انواع گزارش و آموزش گزارش نویسی۱
گزارش توصیفی؛مرز میان واقعیت و داستان
گزارش های توصیفی به توصیف موضوعات می پردازند. این که گفته می شود:˝گزارش نویسی مرز میان واقعیت و داستان است˝ بیشتر مربوط به همین گزارش های توصیفی است. قدرت تخیل و قلم توانا در داستان نویسی از جمله ویژگی های لازم یک گزارشگر برای نوشتن این نوع گزارشهاست
موضوع گزارش توصیفی چیست؟
گزارش توصیفی از جمله جذابترین گزارش های مطبوعاتی است و موضوعات آن هم دارای جذابیت و اثر بخشی خاصی می باشد.
موضوع این نوع گزارش هرچند "واقعیت " است، اما در پرداخت و نگارش این نوع گزارش از تخیل بهره فراوانی برده می شود تا با بزرگ نمایی و" رنگ آمیزی موضوع"*، تاثیر زیادی بر روی خواننده گذاشته شود و حتی عواطف او به نوعی تحریک گردد. گزارش را باید به گونه ای مورد پردازش قرار داد که خواننده خود را در فضای گزارش حس کند و تمامی صحنه ها و تصاویر در ذهنش نقش بندد.
تهیه گزارش از آسیب دیدگان حوادث طبیعی ، آوارگان، بچه های خیابانی ، خانه سالمندان و کودکان بی سرپرست و یا مشکلات خوابگاه ها باید به سبک توصیفی باشد، تا در قالب داستانی بتواند حس همدلی و نوعدوستی خوانندگان را تحریک و آنها را به کمک و مساعدت تشویق نماید.توصیه می شود دانشجویان یا خبرنگاران تازه کار برای تقویت قلم خود ، حتما مطالعه رمان و داستان را فراموش نکنند.
آیا در گزارش توصیفی تحقیق و مصاحبه هم جایگاهی دارد؟
اشتباه نکنید!در این نوع گزارشها فقط به توصیف و تشبیه و سایر آرایه های ادبی اکتفا نمی شود. بلکه در آن همه ارکان گزارش یعنی مشاهده تحقیق و مصاحبه دیده می شود،گر چه مشاهده در آن نقش پر رنگتری دارد. اما این سه رکن گزارش آنچنان در هم تنیده که شاید به راحتی قابل تفکیک نیست و این ویژگی گزارش توصیفی است.
ویژگیهای گزارش توصیفی در تمایز با سایر گزارشها
۱ - بار احساسی بیشتری دارند (لذا در انتخاب کلمات باید دقت کرد و از کلماتی که بار عاطفی قوی تری دارند استفاده کرد)
۲ -بیشتر در روزنامه های عامه پسند و عمومی و نه تخصصی به کار گرفته می شود.
۳ -بر خلاف گزارشهای تحقیقی که حالت مستند دارد ،گزارشهای توصیفی به تخیل و داستان نویسی نزدیک می شود.
۴ -باز هم بر خلاف گزارشهای تحقیقی که به ریشه یابی مطالب می پردازد و وارد عمق می شود گزارشهای توصیفی در سطح حرکت می کند.
۵ -گزارش توصیفی لزوما با درک عقلانی خواننده در ارتباط نیست بلکه در ابتدا بیشتر با ادراک حسی مخاطب سرو کار دارد وبعد ادراک عقلایی خواننده را تحریک می کند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
در ادامه نمونه ای ازگزارش توصیفی که سالها پیش "مرحوم حسین قندی" در روزنامه "ابرار "-تیر ۷۳-نوشته است را می آوریم. این گزارش تصویری از وضعیت معلولین روانی و شرایط حاکم بر نگهداری آنان و حتی وضعیت مدیاران را ارائه می دهد.
گزارش نمونه:
اشک هم ماتم می گیرد/ اینجا دنیای دیگری است
اشک هم ماتم می گیرد به دنیای دیگری پا گذشته ای ، دنیای مسخ شدگان،دنیایی با دهان های باز و چشمهای بی رمقِ صامت، با دستهای بی اختیار و خنده هایی هیستریک، با گریه های بی اشک و صداهای گُنگ، با ناله های یکنواخت و بدنهای بی حس، کرخت و لَخت شده روی صندلی ، روی تخت های میله دار.صدای زوزه می شنوی، تکرار حروف بی هجای بم و کشدار. این جا دنیای دیگری است.
این جا یکی از چهار هزار مرکز بهزیستی است. با پانصد انسان کوچک و بزرگسال، نتیجه ظلم انسان به انسان، حاصل ناآگاهی آدمهای دایم الخمر ، معتاد به افیون، حاصل همخونی های فامیلی متعصب . آنان که می گویند عقد دخترعمو با پسرعمو را در آسمانها بسته اند. حاصل خوردن داروهای بی مجوز، صادرات داروهای آزمایشی جهان صنعتی برای جهان سوم. اینجا دنیای معلولان ذهنی است.
پا که به درون اولین اتاق می گذارم بوی زُهم ذهن های بیمار با تن های سِر شده می پاشد روی صورتم.
-سلام
-سلا...م
-شلا...ش..لا
خنده منجد، نشسته است روی صورت بعضی ها که نشسته اند، و آن یکی که خوابیده ، و دیگری که فقط نگاه می کند.
-سلام دخترم
-س...لا...م م م
-موهای ژولیده اش را دستمال بسته اند، دندانهای کج و مَعوج از میان لبهای بازش بیرون زده است.
