از سیروس قایقران تا علی دایی؛ اسطورهها نمیمیرند
نباید انتقاد کنی، انتقاد کنی باید در انتظار هزینه سنگین باشی و ببینی که قدرتی که خودش را بالاتر از تو میداند چگونه کمر همت به تخریبت خواهد بست و شاید در دل آرزوی نابودیات را کند.
شاید اگر علی دایی میدانست از سوی محمود احمدینژاد حکم اخراجش از تیم ملی صادر میشود شاید تصمیمش برای نشستن روی صندلی داغ تیم ملی تغییر میکرد و تا زمانی که احمدینژاد رئیس جمهور بود این سمت را قبول نمیکرد. و یا زمانی که به پرسپولیس بازگشت، کوچکترین گمانی میکرد که با آن شکل و شمایل اخراج میشود، بازگشت به تیم محبوبش را مدتها به تاخیر میانداخت.
اگر روز اول به علی دایی گفته بودند که باید سکوت کند و انتقاد از مدیران سایپا ممنوع است تصمیمی دیگر برای فوتبالش میگرفت، او باز هم نمیدانست که چه میشود و اسیر غیر قابل پیشبینی بودن تاریخ و البته مدیرانی شد که با قدرت نمایی مقابل شهریار فوتبال ایران قصد داشته و دارند برای خود نام و آوازهای فراهم کنند.
علی دایی را اخراج کردند، حالا گفته میشود دستهایی در کار است تا اجازه ندهند او امسال در لیگ برتر تیم داشته باشد و خانهنشین شود. ظاهرا فکر کردهاند قاعده «در چشم نباشی از یاد میروی» برای علی دایی هم صدق میکند و به آرامی مردصریحالهجه فوتبال ایران از یاد مردم خواهند رفت و افرادی جای او را میگیرند که زبان انتقادشان چیده شده است.
شهریار فوتبال ایران نمیدانست در تیم ملی، پرسپولیس و سایپا چه بر سرش خواهند آورد، همانطور که مدیران اخراج کننده نمیدانند با اخراج علی دایی چیزی به نفعشان تغییر نخواهد کرد و چهره علی دایی مخدوش که نخواهد شد هیچ، محبوبتر هم میشود.
اسطورهسوزی در ورزش ایران باب شده اما مگر میشود اسطورهای که در غمها و فجایع مردم پیشتاز بوده را سوزاند؟ عشق مردم نمیگذارد اسطورهها فراموش شوند. تختی و قایقران فراموش نشدند، علی دایی هم فراموش نخواهد شد.
مهدی سلیمی؛ مربی و کارشناس فوتبال ایران
ارسال دیدگاه