تحلیل علل و آثار حذف آزمون های ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان
نظرآباد (پانا) - معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش شهرستان نظرآباد به تبیین علل و آثار حذف آزمون های ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان پرداخت.
به گزارش خبرنگار پانا از البرز در شهرستان نظرآباد، ابوالقاسم چنکشی، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش شهرستان نظرآباد در متنی علل و آثار حذف آزمون های ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان را بررسی و تحلیل نمود.
تحلیل علل و آثار حذف آزمون های ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان
آموزش و پرورش بستر توسعه یک کشور است، اگر کشوری مسیر توسعه پایدار را طی کند باید از آموزش و پرورش شروع کند و هیچ سرمایهای به اندازه سرمایه انسانی در پیشرفت و توسعه پایدار کشور سهم ندارد و آموزش و پرورش مولد سرمایه انسانی است، بنابراین آموزش و پرورش متعلق به تمام مردم و دستگاهها است و همه باید دغدغه آن را داشته باشد.
آموزش و پرورش یک تصمیم مهم در راستای تحقق سند تحول بنیادین گرفت و آن اینکه آموزش و پرورش آزمونزده رقابتی و فاقد فضای تربیتی را به مسیر خود برگرداند وجلوی مافیای اقتصادی که پشت این رقابتها قرار دارد و به عنوان یک مانع و مدعی در این مسیر اساسی قرار میگیرد را گرفت، آموزش و پرورش اگر قرار است، مسیر تحول را طی کند، باید از این دست اقدامات زیاد انجام دهد.
اگر دانشآموزان به صورت یکسان بالا بیایند احساس مزیت وبرتری نسبت به گروه همسالان که یکی از آفات این آزمونها بود از بین میرود ودانش آموزان از دوره ابتدایی خودشان را تافته جدا بافته و جدا از دیگران حساب نمیکنند. وجود این مدارس خودمحوری، خودخواهی، خودبرتربینی و خودشیفتگی را بهوجود میآورد و این شبهه را برایشان پیش میآورد که ما باید فرمان جامعه را به دست بگیریم و رهبری کنیم و دیگران باید از ما فرمانبری کنند. همین مسئله باعث شده است که در دنیا بگویند دانشآموزان را باید در مدارس یک سطح قرار دهیم و از آن بین به دانشآموزانی که ارزیابی بهتری داشتند کارهای بیشتری بدهیم.
انتشار خبر دستورالعمل وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم مبنی بر حذف آزمون مدارس خاص درورودی دوره ی اول متوسطه، اگرچه تنها منحصر به یک پایه از دورههای تحصیلی بود اما خیلیها را به وجد آورد، خصوصا دانشآموزانی که دیگر قرار نیست یک آزمون، مسیر زندگی آنان را تغییر دهد!
با حذف آزمون ورودی، نه کسی احساس خودبرتربینی میکند نه کسی احساس عقبماندگی. وقتی این جداییها صورت میگیرد هر دو طرف آسیب میبینند. مهمترین پیامد منفی آن هم هدر رفتن میلیونها پول اضافی است ؛ میلیونها پولی که صرف کتابهای کمک درسی وکلاسهای کمک درسی که برای آمادگی آزمونها صرف میشود.
جدا کردن دانشآموزان با اتکا به آزمونی که بارها سلامت آن مورد سئوال قرار گرفت، فشارهای سنگینی در پیدا و پنهان به دانشآموزان و خانوادههای آنان وارد کرد؛ فشارهایی که گاه به بحران بدل شد.
هزینههای سنگین کلاسهای خصوصی، ایجاد فضای دلالی برای کتابها و جزوههای آموزشی، لابیگریها و تلاشهای پیدا و پنهان برای دور زدن آزمونها و ... از یک سو، گرفتاری خانوادههایی که علیرغم برخورداری از استعدادهای خدادادی بهدلیل ناتوانی مالی امکان برخورداری از فضای مطلوب آموزشی که ازشرایط تحقق عدالت آموزشی است را پیدا نمیکردند و درگیریها و مشکلات روحی و روانی که برای دانش آموز و پدر و مادر دانشآموز ایجاد میشد، بخشی از اقدام آموزش و پرورش برای ایجاد و فراگیری مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و نمونه مردمی بود!
قطعا والدین دانشآموزانی که از دههی هشتاد وارد دورهی ابتدایی شده بودند، خاطرات خوبی از آن دورهی تحصیلی ندارند؛ روزهای دشواری که بچهها را در تمام ایام سال به درس خواندن اجبار میکردند و کودکان بهجای کودکی، تنها با کتاب و درس روزگار میگذراندند!!
کودکانی که حالا شاید در دانشگاههای خوب کشور مشغول به تحصیل باشند یا حتی فارغالتحصیل شده باشند اما هیچ زمانی حسرت کودکی کردن در روزهای گذشته را از یاد نخواهند برد و این حسرت را در دفتر خاطرات خود ثبت کردهاند.
