روایت بامداد افشار از شکلگیری موسیقی «تمارض» و انتشار آلبومش
انتشار موسیقی به صورت آلبوم از ابتدا در نظرمان نبود
تهران(پانا) - بامداد افشار در مورد ویژگی های موسیقی فیلم «تمارض» به کارگردانی عبد آبست، و روند ساخت موسیقی آن که در پایان به صورت آلبوم نیز منتشر شد، سخن گفت.
بامداد افشار آهنگساز موسیقی فیلم «تمارض» به کارگردانی عبد آبست که در گروه هنر و تجربه اکران شده و آلبوم موسیقی آن نیز به تازگی منتشر شده است، در گفتوگو با خبرنگار پانا، گفت: آشنایی من با آقای آبست از یک کار تئاتر بود که ایشان بازیگر آن کار بودند و من طبق معمول موسیقی آن تئاتر را می ساختم، بعد از تمام شدن کار آقای آبست گفتند یک فیلم سینمایی قرار است بسازند و خواستند من به عنوان طراح صدا و آهنگساز همکاری داشته باشم که از آنجا همکاری من در فیلم «تمارض» شکل گرفت.
وی افزود: اتفاق جالبی که در فیلم «تمارض» برای یک آهنگساز وجود دارد این است که فضای این فیلم با فضای فیلمهایی که در بطن اصلی سینمای ما در حال اکران است، بسیار متفاوت است و این تفاوت از همان شیوه فرم اجرایی فیلم مشخص میکند که متفاوت است و این یک چلنج را برای آهنگساز ایجاد میکند که باید یک فرم دیگری را برای آهنگسازی این کار نسبت به کارهای دیگر انجام دهد. این برای من هم خوشایند بود که در این فضا تجربه ای به دست میآورم و هم کلنجارهایی داشت که فکر کنم چگونه در آن فضای سوله و با کمترین دکوری که در صحنه هست موسیقی ای متناسب با فضای فیلم بسازم.
افشار تصریح کرد: من ازجمله معدود آهنگسازانی هستم که کار طراحی صدا هم در فیلم انجام میدهم و کار باند صدا هم در این فیلم برعهده من بود که البته امروز این کار را کمتر میکنم ولی در «تمارض» وظیفه هر دو بخش را برعهده داشتم و این عامل باعث میشد که من به این فکر کنم که نه با موسیقی سروکار داشته باشم و نه با صداگذاری و بیایم به چیز کلیتری فکر کنم و به باند صوتی موسیقی توجه بیشتری نشان دهم و البته توجه به اینکه فرم موسیقی من در چه ژانری است و یا قرار است از چه سازی استفاده شود. به این نیز فکر می کردم که از صداگذاری خاصی استفاده کنم که صدای اشیا را بازسازی کنم یا صرفا بیایم به تمیزکاری دیالوگها بپردازم. در نهایت طراحی صدا و موسیقی را به هم ارتباط دادم و صداگذاری و طراحی صدا و موسیقی را کنار هم بافت دادم تا در نهایت مخاطب یک اثر واحد را بشنود. ما یک باند صوتی ویژه در این فیلم داریم و تشخیص ندهیم که در کجاها موسیقی ساخته شده و هارمونی و ملودی دارد و در کجا طراحی صدا صورت گرفته است.
وی ادامه داد: این نکته اول این فیلم بود که من تلاش کردم به آن برسم و البته در جاهایی هم ناگزیر بودیم که موسیقی بسازیم مثل بخش هایی که پیانو استفاده میشود و دعوا بین کاراکترها هست که در آن صحنه ها موسیقی لازمه کار بود ولی تقریبا در درصد زیادی از کار تلاش شد که مخاطب مرز میان این دو را کمتر حس بکند. مورد دوم انتخاب سبکی بود که باید موسیقی ساخته میشد چون در قسمت اول و شروع فیلم گفته میشود که قصه فیلم در آبادان دارد اتفاق می افتد و اینکه من به عنوان آهنگساز چقدر باید وابسته به آن منطقه باشم سوال بود؛ منتها من دیدم منطقه ای معرفی شده ولی هرچه قدر پیش میرویم هیچ اثری از آن منطقه نه در لهجهها خیلی محسوس است و نه در خود روند داستان و نه حتی پایان فیلم از این رو این چلنج وجود داشت که باید از سازها و ملودیهای خاص آن منطقه استفاده کنم یا نه که در نهایت من به این نتیجه رسیدم که مسائل دیگری در این فیلم پررنگ تر از آن منطقه است مثل حالت بازی و گیمی که در فضای فیلم وجود دارد و رنگ سبزی که در فیلم قالب است و یا اسباب کمی که در فضا وجود دارد. همه اینها اهمیت بیشتری داشت و نشان می داد که موسیقی نباید خیلی به سمت فضای فولکوریک برود.