یکی مات و خیره، نگاهم می کند.بغض در گلویم تلنبار شده، به کدامیک نگاه کنم ؟ دست کدامیک را بگیرم؟ بر سر کدامیک نوازشی هدیه کنم؟ پای کدامیک را از بندی که آن را بر میله تخت بسته اند، رها کنم ؟تا بدود، بازی کند، خنده کند، هورابکشد، بچگی کند.
این جا همه هورا می کنند، اما صامت. این جا همه می خندند، اما در سکوت. این جا همه می دوند، اما در جا. روی یک تخت یک متری با سه شریک دیگر ، همزاد هم، همسان هم .
********************
۲۲ انسان، ۲۲ کودک «ایزوله» در یک اتاق با یک مددیار با یک مادر، با یک مهربانتر از مادر، با فداکارترین زن و زن هایی که این «دنیای دیگر» را انتخاب کرده اند.
استاندارد سازمان بهداشت جهانی از یک مادر (مددیار) به سه کودک عقب مانده ی ذهنی می گوید، این جا مادران ۱۰،۲۰،۳۰ کودک و بزرگ ایزوله را می شویند، نظافت می کنند، غذا می دهند.
مادر رنگ به رخسار ندارد. میانه سال است با لبخندی کمرنگ درسیمایش، خسته نباشید. از کی آمدید این جا؟
ده سال است که این جا کار می کنم.
چقدر حقوق می گیرید؟
دریافتی ام ۱۰ هزار تومان در ماه است.
عرق نشسته بود روی پیشانی ام ، مثل احساس شرم، مثل احساس کوچکی نزد مادری که اگر تا آسمان پرواز کنی ، تا کف پایش بلند نشده ای.
**********************
اتاق در پی اتاق و سالن در سالن مملو از کودکانی است که هرگز فرصت بزرگ شدن پیدا نمی کنند، یک شکل و یک قیافه؛ با اندام های یکسان،با پوست همرنگ به رنگ زرد، با موهای بی حالت.
۱سال است کار می کنم ۹ هزار تومان حقوق می گیرم. این را مددیار گفت.
جوان ۳۲ ساله به مردی ۴۵ ساله می مانست با رنگ پریده و لهجه ی کردی.
از ورامین می آیم . شما ببینید ، کار ما این جا طاقت فرساست. یک نفر باید ۲۰ بچه را بشوید و غذا بدهد. هنوز صبحانه تمام نشده باید ناهار داد، هنوز ناهار تمام نشده باید آن ها را نظافت کرد، باید اتاق را شست و تخت ها را نظافت کرد. اینها را هم مددیار گفت.
۱۱ سال است کار می کنم، ۱۴ هزار تومان دریافتی دارم. مددیار گفت.
هیچ کس از کار شکایت نداشت. حقوق کم می گرفتند. هیچ کس نگفت از کارش دلزده است.
یکی از میدان خراسان می آمد، یکی از کرج می آمد ، یکی از ایوانکی و دیگری از ورامین می آمد. راه های دور، خانه های استیجاری ، حقوق کم .
اینهارا باید طلا گرفت. باید به پایشان الماس ریخت. آیا می توان کار آنان را نه ، فداکاری آنان را با پول سپاس گفت؟ آیا می توان حضور آن ها را در فضایی که دل را ریش می کند، رنگ می پراند. بیمناک و طاقت فرساست ، با پول جبران کرد؟.........
· تحلیل وارزیابی گزارش نمونه
گزارش آقای قندی ادامه دارد؛ که در مجال آموزشی ما امکان ادامه آن نیست**اما در همین مختصر، رد پای "تحقیق "را می توان دید: انجا که از تعدادمراکز بهزیستی یا از استاندارد جهانی و نسبت بین مددیار و مددجو می گوید.
رکن دیگر گزارش "مصاحبه" است؛ که باز هم بدون آنکه شاهد سکته ای در متن باشیم ،بسیار هوشمندانه و متناسب با نوع نگارش متن، "مصاحبه "هم آمده است و همه اینها در کنارِ "مشاهده" رکنِ سوم گزارش است (توصیفاتی که در سراسر گزارش از فضا و بچه های معلول-مددجویان- و مددیاران شده است) تشریح هنرمندانه و احساسی برای خواننده کاملا به درک فضا و موضوع کمک می کند و به وجدان خفته برخی تلنگر می زند. وی سعی کرده متکلم وحده نباشد و گفتگو ها بین مطلب بخوبی تقسیم شده ودر بافت نوشته در هم تنیده است.
در قسمت پایانی (ما در اینجا نیاورده ایم) یک مقایسه بین هزینه های این نوع مراکز وهزینه های سرسام آور تجملی ناشی از چشم همچشمی انجام داده است.هزینه هایی مثل ارسال سبد گل به مراسم ترحیم یا سفرهای متعدد به اماکن مقدس مذهبی مثل مکه و... بدین ترتیب ضمن مقایسه ،پیشنهادی نانوشته و ضمنی برای جایگزینی این هزینه ها با کمک به مراکز اینچنینی داده است.
------------------------------------------------------------
*رنگ امیزی موضوع: منظور استفاده از کلمات بجا و مناسب با متن که بار عاطفی ،احساسی و هیجانی مناسب است.
**ادامه این گزارش را میتوانید در کتاب "گزارش نویسی در مطبوعات نوشته احمد توکلی "ص۷۲تا ۷۵ بخوانید.
***منبع: همان**+جزوه گزارش نویسی __خانه نشریات دانشجویی_
ارسال دیدگاه