خاطرات خوب کودکی هیچگاه از ذهن ما پاک نمیشوند حالا اگر این خاطرات طعم کارتون هم بدهند که لذت بخش و شیرین تر خواهند بود.
خاطرات خوب کودکی هیچگاه از ذهن ما پاک نمیشوند حالا اگر این خاطرات طعم کارتون هم بدهند که لذت بخش و شیرین تر خواهند بود.
تهران (پانا) - اولین جشنواره سراسری «برایم بگو» از سوی اداره کل فرهنگی هنری، اردوها و فضای پرورشی ویژە دانشآموزان سراسر کشور است و علاقهمندان میتوانند به صورت انفرادی یا گروهی برای شرکت در مسابقه ثبتنام کنند.
تهران (پانا) - مجید علیزاده یکی از بدلکاران باسابقه سینما و تلویزیون ایران از خاطره بازی به جای محمدعلی فردین در صحنهای از فیلم سینمایی «جوانمرد» گفت.
تهران (پانا) - اولین جشنواره سراسری «برایم بگو» از سوی اداره کل فرهنگی هنری، اردوها و فضای پرورشی ویژە دانشآموزان سراسر کشور است و علاقهمندان میتوانند به صورت انفرادی یا گروهی برای شرکت در مسابقه ثبتنام کنند. یکی از مزیتهای این طرح این است که برگزیدگان استانی به عضویت باشگاه نویسندگان دانشآموزی در خواهند آمد و میتوانند در دورهها و کارگاههای آموزشیِ شرکت کنند.
تهران(پانا) - خاطره دیدار صمیمانه رهبر انقلاب با خانواده شهید «وهانج رشیدپور» شهید ارمنی و نگاه ویژه ایشان به زنان خانهدار را میبینید.
کاشمر(پانا)-کتاب دو گام تا خدا به چاپ رسید و در فروشگاه های فرهنگی در دسترس است.
تهران (پانا) - به راستی انسانیت کجا معنا پیدا می کند؟ جوانمردانی که برای نجات هم رزمان خود جان و مال و زندگی خود را به خطر می انداختند. بزرگ مردانی که هر کدام داستان های قهرمانانه ای دارند. داستان قهرمانانه "حسین کیاشمشکی" که برای نجات فرمانده اش جان خود را به خطر انداخت و در نهایت مجروح و اسیر شد؛ بهانه ای برای شنیدن داستان زندگی وی شد.
بیرجند (پانا) - مدیر دبیرستان نمونه کاشی نیلوفر گفت:سال های تحصیل وخدمت سرشار از خاطره است ،بعضی از این خاطره ها آنقدر خوب وخوشند که وقتی به یاد آنها می افتی لبخند برلبانت می نشیند واشک شوق در چشمانت حلقه می زند.
تهران (پانا) - وزیر آموزش و پرورش در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی غنچهها و شکوفهها خاطرهای از آغاز تحصیل خود در مدرسه ابتدایی بازگو کرد.
تهران(پانا) - شاگرد اول کلاس که میخواست وکیل شود، حالا عریضهنویس کنار خیابان است. همدورههای سابق که برای خودشان کسی شدهاند، میآیند و از جلویش رد میشوند و میروند توی استانداری و فرمانداری و بایرام از آنها خجالت میکشد و صورتش را با دست میپوشاند تا چشمشان به او نیفتد. توی خیال خودش فکر میکند لابد الان او را میشناسند و پیش خودشان میگویند ای بیچاره، چه عاقبتی داشتی. این همه درس خواندی و حالا این شدی.