این آهنگساز بیان کرد: با توجه به همه این مسائل در نهایت موسیقی رفت به سمت اینکه یک موسیقی کاملا دراماتیک باشد بدون توجه به هیچ منطقه خاصی و در این فضا من فضای موسیقی الکترونیک را بیشتر انتخاب کردم که البته سازهای آکوستیک هم به آن اضافه شد. نکته سوم این کار هم این است که موسیقی در دفتر من ساخته نشد و تمام مراحل ساخت موسیقی و صدا در دفتر آقای آبست انجام شد و این برای اولین بار بود که من خودم مستقل در منطقه کاری خودم نبودم و در جای دیگری کار می کردم که این باعث میشد خود کارگردان بالای سر کار باشد و هر قطعهای را که ساخته میشد باهم چک می کردیم و این شاید از جمله حسنهایی بود که در هر فیلمی به دست نمیآید؛ اینکه کارگردان می تواند هر لحظه آن چیزی را که دوست دارد یا دوست ندارد، در کنار آهنگساز اثرش عنوان کند.
وی از همفکری کارگردان در ساخت موسیقی فیلم سخن گفت و اشاره کرد: آقای ابست همفکریهای خیلی خوبی در ساخت موسیقی به من می دادند و کمک میکردند که بدانیم براساس فضای فیلم به چه نوع موسیقیای برسیم. به عنوان مثال در صداگذاری زمان تمیز کردن دیالوگها از یکسری اپلیکیشن هایی استفاده میشود که نویزها را میگیرد ما به این نتیجه رسیدیم در این فضا میشود برعکس عمل کرد و می توان به جای حذف کردن نویزها باقی فضاها را از بین برد در صحنهای که نوار می گذارند و سیگار میکشند ما فقط نویزها را داریم و صداها همه نامفهوم میشود و متوجه دیالوگها نمیشویم این ازجمله اتفاقاتی بود که برعکس آن چیزی که متداول است اتفاق افتاد و ما با همفکری هم به این رسیدیم. یک چلنج دیگری هم وجود داشت و آن اینکه من در این کار باید روی یکی از موسیقیهای التون جانز که موسیقی محبوبی هم است موزیک دیگری می ساختم. ما شعر را ترجمه کردیم و این ترجمه شدن شعر ساخت موسیقی را سخت می کرد که به درخواست آقای آبست صورت گرفت.
این نوازنده درباره انتشار آلبوم موسیقی این فیلم عنوان کرد: پس از پایان ساخت موسیقی به این فکر افتادیم که موسیقی را منتشر کنیم و من خیلی ذهنیتی نداشتم که چه بازخوردی می تواند در میان مخاطبان داشته باشد به دلیل اینکه خیلی از موسیقیهای فیلم در فضای صدایی ساخته شده بود تا ملودیک منتها در نهایت تصمیم گرفتیم در قالب یک آلبوم منتشرش کنیم که منتشر هم شد و بازخورد بدی نگرفتیم. نکته جالب اینجا بود که افرادی که موزیک را شنیده بودند خودشان روی آن ها کلیپ ساخته بودند و ما با هفت، هشت کلیپ مواجه شدیم که از شهرهای مختلف برای این قطعات ساخته شده بود و از آن حدی که در تصور من بود کار بیشتر شنیده شد. موسیقی فیلم آن هم این نوع موسیقی بیشتر همراه با تصویر است که میتواند شنیده شود ولی همین حد بازخوردی هم که گرفتیم برایم جالب بود. ما از ابتدا اصلا در ذهن مان نبود که موسیقی در قالب آلبوم منتشر شود و بعد که فیلم اکران شد از بازخوردها این را در نظر گرفتیم که موزیک ها را در ۱۲ ترک در قالب آلبوم منتشر کنیم، البته این ۱۲ ترک همه داخل موسیقی فیلم نبودند، قطعاتی هم بودند که من اتود زده بودم و داخل فیلم استفاده نشد ولی در آلبوم آوردیم. بالای یک ساعت موسیقی برای این فیلم ساختم که ۲۰ تا ۳۰ دقیقه آن در فیلم استفاده شد.
ارسال دیدگاه