دانشآموز نخبه شهرستان قرچک در هفتمین اجلاسیه کنگره ملی؛
یکی از راهبردهای جدی سند تحول بنیادین، عدالت آموزشی است
قرچک(پانا)- دانشآموز نخبه شهرستان قرچک به عنوان نماینده دانشآموزان کشور در هفتمین اجلاسیه کنگره ملی که در صحن قدیم مجلس با حضور مسئولان کشور برگزار شد، به سخنرانی پرداخت.
هفتمین اجلاسیه کنگره ملی بسیج دانشآموزی کشور با حضور محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولان کشور در صحن قدیم مجلس برگزار شد.
ریحانه عسگری دانشآموز نخبه از شهرستان قرچک استان تهران به عنوان دبیر منطقه یک کنگره ملی به نمایندگی از دانشآموزان کشور در این اجلاسیه دغدغههای دانشآموزان را از مسئولین مطالبه کرد.
دبیرمنطقه یک کنگره ملی بسیج دانشآموزی کشور ضمن اشاره به مسئله عدالت تربیتی در سند تحول بنیادین، اظهار کرد: یکی از راهبردهای جدی سند تحول بنیادین، عدالت آموزشی است. اینکه هر دانشآموز بتواند متناسب با ظرفیتی که دارد فرصت یادگیری و رشد داشته باشد. مسئلهای که در کشور ما فقط به یک حرف توخالی مبدل شده است؛ چنان که برخی روشنفکران و صاحبنظران، دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را در حوزه عدالت آموزشی، آرمانی و غیر ممکن خواندهاند؛ حال آن که دستیابی به عدالت اجتماعی، نیازمند برقراری عدالت آموزشی است، اهمیت این معقوله چندین برابر میشود.
عسگری تصریح کرد: عدالت آموزشی میگوید که همه دانشآموزان باید در یک فرصت برابر، استعدادها و تواناییهای خود را رشد و پرورش بدهند؛ میدانیم که مدارس غیرانتفاعی در کشور بیشترین امکانات و فرصتهای آموزشی را برای دانشآموزان خود فراهم میکنند؛ مدارسی که فقط دانشآموزان خانوادههای پردرآمد و به قول خودمان ژن خوب، امکان تحصیل در آنها را دارند؛ اما اگر قرار بر عدالت آموزشی باشد، حق این است که امکانات و شرایط عالی تحصیل به طور کاملا رایگان در اختیار تمامی دانشآموزان نخبه و مستعد قرار گیرد نه فقط برای دانشآموزان خانوادههای مرفه و ثروتمند؛ چه بسا این مسئله تنها با یکپارچگی انواع مدارس در سطح کشور امکان پذیر است.
دبیرمنطقه یک کنگره ملی بسیج دانشآموزی کشور همچنین اظهار کرد: بخش اعظم معقوله عدالت آموزشی برمی گردد به آزمونی سرنوشت ساز به نام کنکور؛ آزمونی که قرار است زحمات ۱۲ سال یک دانشآموز را به چند ساعت خلاصه کند. نمی خواهم بگویم کنکور خوب است یا بد یا اینکه کنکور باید حذف شود؛ اتفاقا در شرایط کنونی حذف کنکور بیشتر میتواند به مراتب عدالت آموزشی را تحتالشعاع قرار دهد. حرف من این است مگر نه اینکه کنکور قرار است سرنوشت دانشآموزان را که آیندهسازان این مرز و بوم هستند رقم بزند؟ پس چرا اینقدر در مصادیق و روند برگزاری آن کاستی و بی تدبیری وجود دارد؟
ریحانه عسگری اذعان کرد: وقتی یک آزمون قرار است زحمات ۱۲ سال یک دانشآموز را به چند ساعت خلاصه کند، پس تکلیف دانشآموزی که به هر دلیلی نتواند سر جلسه آزمون حاضر شود چه؟ آیا باید یک سال دیگر هم صبر کند تا سال بعد آزمون دهد؟ باید شرایطی فراهم شود تا دانشآموزانی که به دلایل قانع کننده از جلسه کنکور بازمیمانند، بتوانند در فرصتی دیگر آزمون دهند.
