ریاست زن شیشه‌ای بر باند زورگیران خشن

به‌گزارش خراسان، اواسط سال گذشته بود که مردی با چهره‌ای آشفته به اداره پلیس رفت و از گرفتار شدن در دام زن و مردان خشنی که او را هدف زورگیری مسافرکشی خود قرار داده بودند خبر داد.
ماموران در تحقیقات ابتدایی پی بردند که مرد جوان به‌عنوان مسافر سوار بر خودروی پژویی شده که سه مرد و یک زن سوار بر آن بودند که پس از دقایقی دو مرد جوان که در صندلی عقب نشسته بودند با تهدید چاقو اقدام به زورگیری و سرقت پول و گوشی موبایل طعمه‌شان کرده‌اند. تجسس‌ها نشان از آن داشت که دزدان با تهدید چاقو رمز عابربانک طعمه‌شان را گرفته و حساب بانکی‌اش را نیز خالی کرده‌اند.

تحقیقات پلیسی
ردیابی‌های پلیسی ادامه داشت و ماموران پی بردند طعمه‌های دیگری به این شیوه هدف زورگیری‌های خشن این باند قرار گرفته‌اند که در ادامه آلبوم مجرمان سابقه‌دار برای ردیابی پلیسی پیش روی طعمه‌های دزدان قرار گرفت.
در این مرحله تصویر یکی از دزدان از سوی چند شاکی پرونده شناسایی شد و همین کافی بود تا ماموران کاوش‌های پلیسی را برای دستگیری سهیل ۳۴ ساله آغاز کنند.
تجسس‌ها ادامه داشت تا این‌که رد خانه سهیل زده شد و ماموران در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری این سارق سابقه‌دار شدند.

رئیس باند کیست؟
سهیل ابتدا خود را بیگناه می‌دانست اما وقتی از سوی طعمه‌هایشان هدف شناسایی قرار گرفت به ناچار لب به سخن گشود و دیگر اعضای باند را که سرکردگی آن بر عهده یک زن جوان بود لو داد.
سهیل به ماموران گفت: نقشه سرقت را مرجان ۳۱ ساله طراحی کرد و من به‌واسطه سیروس با مرجان و دیگر اعضای باند آشنا شدم و همگی در نقش مسافر و مسافرکش سوار بر خودروی پژو می‌شدیم و وقتی طعمه‌مان را سوار خودرو می‌کردیم با تهدید چاقو دست به سرقت می‌زدیم و پس از خالی کردن حساب بانکی‌‌اش، او را در خیابانی خلوت رها می‌کردیم.

ماموران در یک قرار صوری با دیگر اعضای باند، موفق به دستگیری آن‌ها شدند و جالب این که مرجان خود را بیگناه می‌دانست و ادعا می‌کرد به اصرار شوهر صیغه‌ای‌اش به محل قرار ملاقات با سهیل آمده است و از ماجرای دزدی‌ها بی‌اطلاع است.
این ادعا در حالی بود که سهیل و دیگر اعضای باند مرجان را رئیس باند معرفی کردند و مشخص شد این زن سهم بیشتری از سرقت‌ها را به‌دست آورده است.

حکم دادگاه
پس از اعترافات اعضای این باند پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری ۲ تهران ارجاع داده شد و مرجان و اعضای باندش پس از محاکمه در حضور طعمه‌هایشان هر کدام به ۵ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و رد مال محکوم شدند.
این حکم بعد از اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران رسیدگی شد و مورد تایید قرار گرفت.

گفت‌وگو با مرجان
مرجان ۳۱ ساله که یک سارق سابقه‌دار است برای ابلاغ حکم و اجرای بخشی از آن به دادسرا احضار شد. او می‌گوید چاره‌ای جز وارد شدن در باند تبهکاران نداشته است و اگر طلاق نمی‌گرفت حالا یک مادر نمونه بود.

سابقه داری؟
بله، به‌خاطر مواد و سرقت به زندان رفتم.

اعتیاد داری؟
بله، شیشه می‌کشم.

ازدواج کردی؟
ازدواج کرده بودم اما چون با شوهرم اختلاف داشتم از او طلاق گرفتم.

شوهرت می‌دانست اعتیاد داری؟
نه، آن دوران معتاد نبودم پس از طلاق وقتی مجردی زندگی کردم شروع به مصرف مواد مخدر کردم.

چرا؟
تنها زندگی می‌کردم و زنان زیادی به خانه‌ام رفت و آمد داشتند که چند زن برای خوشگذرانی‌هایشان در خانه‌ام شروع به مصرف مواد مخدر کردند که به پیشنهاد آن‌ها شروع به کشیدن شیشه کردم و همین مسئله باعث شد تا مسیر زندگی‌ام تغییر کند.

سهیل را از کجا می‌شناسی؟
به‌خاطر خرید مواد با سهیل آشنا شدم و چون تنها بودم و او نیز از همسرش طلاق گرفته بود بیشتر اوقات در خانه من زندگی می‌کرد.

با خانواده‌ات در ارتباط هستی؟
پدرم سال‌هاست که فوت کرده است و بعد از این که از شوهرم طلاق گرفتم دیگر با آن‌ها کاری نداشتم و وقتی دیدم حمایتم نمی‌کنند خودم دست به کار شدم.

