روایت یک روز شلوغ خبرنگاران نوجوان پانا در بازدید از مرکز فناوری نانو
تهران (پانا) - در یک اردوی تخصصی ویژه خبرنگاران دانشآموزی خبرگزاری پانا، بچهها از ساعتهای ابتدایی صبح راهی بازدید از حوزه توسعه فناوری نانو شدند و روزی پر از تجربههای تازه، یادگیریهای علمی و تولید محتوا را پشت سر گذاشتند.

صبح روز هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴، ما خبرنگاران نوجوان پانا، روزی پرکار و پراتفاق را آغاز کردیم ساعت ۵:۲۵ صبح بیدار شدیم تا برای بازدید آماده شویم. خوابآلود و کمی خسته از شب قبل که منتظر شارژ شدن گوشی بودم، با دیدن بچههایی که نیمی خواب و نیمی بیدار بودند، به سمت دستشویی رفتم. صف طولانی بود، چرا که کفشهای دستشویی محدود بود و بچهها باید نوبتی استفاده میکردند. بالاخره نوبت من رسید؛ تند و سریع صورتم را شستم تا هم نوبت دیگران را نگیرم و هم زمان را از دست ندهم.
ساعت ۵:۴۹ بود که به اتاق برگشتم. سریع لباس پوشیدم، ضدآفتاب زدم، جلیقه خبرنگاریام را پوشیدم و وسایل ضروری مثل میکروفن، شارژر، دفترچه، خودکار، عینک آفتابی و ایرپاد را در جیبهایم جا دادم. نمیخواستم کیف دست و پاگیر داشته باشم.
بعد از مرتب کردن تخت و جمع کردن وسایلم، به محوطه رفتم. هنوز تا حرکت زمان زیادی مانده بود. ساعت ۶:۳۰ قرار بود حرکت کنیم. مربیان آمدند، چایی گرفتیم و در فضای دلنشین صبحگاهی اردوگاه کمی صحبت کردیم.
بچهها یکییکی از خوابگاه بیرون آمدند. بعد از مدتی اتوبوس و ونها آمدند و روایتهای "مدرسه محیط زیست" سوار شدند. ما هنوز منتظر مانده بودیم؛ حدود پنجاه تا شصت نفر. در نهایت، ساعت ۷:۰۹ مربیان اعلام کردند روایت "پیشرفت سریع" آماده حرکت است. با اشتیاق سوار شدیم، صبحانه (پنیر، کره، شیر، مربا و نان) را داخل اتوبوس خوردیم و راه افتادیم.
پس از حدود یک ساعت، به مرکز توسعه فناوری نانو رسیدیم. ورود به سالن با دنیایی جدید از علم و تکنولوژی همراه بود. دوربینم را آماده کرده بودم تا از هر لحظه فیلم و عکس بگیرم. در سالن، خانم زارعی به عنوان اولین سخنران درباره فناوری نانو توضیحاتی ارائه کردند. سخنان ایشان بسیار مفید و آموزنده بود.
پس از پذیرایی، آقای محمدی درباره رشتههای مرتبط با نانو، پیشرفتهای علمی و رتبههای کسبشده توضیحاتی دادند. بچهها به صورت فعال مصاحبه کردند و فیلمبرداری از فعالیتها نیز انجام شد. پس از پایان برنامه، با نظم خاصی سوار اتوبوس شدیم و به اردوگاه برگشتیم.
در راه بازگشت، سعی کردم خبرهایم را بنویسم تا تجربه امروز را زودتر ثبت کنم. ساعت ۱۲ ظهر به اردوگاه رسیدیم. برنامههای بعدی شامل نماز، ناهار و کمی استراحت بود. حالا آماده میشوم تا در کارگاه "تولید محتوای حرفهای" شرکت کنم و یاد بگیرم چگونه با کیفیت بیشتری تولید محتوا کنم.
امروز، روزی سرشار از تجربههای تازه، یادگیریهای علمی و دوستیهای جدید بود.
ارسال دیدگاه