رضا زنگویی*
منافق، به دنبال منافع
تا خود را نشناسیم، خود را نخواهیم یافت. این همه ناملایمتی که در زندگی داریم نتایج همین خودناشناسی است. خودنایافتگی است که آدمی را به کوچه های تو در تو و گاه بن بست میکشاند که نتیجهای جز خسارت و خستگی به بار نمیآورد.
«آدمى که خود را یافت، هدف را مى یابد و میان خود و هدف، صراط مستقیم را مى یابد.» استاد صفائی حائری با این کلام معتبر، ما را به این حقیقت توجه می دهد که اگر خواهان یافتن صراط مستقیم هستیم اول باید خود را بیابیم. به این جا که رسیدیم، خیلی از مسائل به جواب می رسد. به گفته استاد، کسی که خود را یافت، نفاق دامنگیر او نمى شود، که منافق خود باخته است و به دنبال منافعى است که لحظه به لحظه جا بجا مى شود و همین است که منافق، مُذَبْذَب است؛ به شکل ظرفى است که در آن قرار مى گیرد. یک روز این سر بام، شعار می دهد و دیگر روز او را در سر دیگر بام با موضعی متناقض می بینیم حتی وقتی موضوع فرق نکرده است. او به دنبال منافع است که برای خود تصور می کند و همین سودجویی، به محرومیت و دستاویز این و آن شدن مى انجامد. همین بى هویتى، به بدعت، به رأى، به قیاس و استحسان، به وابستگى و تعلّق تاریخى و جغرافیایى مى انجامد که اسیر زمان و مکان مى شود. از قدیم بودند و برای جامعه گرفتاری ایجاد کردند و امروز هم هستند و منفعت طلبی نه تنها رهایشان نمی کند که هر روزی در راهی کمین می کنند. دم دستی ترین ورژن این ها را در منافقین تجربه کردیم که خود را مجاهد خلق می خواندند و برای استکبارستیزی، یقه می دریدند و هرکس غیر خود را لیبرال و آمریکایی می خواندند، اما خود امروز در کوچه های اروپا و آمریکا به گدایی هویت و منفعت مشغولند. آنان در قالب یک تشکل سیاسی بودند که به جریانی تروریستی تبیدل شدند و نتیجه این شد. نفاق اما فقط برای آنان سند نخورده است که اگر از خود غفلت کنیم شیطان می تواند اسم ما را هم در همان سیاهه بنویسد. اگر منفعت طلبی را بر حق طلبی ترجیح دهیم، خود به خود پا به راهی خواهیم گذاشت که آنان از آن گذشته اند. به همان مقصدی خواهیم رسید که دیری است آنان به ذلت نشیمنگاه یافته اند. به حق خود را تعریف کنیم تا نه گم شویم و نه راه را گم کنیم. عقلانیت توحیدی چنین حکم می کند.
*کارشناس رسانه
ارسال دیدگاه