هادی محمدی*
غرب و «پرانتزهای باز» وین
دوشنبه سه هفته قبل که دور جدید مذاکرات یا دور هفتم مذاکرات وین آغاز شد، شاید امیدواری به نتیجه داشتن این گفتوگوها کمی سخت به نظر میرسید. چرا سخت؟
مذاکرات شش دور وین قبلی و به مدت دو ماه و نیم هم نتوانسته بود پرانتزهای اختلافی میان ایران و ۱+۴ را ببندد و بعد از ۱۶۰ روز در حالی که دولت و اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده عوض شدهاند امیدها برای بستهشدن پرانتزها کمتر از گذشته بود.
وقتی به ترکیب تیم و دولت که از منتقدان همیشگی برجام بودند، نگاه میکردید بیشتر مطمئن میشدید که راهی برای حل موضوع نیست اما از آنجا که همواره تهران ثابت کرده در مذاکرات به قوه عاقلهاش بیش از احساسش پایبند است، پیشبینی نسبتا متفاوتی رقم خورد. ایران با دو متن نسبتا متفاوت از متون وین در حوزه تحریمها و هستهای وارد گفتوگوها شد و اگرچه بارها تاکید کرد مبنای این متون برجام است اما طرف مقابل با هر نیتی بر تغییر نکردن متون وین تاکید داشت تا جایی که تهدیدات ضمنی برای ترک مذاکره را نیز مطرح میکرد اما در نهایت آن چه به عنوان خروجی مذاکرات دور هفتم اعلام شد، مبنا قرار گرفتن متونی بود که از تلفیق متون وین و خواستههای جدید ایران شکل گرفت و به نوعی خواستههای جدید دولت جدید ایران نیز به مذاکرات وین راه پیدا کرد.
تدبیر صورت گرفته برای روابط ایران با آژانس به ویژه در موضوع دوربینهای آسیبدیده در کرج که به بهانهای برای تهدیدآمیز جلوه دادن برنامه صلحآمیز هستهای ایران و وارد کردن فشار به مذاکرهکنندگان ایرانی تبدیل شده بود، موجب شد که اهرمهای روانی طراحی شده برای هدایت جنگ روانی در فضای داخلی و بینالمللی نتواند کارآمدی لازم را داشته باشد و شیب منفی ایجاد شده به سختی در شرایط توازن قرار گرفت.
قبل از آغاز بخش دوم مذاکرات جدید در وین، در جلسه محدودی یکی از مذاکرهکنندگان اصلی تیم مذاکراتی به نگارنده گفت که این دور شاید به لحاظ حساسیت و اهمیت از دورهای آینده گفتوگو هم مهمتر باشد چراکه در این مرحله ما باید خواستههای خود را به هر شکل و روشی روی میز مذاکرات وین تثبیت کنیم و این میتواند ریسک شکست مذاکرات در همین مرحله را داشته باشد.
با این حال به نظر میرسد مذاکرات از این مرحله عبور کرده و اکنون با هر قرائتی که در نظر بگیریم دو طرف آماده ورود به مرحله جدید مذاکرات میشوند که مبنای آن یک متن مورد توافق است. متنی که اگر چه «پرانتزهای باز» بسیاری دارد اما حداقل این حسن را در خود دارد که دو طرف اکنون میدانند باید درباره چه چیزی گفتوگو کنند. چرا که در صورت توافق نکردن دو طرف روی متن جدید عملا امکان تداوم مذاکرات وجود نداشت و بنبست ادامه پیدا میکرد.
گفته شده ظرف یکی دو هفته آینده دوباره هیئتهای ایران و ۱+۴ و آمریکا در وین حاضر خواهند شد تا دور هشتم مذاکرات را آغاز کنند اما این بار مذاکرات چارچوب و سند مکتوبی دارد که سقف و کف آن مشخص است. هرچند اختلافات و به قول دیپلماتها «پرانتزهای باز» آن قدر زیاد و مهم هستند که هنوز برای نتیجه گرفتن از گفتوگوها و امیدواری به آن زود باشد اما تا این جای کار میتوان دست یافتن دو طرف به یک دستور کار برای آغاز مذاکرات جدی را امری مثبت ارزیابی کرد.
اگرچه تیم ایران در مرحله تثبیت خواستههای خود موفقیت نسبی به دست آورد اما این پایان بازی نیست و حالا برای گرفتن امتیازات حداکثری نیز باید یک نبرد حساس را پشت سر بگذارد. در این میان اما مشخص نیست که آیا غرب در این مرحله از مذاکرات همان شیوه و دستور کار قبلی را که با فضاسازی سنگین روانی برای تاثیرگذاری بر میز مذاکرات همراه بود، دنبال خواهد کرد یا دست از آزمودن تیم ایرانی بر خواهد داشت و بر تکمیل «پرانتزهای باز» متن مورد مذاکره تمرکز میکند؟
*تحلیلگر
منبع: خراسان
ارسال دیدگاه