هم اکنون وارد این دره شده اند و در آب گرم مشغول شنا شده و از انواع میوه ها شکمی از عزا در می آورند.

در خشکی و گاهی در آب ادامه مسیر می دهیم به دره ای پر از انجیر می رسیم و به عنوان سوغات و ره آورد این طبیعت گردی مقداری با خود برداشته و به مسیر خود ادامه می دهیم، کلافه شدن وخستگی کم کم در چهره افراد گل می اندازد با افراد دیگر از گروه های کوهنورد همراه می شویم و این همگامی با آنها، تجدید قوایی می شود تا در سایه این همدلی و همکلامی مسیر مانده را به راحتی طی کنیم و پس از ۱۰ ساعت پیاده روی طولانی خاطره انگیز، ساعت ۶ عصر به محل وسیله نقلیه خود در جاده منتهی به درگز در منطقه درونگر می رسیم.

تعداد همنوردان ۱۵نفر به نامهای آقایان محمد، حبیب و احمد گواهی، علیرضا و محمد نادری، رضا یعقوبی، علی همتی، قدرتی، قوی هیکل، محمد سلیمانی، حیدرعلی سلیمی، دادمندی، علوی، قدیر قلیچی و به سرپرست محبعلی نادری و به رانندگی آقای امین پور بود.

ساعت 20:30 شب در سایه لطف و عنایت حق به سلامت به شهر برگشتیم.

در پایان توصیه می گردد به جای مسافرت به شمال در تابستان گرم و شرجی، حتما سالی یک بار با خانواده به دره شمخال بیایید واز طبیعت زیبا با چشمه های گوارای در آن لذت ببرید.

گزارشگرحسینعلی ظفری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار