حسین میرزائی*
نقش جامعهپذیری جدید «همگانی» در مهار کرونا
بعد از همهگیری ویروس کرونا در جهان و ملاحظه مرگ و میرهای گسترده ناشی از آن و با توجه به پیشرفتهای شگرف انسان در علوم، نگاهها برای مهار این بیماری به متولیان علوم آزمایشگاهی و پزشکی دوخته شد و امید میرفت که اندکی بعد، راهحلهای علمی برای مهار آن اعلام و آزمایش شود و جهان از شر این ویروس خطرناک رهایی یابد.
اما در عمل، مشاهده شد که ظاهراً علم بشر، آنقدر که در رسانهها بازنمایی میشود قدرتمند و قابل اتکا نیست و در نتیجه، این ویروس شاید برای مدتی طولانی میهمان ناخوانده جامعه بشری باشد و در این مدت، لاجرم و متأسفانه، بسیاری از انسانها را به کام مرگ بکشاند! بنابراین، در کنار تکاپوها برای یافتن راهحلهای علمی چون کشف واکسن، خود به خود، مسأله آموزش همگانی، به یکی از اصلیترین سیاستها و راهکارها برای کاهش خسارات ناشی از ابتلا به این ویروس بدل میشود. یکی از ویژگیهای فرهنگ، که همه صاحبنظران بر آن توافق دارند، اکتسابی بودن آن است و این به معنای نقش مهم آموزش در ایجاد الگوها و عادت وارههای رفتاری جدید در یک جامعه است. اصولاً اعضای جامعه در برابر دگرگونی فرهنگ مقاومت و مخالفت میکنند و آموزش میتواند در انتقال رفتارهای مطابق با الگوهای مدنظر سیاستگذاران سیاسی و فرهنگی جامعه نقش اصلی را داشته باشد. اما آموزش چیزی است که شخص با انس گرفتن با یک فرهنگ آن را دریافت میکند، نه با مواجهه رسمی با آن. پس میتوان ادعا کرد که فرآیند آموزش که منجر به جامعهپذیری افراد میشود، امری فرهنگی است که در طول زمان شکل میگیرد و ارتباط محکمی با باورها و اعتقادات آن جامعه دارد.
قاعدتاً هیچ جامعهای بدون فرآیند جامعهپذیری امکان بقا و استمرار ندارد چرا که آنچه اعمال و کنشهای عاملان اجتماعی را برای یکدیگر فهمپذیر و پیشبینی پذیر میکند، فرآیند جامعهپذیری است. به تعبیر دقیقتر، جامعهپذیری منطق کنش اجتماعی است و افراد جامعه همانگونه عمل میکنند که جامعهپذیر شدهاند. در نتیجه کنشها و صورتبندیهای اجتماعی تا حد زیادی محصول مکانیسمهای نظام یادگیری اجتماعی یا جامعهپذیری هستند. در وضعیت کنونی، در حالی که شهروندان تقریباً سراسر کشور به لحاظ بهداشتی در وضعیت قرمز و بحرانی به سر میبرند، جامعهپذیری جدید افراد در برابر بیماری همهگیری چون کووید ۱۹ ضروری احساس میشود. با توجه به شیوع مرگآور و خطرناک این ویروس، برای همزیستی و در شکل خوشبینانه آن، یعنی مهار بیماری، نیاز است عادت وارههای رفتاری افراد جامعه نیز تغییراتی را تجربه کنند زیرا در غیر این صورت عواقب این عدم جامعهپذیری جدید جبرانناپذیر خواهد بود. همانطور که اصولاً خانواده آغازگر فرآیند جامعهپذیری به شمار میرود و پس از آن نهادهای آموزشی و رسانهها این مأموریت را به عهده میگیرند، لازم است هر کدام از این نهادها در سیاستگذاری برای فرآیند جامعهپذیری مؤثر افراد در مواجهه با این ویروس مورد توجه قرار گیرند.
در اینجا شاید رسانهها و نهادهای آموزشی برای مهار کرونا بتواند نقشی پررنگتر داشته باشد تا با آموزش راهکارها و مکانیزمهای مقابله با کرونا، از عملیسازی رهنمودهای بهداشتی تا راهاندازی برنامههای آموزشی و سرگرمی، خانوادهها را بهعنوان هستههای اصلی این فرآیند فرهنگپذیری یاری دهند. به نظر من، رسانهها بهعنوان اثرگذارترین نیرو برای آموزش همگانی برای مهار کرونا، در کنار اطلاعرسانیهای مؤثر، میتوانند عاملی مهم در بسیج عمومی در تولید عادتوارههای صحیح، همبستگی ملی، اعتمادسازی، آگاهیبخشی، دمیدن روح امید و ایجاد سلامت روانی برای مردم نقشی مهم در این تغییر فرهنگی برعهده داشته باشند.
*مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه