مهتاب رخصتی*
کارما و غفلت از نقش فعالانه مخاطب
تهران (پانا) - نمایشگاه کارما مبتنی مضمون محور است و فرم در آثار این نمایشگاه تنها یک نقش دارند و آن انتقال مضمون به مستقیم ترین شیوه است.
هنرمند با توجه به مضمون فرمی ساده و قابل فهم را که مخاطبان نسبت به آن تجربه ذهنی دارند انتخاب کرده است تا بتواند سهل و سریع مضمون را به عنوان اصلی ترین دغدغه نمایشگاه منتقل کند. بنابراین نمایشگاه "کارما" برای مخاطب نقش فعال، گزینشگری و کاوشگرانه در نظر نگرفته است بلکه با نگاه سنتی به مخاطب او را در برابر پیامی مستقیم قرار می دهد.
در حالی که مخاطب امروز بیشتر گزینشگر است و هنر در جهان معاصر اندیشیدن به مسایل پیرامونی را دنبال می کند نه پذیرفتن حتمی آنچه هنرمند می خواهد و بیان می کند. خطوط مدور و دایره ها و رفت و برگشت خطوط بیان ساده و سرراست از کارماست که می خواهد تاکید کند هر عملی، بازتابی دارد که تفاوت چندانی با آن عمل ندارد.
نمایشگاه با قطعیت می گوید که کارما هست، اما مخاطب فعال با توجه به تجربه های زیستی، دغدغه ها و سوابق تجربی و ذهنی و اجتماعی متفاوت با آثار مواجه می شود و می تواند بیانیه هنرمند را نپذیرد. آثار نمایشگاه عموما شبیه هستند و فرمی برای بیان مضمون با تفاوت های اندک تکرار شده است، در فرم خطوط مدور، دایره و رنگ آنها تفاوت های کمی دیده می شود اما تکرار خطوط مدور در هر اثر بیانگر این است که از کارما گریزی نیست و کارمع همه را در بر می گیرد.
در بیان این آثار به عبارتی هر فردی در دایره کارما مانند گرفتاری در گرداب، قرار می گیرد و گریزی از آن نیست. فرم های مدور با رنگ ها و خطوط و نقطه ها به گونه ای می تواند جهان و سیاره ها و همه اجزای آن باشد که کارما، اصل قطعی آن است و در هر جای جهان هر عملی، پاسخی دارد و هیچ حرکتی در این جهان بدون پاسخ و بازخورد نیست اما خوانش اثر هنری فقط با هدف و معنای ذهن هنرمند و تصویر قالبی مبتنی بر آن صورت نمی گیرد بلکه مخاطب، تجربه های زیستی و زمینه های فرهنگی، اجتماعی و ... هم در خوانش اثر نقش دارد و ممکن است معنای مورد نظر هرچند با قطعیت بیان شود اما در ذهن مخاطبان شکل نگیرد.
ارسال دیدگاه