به مناسبت روز پدر در گفت وگو با پانا:
یک پدر باید صبور و پرتلاش و حامی باشد
تهران (پانا) - رضا محسنی با بیان اینکه هیچ کلمه و جملهای برای وصف مقام بزرگ پدر و مردکافی نخواهد بود و هر تبریکی هم ، قطره ای در برابر یک اقیانوس بی کران است، صبوری، تلاش و حامی بودن را؛ از ویژگیهای مهم پدران برشمرد.
رضا محسنی در گفت و گو با پانا ویژگی یک پدر را قوی صبور، پرتلاش و حامی برشمرد و گفت: «شاید این سوال به گوش هرکسی بخورد، جوابش فداکاری باشد اما من مخالف این امر هستم. یک مرد هنگامی که شجاعت پدر شدن را میپذیرد، یعنی در جهت توسعه و پیشرفت جامعه خود فداکاری می کند. از عشق به وجود خود میگذرد و عاشق فرزند آینده خود می شود از نظر من یک پدر باید صبور پرتلاش و حامی باشد، تا بتواند محکم و استوار، پشتوانه محکمی برای فرزند خویش باشد تا همیشه کنار فرزند خود باشد پدر باید در ابتدا یک مرد با اعتماد به نفس و مقتدر باشد تا بتواند الگوی مناسبی برای آینده فرزندش باشد.»
وی با بیان اینکه کودکان هر قدمی که می خواهند بردارند، اول به قدم پدر و مادر خود نگاه می کنند افزود: «هر اندازه پدران محکم تر باشند کودکان همجای پای پدران قدم می گذارند.»
محسنی درباره وظیفه پدرانه اش گفت: «وظیفه یک مرد، به خصوص اینکه پدر هم باشد همیشه خیلی خیلی پر مسئولیت تر از وظیفه یک مادر است. محور اصلی دایره زندگی، پدر است. وظیفه اول یک پدر این است که همیشه اول خودش را بسازد، تا بتواند یک فرزند مفید را برای جامعه تربیت و یک زندگی را مدیریت کند. اگر بخواهم یک مثال بزنم پدر یک کوه است، اگر کوه دچار لغزش شود، به هیچ دردی نمیخورد یک پدر وظیفه دارد مراقب و گوش شنوا برای فرزند خود باشد ، در عین حال باید تلاش کند فرزند به نحو احسنت و شیرینی و تلخی های این دنیا را تجربه کندو سالم زندگی کند.»
رضا محسنی درباره حس پدرانه خود اذعان کرد: «واقعیت آن است که وقتی پدر می شوی ، قلب خودت را بیرون بدنت میبینی که در حال تپیدن است. یعنی با گریه فرزند خویش، ضربان قلبت پایین و بالا می رود، با خنده اش دچار یک هیجانی می شوی که هیچ دکتر قلبی قادر به درمان و کنترلش نیست. نمیدانم حس فوق العاده ام را چگونه توصیف کنم اما حال وجود من، نو جوان دوازده ساله ای است که، از جان و دل و با بالاترین رضایت قلبی و عشق وجودم؛ به تعلیم وتربیت او می پردازم. فقط میتوانم بگویم خدارا برای تجربه این حس ناب و قشنگ شاکرم.»
محسنی اضافه کرد: «خیلی وقت ها از مسئولیت زندگی گرداندن و کنترل کردن همه چیز یا بهتر است بگویم یک وقت هایی از مرد و گاهی از پدر بودن که واقعا مسئولیت سنگینی است خسته می شوم اما خب توصیه که نمی کنم من هیچوقت لایق توصیه یا نصیحت به سایر پدران سرزمینم نیستم، اما فقط می توانم بگویم، هر وقت خسته شدید، به سراغ آلبوم عکس بچه ها بروید و هر ورقی که میزنید دلتان برای نوزادی فرزند خود، بوی ناب روزها و ماه های کودکی اش، قدم های اول او، کفش های سوت دار با نمکشان، کلمات ناقص و خنده دار و ....تنگ می شود، یک دلتنگی عجیب؛ آن لحظه فقط به این فکر کنید که سال های آینده هم دلتان برای این روز ها تنگ می شود پس دوباره کمر همت بسته و با حال خوب، باز یک پدر سالم و شاداب شوید تا این روزها را از دست ندهید.»
وی افزود: «آرزو دارم در آینده پسرم از خودش، از راهی که انتخاب کرده، رشته تحصیلی و شغلی که انتخاب کرده راضی باشد. دوست دارم حسرتی نداشته باشد و این آرزوی من به میزان همت و تلاش خودش هم بستگی دارد اما تا جان و توان در بدن دارم کمکش میکنم که به هدف مورد علاقه اش برسد. خیلی روی خودم کار میکنم که آرزوهای خود را، به او تحمیل نکنم. اما اینکه روزی ببینم با لبخند رضایت به تصویر خودش توی آینه نگاه می کند برایم کافیست.»
رضا محسنی ادامه داد: «تلاش کردم به او استقلال را یاد دهم. تا حالا هم که، پسرم دوازده سال دارد، از تلاشش برای مستقل شدن رضایت کامل دارم.»
وی بیان کرد: «خودم از سن نوجوانانی خیلی استرسی و زود رنج بودم و با این دو خصلت بزرگ شدم اما تلاش کردم این دو خصلت را به پسرم منتقل نکنم و برای انجام این کار همچنان باید قوی تر عمل کنم. گر
محسنی اضافه کرد: «یکی از خصلت های که در این سن فرزندم به من خیلی حس رضایت میدهد احترام به علایق اطرافیانش است همیشه دوست داشتم پسرم عشق ورزیدن را در زندگی خود یاد بگیرد و خدارا شکر که موفق به انجام این عمل بوده است، برای آینده هم، همچنان کنار هم با عشق و تلاش بیشتربه زندگی ادامه می دهیم.»
وی در پایان خاطرنشان کرد: «هیچ کلمه و جمله ای برای وصف مقام بزرگ پدر و مرد کافی نخواهد بود و هر تبریکی هم ، قطره ای در در برابر یک اقیانوس بی کران است. اما ولادت حضرت (ع) و روز بزرگ پدر و مرد را به تمامی مردان سرزمینم تبریک عرض میکنم و آرزو میکنم همیشه، دعای خیر پدرانتان روزی و برکت زندگی و راهنمای همیشگی زندگیتات باشد بنده به عنوان یک فرزند میخواهم بگویم چند سالی است که پدرم را از دست داده ام. و حال حاضرم، همه دارایی هایم را بدهم و فقط بتوانم یک روز با پدرم تنها باشم و خوش بگذرانم. میخوام بگویم که همه آدم ها قدر پدر هایشان را بدانند زیرا هر لحظه ممکن است خیلی زود دیر شود و دیگر فرصتی نباشد.»
دانش آموز خبرنگار: محمد مهدی کاظمی
ارسال دیدگاه