بررسی ادبیات کودک و نوجوان (۱۱)

معصومه یزدانی: ارتباط نویسنده‌ها با مدارس قطع شده است

مخالف نویسنده کردن کودک با هزینه شخصی پدر و مادر هستم

تهران (پانا) - یزدانی که تجربه روزنامه‌نگاری را در کارنامه خود دارد، تعریف می‌کند که چگونه قصه‌هایی که برای فرزندانش می‌گفته جرقه‌ای می‌شود برای ادامه دادن مسیر نویسندگی‌اش در حوزه کودک و نوجوان و عنوان می‌کند که اگر مجله کودک و نوجوان منتشر شود کتاب هم رونق خواهد گرفت.

کد مطلب: ۱۲۲۱۳۴۶
لینک کوتاه کپی شد
معصومه یزدانی: ارتباط نویسنده‌ها با مدارس قطع شده است

اعظم پویان - «معصومه یزدانی»، درباره حال و هوای نویسندگی برای کودک و نوجوان در گفت‌وگو با پانا عنوان کرد: «نوشتن برای بچه‌ها حال خوبی دارد و آن‌قدر خوب که آدم دلش نمی‌خواهد از آن خارج شود. دلیلش هم سن و سال مخاطب است. ممکن است خیلی از ما فکر کنیم که به لحاظ سنی از آن مخاطب فاصله گرفته‌ایم اما وقتی می‌خواهیم خاطره تعریف کنیم، دائم درباره کودکی‌مان صحبت می‌کنیم. به‌طورکلی نوشتن برای کودکان آدمی را به آن روزها پیوند می‌زند و دائم در ارتباط نگه می‌دارد. نوشتن برای کودک فضای لذت‌بخشی دارد اما این موضوع خطر هم دارد. خیلی‌ها فکر می‌کنند می‌توانند وارد این حوزه شوند اما گاهی این نوسان آثاری که در بازار نشر وجود دارد ممکن است نگذارد که همه ما بمانیم.»
اولین قصه را برای بچه‌های خودم نوشتم
یزدانی درباره اولین تجربه‌های نویسندگی‌اش برای کودک و نوجوان گفت: «ارتباط من با حوزه ادبیات کودک با بچه‌هایم اتفاق افتاد. برای آن‌ها قصه می‌گفتم و اولین نوشته‌ام برای بچه‌های خودم بود. کم‌کم این فکر از ذهنم گذشت که به سراغ کلاس‌های نویسندگی بروم. البته دوره تخصصی نویسندگی برای کودک نبود اما همان داستانی که برای بچه‌های خودم نوشته بودم را سر کلاس بردم و آقای عمودزاده خلیلی که استادم بودند، گفتند در جلسات انجمن شرکت کنم و بعد کلاس‌های نویسندگی تخصصی رفتم. من به‌جز موارد خاص برای بزرگسالان چیزی ننوشتم و همیشه در حوزه کودک و نوجوان نوشته‌ام.»
خالق «چینوت» درباره تصویرگری کتاب‌هایی که نوشته است، گفت: «معمولاً انتخاب تصویرگر از طرف ناشر اتفاق می‌افتد، اما عموماً ناشرها با نویسنده هم تعامل دارند. درواقع تصویرگر علاوه بر اینکه باید آدم خلاقی باشد باید فضای روحی‌اش با نویسنده آن متن به‌طور مشخص سازگار باشد و معمولاً یک تعامل دوسویه انجام می‌شود. برای تصویرگری کتاب قاعدتاً انتخاب اول از طرف ناشر است و جزو حقوق ناشر است. در مورد کتاب‌های من گاهی ممکن است ناشر بخواهد من فردی را معرفی کنم که من این کار را انجام می‌دهم و گاهی خودشان تصویرگر را معرفی می‌کنند.»