دست به کار شدی یعنی دزدی کردی؟
بله، بعد از این که دستگیر شدم و زندان رفتم خانواده‌ام دیگر مرا طرد کردند و دیگر از آن‌ها اطلاعی ندارم.

چطور به فکر این سرقت‌ها افتادی؟
سهیل مدتی هزینه اعتیادم را می‌پرداخت اما وقتی به بی‌پولی رسیدیم این شیوه سرقت را طراحی کردم و از سهیل خواستم تا چند نفر را برای اجرای نقشه‌مان وارد باند کند.

سهیل مخالفت نکرد؟
نه، آن‌قدر دوستم داشت که هر کاری که می‌گفتم به‌خاطر من انجام می‌داد.

دیگر اعضای باند مشکلی نداشتند تو سهم زیادی بر می‌داری؟
من رئیس باند بودم و خانه من پاتوق مصرف موادشان شده بود به‌همین دلیل اعتراضی نمی‌کردند.

فکر نمی‌کردی دستگیر شوی؟
وقتی معتاد باشی و به پول مواد نیاز داشته باشی به هیچ چیزی فکر نمی‌کنی.

چرا وقتی دستگیر شدی خودت را بیگناه می‌دانستی؟
چون نمی‌خواستم به زندان بروم.

قصد نداری مواد را کنار بگذاری؟
قصد داشتم ولی وقتی اطرافیانت همه اعتیاد دارند نمی‌توانستم ترک کنم، اما حالا که دستگیر شدم مواد را ترک می‌کنم و بعد از آزادی نیز خانه‌ام را تغییر می‌دهم تا دیگر دوستان افیونی‌ام به سراغم نیایند.

برنامه‌ای برای بعد از آزادی داری؟
قبلا در آرایشگاه کار می‌کردم و بعد از آزادی به‌خاطر این که دیگر مواد نمی‌کشم دوباره می‌توانم در آرایشگاه شروع به‌کار کنم.
بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس قرار گرفته‌اند.

تحلیل کارشناس
زندگی در سایه تباهی
دکتر امان‌ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه
عوامل متعددی در بروز پدیده طلاق موثر است. ازدواج اجباری، توقعات بی‌جا در زندگی، مسئله شهرنشینی، دوستان ناباب، تاثیر رسانه‌های بیگانه، برآورده نشدن خواسته‌ها و امیال زوج‌ها، پدیده بیکاری و فقر از عوامل مهم و موثر در طلاق زوج‌ها به‌شمار می‌رود. در این میان برخی زنان مطلقه بعد از طلاق و جدایی نمی‌توانند به خانه پدری بازگردند و برای تامین استقلال زندگی‌شان به زندگی مجردی رو می‌آورند و به‌خاطر تنهایی و انزوا در خانه مجردی‌شان مرتکب رفتارهای نامتعارف اجتماعی می‌شوند و خانه‌شان به پاتوق‌های مجردی تبدیل می‌شود.

پدیده شوم طلاق در جامعه امروز سبب شده زنان برای همیشه تجردگرایی را انتخاب کنند و شاید برای داشتن روابط با جنس مخالف مرتکب ازدواج سفید یا با مردان متاهل وارد روابط موازی شوند که این مسئله بنیان خانواده را از هم می‌پاشد. مردان متاهلی که خلأهای عاطفی و روحی در زندگی مشترک با همسرشان دارند شیفته و جذب این زنان می‌شوند و اغلب زنان مطلقه که مجرد زندگی می‌کنند برای تامین هزینه‌های زندگی با مردان متاهل وارد رابطه می‌شوند تا بخشی از هزینه‌های‌شان تامین شود.

برخی از زنان مطلقه‌ای که مجرد زندگی می‌کنند آسیب‌های بی‌شماری را به جامعه تحمیل می‌کنند اغلب آن‌ها برای تامین هزینه‌های زندگی‌شان چون کسب درآمد ندارند و نمی‌توانند به خانه پدری بازگردند به اعتیاد، فساد و فحشا رو می‌آورند و این پدیده شوم در طبقه متوسط جامعه بیشتر مشاهده می‌شود. زنان مطلقه با وضع مالی مناسب رو به بالا اغلب به‌دلیل داشتن رفاه مالی و اقتصادی نیاز به پول ندارند و بیشتر بحث تفریحات نامناسب در بین آن‌ها رواج دارد.
همچنین زنانی که از قشر پایین جامعه هستند کمتر طلاق در بین آن‌ها مشاهده می‌شود زیرا هنوز به سنت‌ها و اصول خانوادگی پایبند هستند اما این پدیده بیشتر در قشر متوسط جامعه دیده می‌شود زیرا آن‌ها به‌خاطر سبک زندگی‌شان تمایل بیشتری به طلاق دارند.
زنان مطلقه‌ای که تحقیر و سرزنش در زندگی به آن‌ها تحمیل می‌شود و جزو دسته زنان مطلقه بی‌سرپرست و بی‌سرپناه هستند در خانه‌های مجردی مرتکب هر نوع جرم و بزهکاری می‌شوند. بنابراین زندگی مجردی برای آن‌ها زندگی سیاه و تباه شده‌ای است که دوستان و اطرافیان خود را در این سیاهی نابود می‌کنند.