بررسی تطبیقی ادبیات کودک و نوجوان فارسی و کُردی در یک پایاننامه
ادبیات کودک و نوجوان درصدد پاسخگویی به نیازهای رشدی و روانشناختی جامعه هدف است
تهران (پانا) - از رساله دکتری با عنوان "بررسی تطبیقی ادبیات کودک و نوجوان فارسی و کُردی " توسط مهدی احمدیخواه دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ایلام دفاع شد.
بهگزارش ایسنا، در بخشی از مقدمه این پایاننامه آمده است: در دنیای پیچیده امروز و جهان پر از تشویش و دغدغهی بشر، یکی از مهمترین مولفههایی که میتواند پاسخگوی نیازهای عاطفی و روحی بشر پر از اضطراب باشد، ادبیات است. جهان ادبیات، جهانی آرامبخش، معنوی و آرمانی است که میتواند ذهن خسته و درون آشفتهی نوع انسان را تسکین دهد چرا که ادبیات لبریز از زیباییهای شگفتآور و آمالهای دور از دسترس بشر میباشد؛ آمالهایی که پیشرفتهای علمی و کنشهای مادی نه تنها قادر نبوده انسان را بدان سوق دهند بلکه روز به روز او را از نیل به آن مأیوستر نمودهاند. این جهان معنوی(ادبیات)، دنیای احساسات و عواطفیست که میتواند نسخهی آرامش و تسکین روحی هر گروه سنیای را در خود داشتهباشد. یکی از این جلوههای ادبی، ادبیات کودک و نوجوان است که دربرگیرندهی تمام متونیست که کودک با آن ارتباط برقرار میکند و از طریق این ارتباط، احساسات، عواطف و لذت زیبایی شناختی در او برانگیخته میشود. این تأثیرات خاص روحی و روانی در نهایت منجر به شناخت هر چه بیشتر او از زندگی و جهان پیرامون میگردد.
جایگاه و اهمیت ادبیات کودک و نوجوان از آن جهت محل توجه میباشد که موجب تعالی عواطف، اندیشه، ارزشهای اخلاقی و رشد ذوق و درک زیباشناسی گروه مخاطبانش میگردد. از اینرو، ادبیات کودک درصدد پاسخگویی به نیازهای رشدی و روانشناختی کودکان است و آنان را با آداب، فرهنگ و علم و دانش بشر آشنا میسازد.
ادبیات کودک و نوجوان، یکی از دستاوردهای ارزشمندی است که انسان معاصر با تجدیدنظر در رفتار و نگرش خود به ضرورت آن راه یافته، متوجه آن گردید که تنها راه نجات بشر از تمام ناخوشایندیها و نامرادیها، توجه ویژه به کودک و اصلاح اوست چرا که در گذشته کودک و دنیای او از جایگاه امروزی برخوردار نبود و در حوزهی ادبیات و مبحث آموزش، بین او و بزرگسالان عملاً تفاوتی وجود نداشت. بدان معنا که او مجبور بود؛ همان متن ادبی و آموزشیای را بخواند که بزرگسالان نیز میخواندند. هرچند دیدهمیشود که در گذشته متونی نیز (به زعم پدیدآورندگان) برای او نوشتهشدهاست اما درحقیقت آن آثار یا جهت آموزش به خودِ بزرگسالان است تا چگونگی تربیت کودکان را بیاموزند و یا صرفاً خواست تحمیلی آنان و انتظارتشان از کودک تربیتیافته به شمار میرود. پس به نظر میرسد در این آثار نیازهای عاطفیکودک اصلاً محل توجه نبودهاست.
در معنای امروزی، ادبیات کودک، شاخهای از ادبیات معاصر جهانیست که ابتدا در اروپا شکل گرفت و سپس به سایر کشورهای جهان راه پیداکرد که در قرون اخیر نسبت به گذشته اهمیت بیشتری یافتهاست و در ایران نیز این نوع ادبی، رهاورد جنبش همه جانبهی انقلاب مشروطه به حساب میآید که در تمام زمینهها به دنبال حرف تازهای بود. پس ارزشمندی و جایگاه این ژانر ادبی تا بدان جاست که پذیرش آن به سرعت در اکثر کشورهای دنیا و پرداختن به آن فراگیر شد و چنان مورد توجه واقعگردید که پژوهشگران این حوزه را متوجه جهانی بودن ادبیات کودک و رویکرد تطبیقی آن در بین ملتها ساخت. از اینرو، در اروپا براساس نظریهی سیستمها و ایجاد پیوندهای جدید با مطالعات ترجمه، پژوهشهای تطبیقی این نوع ادبی گسترش یافت و نتایج ارزشمندی از آن حاصل آمد. در ایران نیز مطالعات تطبیقی شایانی بین ادبیات کودک و نوجوان فارسی با دیگر زبانها به انجام رسیدهاست اما مطالعه و مطابقت ادبیات کودک و نوجوان کُردی (به عنوان یک زبان دارای ادبیات) مغفول واقع گردیدهاست و تا به حال در این حوزه مطالعهای منسجم انجام نگرفتهاست.
پژوهش حاضر«بررسی تطبیقی ادبیات کودک و نوجوان فارسی و کُردی ایران پس از انقلاب اسلامی» به مطالعهی آثار شعر و داستان کودک و نوجوان فارسی و کردی پرداخته و پس از استخراج دادهها به بررسی، تحلیل و مطابقت ساختار و محتوای آنها، جهت نشان دادن ویژگیها و همچنین آشکار ساختن وجوه افتراق و اشتراکات این ژانر ادبی در دو زبان اقدام کردهاست. پس نگارنده ابتدا موضوع پژوهش را به دو بخش شعر و داستان تفکیک و سپس هر بخش را به دو زیرمجموعهی «ساختار و محتوا» تقسیم میکند.
در بخش ساختار(فرم) شعر، آثار را از منظر زبانی(زبان معیار و گفتار، ساختار واژه، ترکیبات و جملات)، ساختار موسیقیایی(موسیقی بیرونی، کناری، لفظی و معنوی) و ساختار بلاغی(بیان و معانی) و در بخش ساختار(فرم) داستان نیز، ۶ عنصر از عناصر داستانی(پیرنگ، هول و ولا، صحنهپردازی - زمان و مکان، شخصیت و شخصیتپردازی، درونمایه و زاویهی دید) را از آثار دو زبان بررسی کردهاست.
همچنین در بخش محتوا آثار دو زبان(شعر و داستان) را در شش مقولهی اصلی: مضامین طبیعتگرایانه، مضامین دینی، مضامین اجتماعی، مضامین آموزشی، مضامین تربیتی و مضامین سرگرمکننده بر پایهی روش تحلیل محتوای جهتدار(شییه و شانون) مطابقت دادهاست.
نکته پایانی اینکه در این پژوهش تا حد امکان و توان تلاش شدهاست که اثری مطلوب و شایستهی مخاطبان ارائهگردد اما بیشک این مقال همهی آنچه که باید، نیست و امید آن میرود که مخاطبان ارجمند و فرهیخته نواقص احتمالی پژوهش را به دیدهی اغماض نگریسته و به اینجانب گوشزد کنند. باشد که قدمی در راه خدمت به فرهنگ و ادب این مرز و بوم به شمار آید.
این رساله در ۵۸۰ صفحه و در ۳ فصل با راهنمایی علیرضاشوهانی، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ایلام در روز چهارشنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۰ با درجه عالی دفاع شد
این گزارش میافزاید: علیرضا شوهانی عنوان استاد راهنما و آقایان علرضا اسدی و محمد تقی جهانی عنوان استادان مشاور این رساله را بر عهده داشتهاند.
ارسال دیدگاه