او در ادامه افزود: هرساله از سوی سازمان سنجش اعلام میشود که مرجع و مبنای سوالات کنکور، فقط از محتوای کتب درسی است. اما شواهد چنین چیزی را نشان نمی دهد؛ همین موضوع باعث میشود دانشآموزان برای موفقیت در این آزمون، به کلاسها و موسسههای کنکور که این روزها هم حسابی بازارشان داغ است، روی بیاورند و مجبور شوند پولهای زیادی را صرف خرید کتابهای تست و آموزشی کنند؛ اما در اینجا تکلیف دانشآموزانی که امکان رفتن به این کلاسها یا خرید کتاب را ندارند چه میشود؟ وقتی این آزمون اینقدر سرنوشتساز است، پس باید در طرح محتوای سوالات آن تمرکز و اهتمام بیشتری صورت گیرد؛ محتوای آن باید تماما در محدودهی کتب درسی باشد تا دانشآموزان برای موفقیت در آزمون، خود را محتاج موسسههای مالخوار کنکور نکنند.
عسگری سهمیههای کنکور را نقطه مقابل عدالت آموزشی دانست و بیان کرد: سهمیههای کنکور ایجاد شدهاند تا به ظاهر عدالت را رعایت کنند؛ درحالی که این سهمیهها نه تنها عدالت را رعایت نمی کند، بلکه کاملا نقطه مقابل عدالت آموزشی هستند. سهمیه کنکور یعنی اینکه اگر دانش آموزی یکی از مصادیق تعلق گرفتن سهمیه را دارا باشد، میتواند در عین بار علمی کم در این آزمون درصد قبولی خود را بالا ببرد و از کسانی که برای این آزمون بسیار تلاش کردهاند سبقت بگیرد؛ این مسئله عین بی عدالتی است؛ همین موضوع باعث میشود که افراد غیرمتخصص به جای افراد متخصص و کاربلد وارد بازار شغل شوند.
او در ادامه افزود: برگزاری کنکورهای آزمایشی و شبیهسازی شده، تعلق گرفتن بن خرید کتاب و سایر موارد کمک آموزشی، برگزاری کلاسهای فوق برنامه و تخصصی و... میتواند فرصت آموزش برابر را برای این دانشآموزان فراهم کند و دیگر نیازی به در نظر گرفتن درصدی از کنکور برای قشر خاصی از دانشآموزان نباشد.
این دانشآموز نخبه همچنین تصریح کرد: چرا نظام آموزشی ما باید شرایطی برای دانشآموزان ایجاد کند که دانشآموز ادامه حیات خود را وابسته به قبولی در کنکور بداند؟ این چه منطقی است که در ذهن دانشآموزان ما ایجاد شده که عدم موفقیت در کنکور آیندهی آنها را خراب میکند و دیگر نمی توانند در جامعه موثر باشند؟ اگر یک دانشآموز در زمینه علمی و درس موفق نیست، قطعا در زمینه دیگری نبوغ و استعداد دارد؛ بنابراین براساس منطق عدالت تربیتی در سند تحول بنیادین، وظیفه دستگاه تعلیم و تربیت این است که زمینه رشد و پرورش استعدادهای دانشآموزان در همهی زمینهها و نه فقط در زمینه علمی فراهم کند.
دبیرمنطقه یک کنگره ملی بسیج دانشآموزی کشور همچنین گفت: وقتی صحبت از محرومیت و عدم دسترسی به امکانات میشود، همه به یاد مناطق روستایی و مرزی کشور میافتیم. به یاد دانشآموزانی که در چادر زندگی میکنند و یک معلم روستایی به قول خودمان سرباز معلم با معلومات نسبتا کافی به آنها تدریس میکند؛ اما آیا در چادر زندگی کردن و تحت آموزش یک سرباز معلم قرار گرفتن بدتر است یا در کوچه و خیابانهای شلوغ و آلوده خوابیدن و تحت تربیت گرگهای جامعه قرار گرفتن؟ آمار کودکان کار در استانهای به ظاهر مرفه مرکز کشور بیداد میکند؛ روا نیست در چنین محافلی از درد این کودکان چیزی گفته نشود؛ آنها شاید بتوانند با کار کردن معیشت خود را تامین کنند اما مسئله تعلیم و تربیت آنان چه میشود؟
عسگری در پایان بیان کرد: همه این مواردی را که گفتم درصد ناچیزی از مشکلات و دغدغههای این روزهای ما دانشآموزان است؛ اگر در گفتار من ناخواسته بی احترامی یا تندی مشاهده شد، شرمندهام؛ بغضی در گلوی ما نهفته است که اجازه نمیدهد با ملایمت از دغدغههایمان بگوییم؛ چه بسا مسئولیت خطیری که دانشآموزان بر عهدهی ما گذاشتهاند، این موضوع را تشدید میکند؛ که اگر نتوانیم کاری برایشان کنیم، آبی که در این اجلاسیه میخوریم هم بر ما حرام است.
ارسال دیدگاه