من با اینکه اثری از کودک یا نوجوان با هزینه شخصی و دید پدر و مادر منتشر شود، به‌شدت مخالف هستم زیرا در کودک یک انتظار و توهمی ایجاد می‌شود که ممکن است بعدها مانع شود و نگذارد مسیر رشدش را طی کند


کارکرد نشریه و کتاب متفاوت است
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان درباره اثرگذاری کمبود نشریات تخصصی حوزه کودک و نوجوان عنوان کرد: «من اکنون سردبیر نشریه خردسال قلک هستم. موضوع این نشریه هم سواد مالی و سبک زندگی است و همچنین با «هدهد سفید» هم کار می‌کنم که نشریه نوجوان‌ها و متعلق به نهاد کتابخانه‌هاست، اما به‌طورکلی نشریات کودک خیلی کم هستند. فرهنگ مجله‌خوانی در حال از بین رفتن است و آسیب‌زننده است و البته کارکرد نشریه با کتاب تفاوت دارد. نشریه مجموعه‌ای از مطالب است و کودک و نوجوان می‌تواند بر اساس علاقه‌اش پیدا کند که مطلب علمی دوست دارد یا طنز یا غیره و نشریه شامل همه این‌ها می‌شود و کودک می‌تواند تنوع ببیند و در مجله تعامل وجود دارد ولی در کتاب این تعامل تا حدودی قطع می‌شود و کتاب بعد از انتشار مخاطب اگر دوست داشته باشد می‌خرد و اگر دوست نداشته باشد نمی‌خرد اما کودک و نوجوان می‌تواند در نشریه بنویسد نقد کند و نتیجه نقدش را ببیند و اینکه ماهیانه منتشر می‌شود و از ماهی به ماه بعد منتظر باشد و همین‌ها لذت‌بخش و خاطره ساز است.
اگر مجله رونق بگیرد، کتاب هم رونق می‌گیرد
نویسنده «ماجراهای ریحانه» با اشاره به اینکه این روزها حال نشریه‌ها خیلی خوب نیست، عنوان کرد: «نشریه‌ها عموماً تعدیل‌شده‌اند. برخی نشریه دولتی هستند و ممکن است کیفیت لازم را نداشته باشند و بخش خصوصی هم آن‌قدر شکننده است که ممکن است از یک شماره به شماره دیگر دربیاید و چندان نمی‌تواند برنامه‌ریزی کند. گاهی ناگزیر است در بحث سفارش محتوا صرفه‌جویی کند. اینکه من نویسنده باشم و از فروش کتابم خوشحال باشم و به مجله نروم که کار کنم چون مبلغ ناچیزی می‌دهند، خوب نیست. من معتقدم اگر مجله رونق بگیرد فروش کتاب هم خوب می‌شود.»
وضعیت نشر به‌شدت متأثر از وضعیت اقتصادی است
یزدانی درباره وضعیت تألیف کتاب‌های کودک و نوجوان اظهار کرد: «وضعیت تألیف کتب کودک و نوجوان نسبت به سال‌های گذشته موضوعی دو پهلوست. هم اتفاق‌های خوبی افتاده است و هم نیافتاده است. شرایط اقتصادی جامعه و کرونا و غیره اتفاقات خوبی را رقم نزده است و از سوی دیگر شاهد تألیف کتاب‌های خوبی هستیم. قلم‌های تازه‌نفسی واردشده‌اند که باعث شده روح تازه‌ای به حوزه تألیف بیاید. فاصله مخاطب با مولی تا حدودی کمتر شده است.»
ناشر ناگزیر به کاهش تیراژ کتاب است