برای ورود به مدارس خاص، دانش آموزان در مدت زمان حدود ۹۰ دقیقهای و در یک آزمون سنگین ۴ گزینهای شرکت میکنند و پس از این آزمون، تعدادی از آنها برای مدارس تیزهوشان و مدارس نمونه دولتی پذیرفته میشوند.
با توجه به اینکه این آزمون نقطهای است، یعنی در یک زمان محدود دانشآموزان را تفکیک میکنند، لذا این ابزار، ابزار مناسبی نیست و نمیتواند تیزهوشان واقعی را تفکیک کند. همچنین با توجه به اینکه استعدادهای درخشان متنوع هستند مانند استعداد کلامی، تربیت بدنی، ریاضی، هنر و ...تنها استعداد ریاضی و علوم آنها مورد سنجش قرار میگیرد، بنابراین تمام حیطههای استعدادی دانش آموزان را شامل نمیشود.
این آزمونها تعدادی را تحت عنوان دانشآموزان تیزهوش یا نمونه جدا میکند و این امر باعث شکاف طبقاتی و عدم درک متقابل دانشآموزان از یکدیگر میشود.
این آزمونها فشار روحی و روانی فوقالعادهای به دانشآموزان وارد میکند. دانشآموزانی که به این مدارس راه پیدا نمیکنند، دچار سرخوردگی میشوند، از طرفی با متمرکز شدن دانشآموزان مستعدتر در یک مرکز آموزشی، سایر دانش آموزان در مدارس عادی انگیزه و رغبتی برای رقابت نخواهند داشت.
یکی از تاثیرات منفی این جداسازی، تراکم دبیران توانمند در مراکز آموزشی خاص است. یکی از مشکلات دیگر این مدارس آن است که دانش آموزان ابتدایی تا پایه ششم به صورت توصیفی مورد سنجش قرار میگیرند و به یک باره در پایه ششم در یک آزمون سنگین که سختی آن بعضا از کنکور هم بیشتر است شرکت میکنند و دانش آموزان در این سن متحمل ضرر و زیان میشوند.
فرآیند پذیرش دانش آموز در این مدارس به تعداد محدودی ختم میشود که به دلیل قالبهای آموزشی اعمالی، بخش زیادی از توانمندی دانش آموزان دیده نمیشود، لذا موجب سرخوردگی شمار زیادی از دانش اموزانی خواهد شد که از ورود به این مدارس جا ماندهاند.
متاسفانه اصطلاح خود پنداره در دانش آموزانی که در مدارس استعدادهای درخشان تحصیل میکنند، بالا است که در بسیاری از موارد با واقعیتها مطابقتی ندارد، لذا این خودپنداره با ظرفیتهای روانشناختی خود دانش آموز هم تطابقی ندارد.
ذاتا در این مدارس تعامل لازم بین دانش آموزان و دیگر موارد هوشی انجام نمیشود و دانش آموز در حیطه دانش به خوبی توانمند خواهد شد، اما بعد از فراغت از تحصیل، با مشکل انتخاب در سایر مسائل زندگی روبرو میشود.
تجربیات کشورهایی که از آموزش و پرورش موفق و مطلوبی برخوردارند، نشان دهنده این است که با ترکیب آموزشهای فراگیر از بروز آسیبهای اجتماعی در دانش آموزان جلوگیری میشود.
با توجه به اینکه حذف مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی تنها در پایه هفتم در دستور کار قرار گرفته، پایه هشتم و نهم تحصیلات خود را در این مدارس ادامه می دهند و قرار است این مدارس در پایه هفتم دانش آموزان را عادی پذیرش کنند.
برای متوسطه دوم تصمیم جدی اتخاذ شده بدین معنا که این آزمونها کماکان برای مدارس نمونه دولتی برقرار است و تیزهوشان در پایه نهم و دهم تکمیل ظرفیت خواهند داشت.
بااشاره به مواردمطروحه خواستیم ضمن اطلاع رسانی به دانش آموزان وخانواده های آنان وگوشزدکردن نقاط آسیب زای این آزمون ها، این اطمینان را به آنان بدهیم که دستگاه تعلیم وتربیت در رابطه با حذف آزمون ها به یکباره تصمیم نگرفته واین تصمیم نتیجه بررسی ، پژوهش ودریافت نظریات اهل فن وصاحبنظران مختلف بوده واین به معنی نادیده گرفتن استعدادها وتوانمندی ها وتفاوتهای فردی دانش آموزان نمی باشد.کمااینکه درحال حاضردانش آموزان مستعدازطریق طرح شهاب (شناسایی وهدایت استعدادهای برتر) شناسایی وهدایت می شوند وجای هیچگونه نگرانی وجودندارد ودرجایی که نتیجه عملکرد دانش آموزان درواقع نتیجه کارما به حساب می رود، هرگز اتفاقی رخ نخواهد داد که موجب آسیب یا نگرانی گردد.
ارسال دیدگاه