در گفتوگو با پانا
مجید قیصری : «سه کاهن»تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت
تهران (پانا) –- مجید قیصری، داستاننویس ایرانی که طی هفتههای اخیر ترجمه روسی رمان «سه کاهن» او برنده جایزه اوراسیا از کشور روسیه شده است درباره این کتاب، جایزه اوراسیا و تاثیرات نگارش این داستان بر زندگی شخصیاش گفت.
مجید قیصری، زاده سال ۱۳۴۵ تهران، افتخارات ادبی از جمله جوایز «مهرگان ادب»، «قلم زرین» و جایزه ادبی اصفهان را در کارنامه دارد. از آثار او میتوان به مجموعههای داستان «صلح»، «طعم باروت»، «نفر سوم از سمت چپ»، «سه دختر گلفروش» و رمانهای «جنگی بود، جنگی نبود» و «ضیافت به صرف گلوله» اشاره کرد. «سه کاهن» یکی از جدیدترین آثار این نویسنده است که به همت انتشارات علمی فرهنگی به نشر رسیده است.
این داستاننویس در آغاز به موضوع رمان «سه کاهن» اشاره کرد و گفت: این داستان روزی از کودکی پیامبر اسلام (ص) را روایت میکند. زمانی که ۳ کاهن بر اساس نشانههایی که دارند در پی پسری میگردند که قرار است در آینده به پیغمبری برسد. آنها محمد (ص) را درحالی که در روستایی در کنار حلیمه بزرگ میشود مییابند و سعی میکنند، با تطمیع شوهر حلیمه، کودک را با خود ببرند. وقتی حلیمه متوجه نیت سوء آنها میشود، کودک را به خانوادهاش بازمیگرداند. در واقع داستان از زاویه دید حلیمه روایت میشود.
وی درباره ترجمه روسی اثر گفت: کار ترجمه را خانم سوتلانا تاراسووا انجام دادند و توسط انتشارات صدرای مسکو و با حمایت بنیاد مطالعات اسلامی روسیه چاپ و منتشر شده است.
نویسنده رمان «ضیافت به صرف گلوله» درباره «مدال طلای اوراسیا» اینطور توضیح داد: این جشنواره روس قدمت زیادی ندارد و یک بانوی قزاق بنیانگذار جایزه است که هرسال در موضوعات مختلف از جمله روانشناسی، تاریخ، شعر، داستان و نمایشنامه به افرادی از کشورهای بلاروس، آذربایجان، ایران، قزاقستان و روسیه اهدا میشود.
وی اضافه کرد: سال گذشته مدال نقره همین جایزه به آقای محمدرضا بایرامی برای رمان «باغ مردگان سبز» تعلق گرفت.
قیصری درباره حضور خود در مراسم اهدای این جایزه گفت: من برای شرکت در نمایشگاه کتاب مسکو در این شهر حضور داشتم که موفق شدم در مراسم جایزه اوراسیا نیز شرکت کنم.
این کتاب به زندگی بازگرداند
خالق «سه کاهن» به آثار این داستان بر زندگی خود پرداخت و گفت: در سال ۸۸ پیش از شروع این داستان از لحاظ روحی در حال خوبی نبودم. رفته رفته با آغاز نوشتن این داستان حالم دگرگون شد. میتوانم بگویم این کتاب تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت و توانست مرا به زندگی بازگرداند.
قیصری در مقدمه کوتاهی بر این رمان مینویسد: «عاشورا بهانهای شد تا «شماس شامی» را بنویسم. بهانه را منتهیالامال شیخ عباس قمی به دستم داد: روایت در روایت، ناب و خواندنی. داستان موسای دیگر و این آخری تا این ساعت، سه کاهن، نیز فرزند همین کتاباند. کتاب شیخ پر از بهانه است و من هم بهانه جو.»
گفتوگو: عاطفه بزرگنیا
ارسال دیدگاه