یزدانی با اشاره به تأثیرگذاری شرایط اقتصادی بر وضعیت نشر گفت: «به دلیل شرایط اقتصادی به ناشرها فشار می‌آید و سعی می‌کنند هزینه‌ها را پایین بیاورند. تعداد تیراژ پایین می‌آید. ازآنجایی‌که نویسندگی شغل محسوب نمی‌شود و بیشتر کار دلی محسوب می‌شود؛ اگر قراردادهای نویسنده‌ها را از سال 93 و 94 تاکنون نگاه کنید نهایت مبلغ دو یا شاید سه برابر شده باشد اما نوسان قیمت‌ها به گونه دیگری است.»
وی افزود: «وقتی شرایط اقتصادی به ناشر فشار بیاورد و نتواند قراردادش با نویسنده را به‌روز کند، نویسندگی در حاشیه کارهای دیگر حساب می‌شود. درنتیجه کیفیت کار زیر سؤال می‌رود چون کار تمام‌وقت و با تمرکز نیست.»
تناسبی میان تألیف و ترجمه نیست
خالق مجموعه «سین‌سینا» با اشاره به نبود تناسب میان تألیف و ترجمه گفت: «متأسفانه به سمت حرفه‌ای شدن در تألیف پیش نمی‌رویم و درنتیجه ناشرها منتشرکننده آثار ترجمه‌ای شده‌اند، البته من با ترجمه موافقم ولی باید بین ترجمه و تألیف تناسبی باشد. ناشر مجبور است که ارزان حساب کند تا هزینه‌هایش کم شود ولی از سوی دیگر مولی هم با درآمد کمتر فعالیتش کم شده و کمتر خودش را به‌روز می‌کند. همه این‌ها آسیب‌های حوزه نشر است و اگر این اتفاق بیافتد کم‌کم استعدادهای تازه‌ای که آمده‌اند، خسته می‌شوند و کنار می‌کشند.»
وی درباره اثرگذاری ترجمه بر ادبیات کودک و نوجوان گفت: «در حوزه آسیا اگر ژاپن را کنار بگذاریم؛ چون فضای ادبی‌اش در دنیا جاافتاده، کارهای دیگر با ایران چندان قابل مقایسه نیست. من با کارهایی از ترکیه مواجه بوده‌ام که برای ترجمه می‌آوردند و یا حتی کتاب‌های جایزه برده‌شان با ایران قابل قیاس نیست. در مورد کتاب‌های کشورهای عربی هم همین است. در آسیا ادبیات ایران به‌روز و تازه‌تر است، اما مسائلی که گفته شد باعث شده ناشرها حتی اعتمادبه‌نفس معرفی کتاب‌ها را ندارند وگرنه ما حرف برای گفتن داریم و آبرومندانه هم حرف برای گفتن داریم.»
در ترجمه با بهترین آثار ترجمه‌شده کشورهای دیگر مواجه هستیم
معصومه یزدانی با اشاره به اینکه همه جای دنیا کتاب‌های خیلی عالی، متوسط و ضعیف وجود دارد، گفت: «ما در ترجمه با گلچینی از ادبیات انگلیسی مواجه هستیم. در ترجمه معمولاً کتاب‌های خوب و عالی برگردان می‌شوند و ما وقتی با آن ترجمه‌ها مواجه می‌شویم فکر می‌کنیم این کتاب‌ها چقدر خوب هستند و ما چنین کتاب‌هایی نداریم. این در حالی است که آثار متوسط و ضعیف هم در آمازون کم نیستند. باید در ایران هم بهترین آثار انتخاب و ترجمه شوند. متأسفانه ارتباطمان قطع‌شده و تعاملمان با ادبیات کودک و نوجوان جهان دوسویه نیست و صرفاً مصرف‌کننده هستیم. ما ارائه‌کننده محصول فرهنگی نیستیم و کارهای کوچکی انجام شده ولی آن‌قدر نیست که تشویق به این کار شویم.»

