مصاحبه اختصاصی با رتبه ۲۳۶ رشته تجربی و دانشجوی ترم اول پزشکی؛
هوش و استعداد به تنهایی تضمین کننده موفقیت نیست
اهر(پانا) - برای موفقیت در کنکور علاوه بر استعداد و هوش باید تلاش و اراده نیز داشته باشید که ضروری تر از استعداد و هوش است. اینها صحبت های دانشجوی ترم اول پزشکی است که رتبه ۲۳۶ رشته تجربی را داراست.
صابر یوسفی رتبه ۲۳۶ رشته تجربی و دانشجوی ترم اول پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز است. او در مصاحبه اختصاصی با پانا از دلایل موفقیت خود در پاسخ به سوالات صحبت کرد.
از چه زمانی و چگونه به این باور رسیدی که باید این مسیر را در پیش بگیری و تو می توانی موفّق بشوی؟
در ابتدا به ادامه تحصیل در رشته پزشکی فکر نمی کردم. ولی بعد از اینکه در یک آزمون در تابستان ترازم خوب شد، هدفم به کلی تغییر کرد و از آن روز برای رسیدن به این هدف تلاش کردم.
از دوران کودکی تاکنون، چه کسانی در خانواده، مدرسه، دوستان و آشنایان تاثیری جدّی بر شما گذاشتند که آنها را در موفقیّت خود سهیم می دانید؟ چگونه به شما انگیزه دادند و کمکتان کردند؟
در مقطع دوازدهم با ابوالفضل بابایی رتبه ۲۳ کنکور خیلی صمیمی بودم و صحبت های او انگیزه کافی برای ادامه مسیر را به من می داد و من هر موقع که احتیاج داشتم با یکی حرف بزنم به او زنگ می زدم.
پدر و مادر به غیر از نقش حمایتی و روحیه بخش خود در چه موارد ویژه دیگری به شما کمک کرده اند تا به این جا برسید و موفق شوید؟
خانواده همیشه در موفقیت افراد نقش بسیار مهمی دارند. من در سال ۱۲ ام کلا تلویزیون را از خانه خودمان حذف کردم و حتی چون من بیشتر اوقات در خانه عمویم درس می خواندم، تلویزیون آنها را هم جمع کردیم.
بهترین خاطره شما از کل سال کنکورتان چیست؟ و چرا برایتان اهمیت دارد؟
بعد از عید در دو آزمون ترازم حدود ۵۰۰نمره افت کرد و من طی دو هفته از رتبه دو شهر به رتبه یازده شهر رسیدم. چون این آزمون ها جامع بودند و تنها حدود دو هفته به زمان کنکور باقی مانده بود. به شدت روحیه من را تضعیف کرد. ولی وقتی مسئول نمایندگی آزمون ها گفتند که اسم تو را هم در لیست قبولی های احتمالی پزشکی کنکور به تهران فرستادیم، این حرف دو هفته بعدی مرا از لحاظ روحیه واقعا دوپینگ کرد و برای من خاطره خوبی محسوب می شود.
دستاوردهای درسی و تحصیلی (شامل رتبه ها و مقام ها و...) تو در دوران تحصیل کدامند؟ کدام یک برایت با ارزش تر و مهم تر است؟
من در طول دوران تحصیلی ام همیشه جزو نفرات ممتاز بودم. ولی زیاد خودم را در امور غیر درسی درگیر نمی کردم.
بعضی اوقات در عین حالی که شما دارید حداکثر تلاشتان را می کنید اتفاقاتی رخ می دهد که روحیه شما را خراب می کند. مثلا من در دوران درس به خاطر اینکه خانواده نسبتا پر جمعیتی هستیم و اینکه من تسلط کافی بر محیط خانه را نداشتم، محیط خانه برای درس خواندن زیاد مناسب نبود و من برای جبران به خانه عمویم می رفتم و آنجا درس می خواندم. گاهی پیش می آمد که چندین بار محل درس خواندن من در روز عوض می شد. من روز های پایانی درس خواندنم را در خانه برادرم بودم.
در سال های پایه از چه ترازی شروع کردید؟ اگر در این سالها پیشرفت کرده اید، دلایل این پیشرفت چه مواردی بوده است؟
من از تراز ۵۸۰۰ شروع کردم. در دومین آزمونم در تابستان به ۶۳۰۰ رسیدم و بعد از آن، تلاش من برای رشته پزشکی به طور جدی شروع شد. بیشتر موفقیت هایم را مدیون تلاش های خودم هستم. مثلا مواقعی که افت تراز داشتم به خودم روحیه می دادم و یا اینکه همیشه تا وقتی که نقاط ضعفم را حل نکرده باشم، از روی آن به راحتی نمی گذشتم. آقای شکوهی و آقای محمودی هم خیلی به من کمک کردند.
برای رسیدن به موفقیت، سهم هوش و استعداد و مهارت ها یا اکتسابی چقدر است؟
برای موفقیت در کنکور علاوه بر داشتن استعداد و هوش داشتن تلاش و اراده نیز لازم وحتی خیلی ضروری تر از هوش و استعداد است. برای این فاکتور ها هیچکدام به تنهایی موفقیت آدم را تضمین نمی کند و باید با هم باشد.
یک جمله در مورد خودت بگو.
من همیشه برای هدفم در هر شرایطی می جنگم.
کمی در مورد دانشگاه و رشته انتخابی ات صحبت کن.
من از کودکی به پزشکی علاقه داشتم و چون یکی از شغل های آینده دار محسوب می شود، این رشته روا انتخاب کردم و دانشگاه تبریز هم یکی از قطب های پزشکی در ایران است و چون به محل زندگی من نزدیک است تبریز را انتخاب کردم.
درباره سایر علاقه مندی هایت صحبت کن.در اوقات فراغت چکار می کنی؟
موسیقی، فوتبال، فیلم، گردش با دوستان هم از علایق دیگر من هستند.
چه توصیه ای به بچه های کنکوری داری؟ مخصوصا بچه های همشهری ات.
توصیه می کنم برای رسیدن به هدفشون حداکثر تلاش شان رو انجام بدن و برای هدفشون بجنگن.
جزییات روش های مطالعه دروس اختصاصی و عمومی را تشریح می کنید؟
در همه درس ها برای رسیدن به درصد بالا باید دانش آموزان روی تست های زیادی کار کنند. من ادبیات، عربی و زبان را به قسمت های مختلف تقسیم کرده بودم و می خواندم. مثلا ادبیات را به بخش های قرابت، دستور و آرایه تقسیم کرده بودم و هر روز برایشان جداگانه تست می زدم. (البته در روزهای تعطیل بعد از عید هر روز بود) لغت و املا هم بیشتر جنبه حفظی دارند و در نزدیکی آزمون ها مرور می کردم. در اختصاصی ها هم بیشتر تست کار می کردم و مثلا زیست بعد از خواندن مفهومی مطالب آن بعد از یک روز تست هایش را کار می کردم.
ارسال دیدگاه