مهرداد کوروشنیا: «بی آبان» آغاز امتحان من در سینما بود
الگوی من در فیلمسازی کریشتوف کیشلوفسکی است/ «بی آبان» فیلمی با دغدغه محیط زیست است /ترجیح میدادیم کل هزینه فیلم را خودمان تهیه کنیم/ سینمای مورد علاقه من در فضای اروپای شمالی است
تهران (پانا) - کارگردان فیلم سینمایی «بیآبان» میگوید که این فیلم درباره وجدان حرف میزند، فیلمبرداری این فیلم در دل طبیعت انجام شده و به موضوعاتی چون محیط زیست و طبیعت نگاه ویژهای داشته است.
مهرداد کوروشنیا کارگردان، نویسنده، نمایشنامه نویس و شاعر، در آثاری همچون «ممنوعه» به عنوان نویسنده فیلمنامه حضور داشته است. وی برنده جایزه اول نمایشنامه برای نمایشنامه «قرار» از جشنواره تئاتر ملی فتح خرمشهر ۱۳۹۵، جایزه اول نمایشنامه نویسی برای نمایش «آخرین نامه» از جشنواره تئاتر مقاومت استان البرز ۱۳۹۱ و جایزه و لوح تقدیر برای نگارش نمایشنامه «آواز ستاره ها»، جشنواره بین المللی دانشجویان ایران، سال ۱۳۸۵ می باشد.
این کارگردان به تازگی اولین فیلم سینمایی خود را تولید کرده است، این فیلم از حضور در جشنواره فجر بازماند اما به زودی اکران خواهد شد.
مهرداد کوروش نیا کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی «بی آبان» در گفت و گو با خبرنگار پانا با اشاره به دلیل شروع فیلمسازی در سینما گفت: «در بیست و دو سال گذشته از عمرم به صورت مرتب در حوزه تئاتر کار میکردم و همزمان مشغول ادامه تحصیل و تدریس نیز بودهام. در این سالها تجربیات خوبی در حوزه نگارش و کارگردانی کسب کردم همچنین در جشنوارهها و حضورهای بین المللی به این نتیجه رسیدم مدیوم تصویر را نیز تجربه کنم. بنا به این تصمیم آغاز فعالیت فیلمسازی من در سینمای جوان در سال ۱۳۷۶ آغاز شد و بعد از آن به سراغ تئاتر رفتم.»
وی ادامه داد: «طی این سالها مرتبا عکاسی میکردم و در حوزه تصویربرداری درس میدادم و با حوزه مدیوم آشنایی داشتم. از طرفی هم تئاتر رشته تخصصی من بود جایی که سالها در آن فعالیت کرده بودم اما تصمیم گرفتم در حوزه سینما نیز فعالیت داشته باشم به همین دلیل در سال ۱۳۷۶ سریالی با نام «ممنوعه» برای شبکه خانگی به کمک علی اصغری نوشتم. بعد از آن سریال «کرگدن» نیز به همراه او نوشته شد که آن هم در شبکه خانگی توفیق خوبی داشت. در مرحله بعد هم سریال «ماه پیشونی» را برای سریال شبکه خانگی نوشتم که هنوز ساخته نشده و در مرحله پیش تولید است.»
این کارگردان با اشاره به فعالیتهای خود در عرصه سینما گفت:«خالی از لطف نیست که بگویم در سال ۹۸ در جشنواره فیلم فجر برای فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» به همراه آقای صناعیها کاندیدای بهترین فیلمنامه نویسی شدیم.برای بسیاری از اطرافیانم اینکه خودم فیلم نمیسازم جای تعجب داشت و دائما از من میپرسیدند که دلیل این موضوع چیست. برای فیلم «بی آبان» سعی کردم خودم را امتحان کنم، به همین دلیل طرحی که از قبل با علی اصغری درمیان گذاشتم و این کار را درنهایت تولید کردیم.»
وی ادامه داد: «ما به دلیل رنگ بندی و فضای جغرافیایی محیط میخواستیم این فیلم را تولید کنیم به همین دلیل مجبور بودیم به سرعت این فیلم را آماده کنیم اما چیزی که در این فیلم به ما فشار وارد کرد دو نکته بود، ابتدا اینکه ترجیح میدادیم کل هزینه فیلم را خودمان تهیه کنیم و با تهیه کننده یا سرمایه گذاری وارد مشارکت نشویم تا بتوانیم کاری که از لحاظ زیباشناسی در مد نظر خودمان است را انجام بدهیم مجموع این فشارها باعث شد به سرعت این فیلم را بسازیم.»
کوروشنیا درباره اولین تجربه کارگردانی خود عنوان کرد: «تجربه تولید این فیلم سینمایی برای من بسیار فوق العاده بود زیرا تجربه نویسندگی، کارگردانی، تهیه کنندگی و هماهنگی تمام کارها به عهده خودم بود. در این تجربه دوستان تئاتری من کمک بسیاری کردند.»
این کارگردان ضمن تشکر از بازیگران فیلم «بی آبان» میگوید تمام هنرمندان این فیلم از بازیگران قدیمی تئاتر هستند و زحمت کشیدند که بهترین بازی خود را در این فیلم به نمایش بگذارند، آنها با کمترین چشم داشتی در کنار فیلم «بیآبان» ایستادند.
کارگردان فیلم «بی آبان» خاطر نشان کرد: «این فیلم درباره یک جنگلبان است که در جریان تعقیب و گریز دچار حادثهای میشود و رازی قدیمی برای او روشن میشود که او را درگیر مسئلهای که در گذشتهاش افتاده است میکند. این مسئله اتفاقات جدیدی را رقم میزند. فیلم سینمایی «بی آبان» چند ویژگی دارد، ازجمله اینکه قهرمان محور است یعنی با داستان زندگی یک نفر حرکت میکند. این فیلم مسائلی مربوط به محیط زیست و طبیعت را نشان میدهد. مسائلی که دغدغه بسیاری از کارشناسان منابع طبیعی است.»
کوروشنیا میگوید این فیلم درباره وجدان و مسئولیت شخصی انسانها صحبت میکند، موضوعاتی که سالهاست نویسندهها و کارگردانها نتوانستهاند به اندازه کافی درباره آن فیلم بسازند.
این نویسنده در پایان سخنانش با اشره به الگوی فیلمسازی خود در سینما گت: «اگر بخواهم الگویی در فیلمسازی عنوان کنم باید بگویم سینمای مورد علاقه من فضای اروپای شمالی است، زیرا مسائل فکری و بطنی در آن بیشتر است مقداری هم نسبت به سینمای بدنه و تجاری کندتر ساخته می شود. ایده آل ترین سینما برای من کریشتوف کیشلوفسکی است و بسیار دوست دارم مانند او فیلم بسازم. در اولین تجربه کارگردانیام همه کاره بودم مسئولیتهای مختلفی علاوه بر زیبایی شناسی و فنی داشتم که باید همزمان هم به متن باقی مسائل توجه میکردم. تمام اینها انرژی بسیاری میخواهند و هر کسی از پس کنترل تمام آنها برنمیآید.»
ارسال دیدگاه