مدیر مدرسه آن‌قدر مشکلات دارد که صرفاً به نمره گرفتن دانش آموزش در درس‌های فارسی و ریاضی توجه دارد. من دیده‌ام که عملاً زنگ انشا هم حذف‌شده و اگر این ارتباط برقرار باشد، اتفاق خوبی رخ خواهد داد. این ارتباط برای آموزش‌وپرورش هم هزینه‌ای ندارد. نویسنده‌هایی هستند که بدون هزینه بخواهند این ارتباط را در مدارس با دانش آموزان داشته باشند، البته قرار نیست همه نویسنده باشند اما نویسندگی از مواردی است که به بچه‌ها اعتمادبه‌نفس می‌دهد تا در هر شغلی وارد می‌شوند روحیه خوبی داشته باشند


مخالف نویسنده کردن کودک با هزینه شخصی پدر و مادر هستم
نویسنده «کارآگاه دلفین زبل» درباره روند کار و آموزش کودکان علاقه‌مند به نویسندگی گفت: «من بااینکه اثری از کودک یا نوجوان با هزینه شخصی و دید پدر و مادر منتشر شود، به‌شدت مخالف هستم زیرا در کودک یک انتظار و توهمی ایجاد می‌شود که ممکن است بعدها مانع شود و نگذارد مسیر رشدش را طی کند.»
وی افزود: «در زمینهٔ نویسندگی کودک باید نهاد مدرسه و آموزش‌وپرورش وارد شود و پله به پله کودک و نوجوان را حرکت دهد. اگر قرار است اثری از کودک و نوجوان منتشر شود، بهتر است ابتدا در مجلات منتشر شود چون کارکرد مجله‌ها همین است. شناسایی استعدادها و کشف پله به پله آن از نوجوانی تا جوانی اهمیت دارد. باید این مسیر طی شود، آموزش ببینند و کلاس بروند و حتی اگر به‌مرور افراد کلاس کم شود اما آن‌هایی که درنهایت می‌مانند همان استعدادهایی هستند که شناسایی می‌شوند.»
ارتباط نویسنده‌ها با مدارس قطع شده است
معصومه یزدانی با گله از قطع شدن ارتباط نویسنده با مدارس عنوان کرد: «یکی از گله‌ها این است که ارتباط ما نویسنده‌ها عملاً با مدارس قطع‌شده است مگر مدارس غیرانتفاعی که آن‌هم به دلیل شرایط شان خاص شان است. ما ارتباطمان با عموم دانش‌آموزانی که مدرسه می‌روند قطع است .»
وی افزود: «مدیر مدرسه آن‌قدر مشکلات دارد که صرفاً به نمره گرفتن دانش آموزش در درس‌های فارسی و ریاضی توجه دارد. من دیده‌ام که عملاً زنگ انشا هم حذف‌شده و اگر این ارتباط برقرار باشد، اتفاق خوبی رخ خواهد داد. این ارتباط برای آموزش‌وپرورش هم هزینه‌ای ندارد. نویسنده‌هایی هستند که بدون هزینه بخواهند این ارتباط را در مدارس با دانش آموزان داشته باشند، البته قرار نیست همه نویسنده باشند اما نویسندگی از مواردی است که به بچه‌ها اعتمادبه‌نفس می‌دهد تا در هر شغلی وارد می‌شوند روحیه خوبی داشته باشند.»
وی بابیان خاطره‌ای از دوران تحصیلش گفت: «اولین اتفاق خوب من برای نوشتن این بود که دوره ما و زمانی که من کلاس پنجم بودم، مسابقات علمی برگذار می‌شد. مسابقات علمی شامل نوشتن و داستان‌نویسی هم بود. در آنجا اولین داستانم در مرحله استانی برنده شد و اردوی رامسر رفتم و آقای رحماندوست را دیدم. در آن لحظه فکر می‌کردم که چه لحظه جادویی است که آقای رحماندوست که اشعارش را در کتاب درسی خوانده بودم اکنون زنده جلوی رویم هست. این ارتباط مخصوصاً در شهرستان‌ها مهم است زیرا ادبیات می‌تواند برای شان نجات‌دهنده باشد.»

مروری بر گفت‌وگوی های منتشر شده درباره وضعیت ادبیات کودک و نوجوان:

جهانگیریان : چاپ کتاب در شرایط کرونایی فقط انبارها را پر می‌کند

یوسفی : ترجمه بخش عمده‌ای از ادبیات کودک ما را بلعیده است

شیدا رنجبر : توازنی میان ترجمه و تالیف کتاب وجود ندارد

رحماندوست : تلویزیون بجای «سیاست»،«ادبیات» برای کودکان پخش کند

مجید راستی : مسابقات کتاب‌خوانی آمارخواندن کتاب را بالا می‌برد نه عادت کتاب خواندن را

شاه‌آبادی : کتاب‌خوانی در کشور ما فرآیند لذت بخشی نیست و بیشتر یک رفتار جدی و عبوس است

محمدکاظم اخوان : تبدیل کتاب به فیلم یا نمایش فرصتی برای آشنایی نوجوانان با کتاب است

علی‌اصغر سیدآبادی : رانت ترجمه در برابر تالیف قرار می گیرد

محمدرضا مرزوقی : نویسندگی در ایران شغل محسوب نمی‌شود

مرجان فولادوند : تعطیلی مجلات کودک لطمه بزرگی به عادت مطالعه زده است

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار