همزمان با روز بیابانزدایی در گفتوگو با پانا تشریح شد
راهکارهای یک کارشناس برجسته «بیابانزدایی »برای تثبیت «شنهای روان»
امیرحسین لقمان: ۳۲ میلیون هکتار از بیابانهای کشور در سیطره فرسایش بادی قرار دارد
تهران (پانا) - حدود ۳۲ میلیون هکتار از بیابانهای کشور در سیطره فرسایش بادی است این موضوع را یک کارشناس برجسته بیانان زدایی می گوید و تنها راهکار برای تثبیت شنهای روان را کشت گیاهان مقاوم به خشکی از نوع بوتهای و درختچهای می داند.

امیرحسین لقمان، کارشناس قدیمی حوزه بیابانزدایی در گفتوگو با پانا همزمان با روز بیابانزدایی درباره چالشهایی که در این حوزه وجود دارد، اظهار کرد: «ریزگردها فضای کشور را اشغال کرده و کل اقلیم خلیج عمانی و بخش گستردهای از اقلیم ایران - تورانی، فلات مرکزی، جنوب شرق و غرب کشور، سیستان، جنوب خراسان تا شاهرود، قم و حتی نزدیک پایتخت را فراگرفته است.»
این کارشناس بیابانزدایی با تاکید بر اعمال مدیریت ناکارآمد در مهار ریزگردها و شنهای روان، گفت: «تجربیات سنگین و طولانی در کویر و عرصه شنهای روان، فارغ از عملیات قیرپاشی و صرفا با استفاده از گیاهان متنوع مقاوم به خشکی و سطوح آبگیر باران وجود دارد، به عنوان نمونه منطقه یخآب که از قم تا اردستان ادامه دارد سطحی معادل ۲۶۱ هزار هکتار کار بیولوژیک و با محوریت گیاهان مقاوم به خشکی (درختچه و بوته) و سطوح آبگیر باران بدون استفاده از قیر مذاب (مالچ نفتی) اجرا و شنهای روان مهار شد و همانند این برنامه در شنزارهای یزد، کرمان، سیستان، جنوب خراسان تا سمنان اجرا شد اما مدیریت ناکارآمد منجر به بهمریختگی نظام بیولوژیک مذکور شد و کشور که در زمره کشور پیشکسوت در امر بیابان زدایی در عرصه جهانی بود، اکنون در بین کشورهای رو به توسعه در رده اول در زمینه فرسایش نزول کرده است.»
این پژوهشگر حوزه بیابانزدایی توضیح داد: «ریزگردها و شنهای روان دو منشا متفاوت دارند، ریزگردها از هورها و دشتهای سیلابی و شنهای روان از عرصه ناهمواریهای ماسهای(تپههای شنی) منشا میگیرند، به عنوان مثال در خوزستان ریزگردها از هورهایی همچون هورالعظیم و هور منصوره تولید میشوند که به علت احداث آببند در مسیر رودخانهها حقآبه هور قطع و به هنگام طوفانها، نهشتههای بستر هور در معرض فرسایش قرار گرفته و تولید ریزگرد میکند. حرکت شنهای روان در خوزستان به طور عمده از بیت کوصر و شنهای الباجی و در منطقه یخآب از ریگ بلند کاشان منشا میگیرد و هنگام وزان طوفانها حرکت شنهای روان را شاهد هستیم.»
لقمان با تاکید بر اینکه مشکلات ناشی از ریزگردها و شنهای روان قابل حل شدن است، گفت: «متاسفانه مدیریت ناکارآمد به جای انطباق عملیات بیولوژیک با طبیعت شنزارها، اقدام به قیرپاشی میکند تحت عنوان مالچ نفتی، در حالی که مفهوم مالچ خاکپوش است اما قیرپاشی مسمومکننده شنزار است و زیستمندان آن را اعم از گیاه و جانور نابود میکند.»
وی در ادامه با اشاره به اینکه تپههای شنی در موضع آبخوان عمل میکنند، گفت: «این پدیده از سوی خداوند خلق شده و یک نعمت محسوب میشود. ۸۰ درصد کشور در سیطره اقلیم فراخشک، خشک و نیمهخشک است. یکی از مشخصههای اصلی این اقلیم، میزان بارندگی است که کم است چون اگر بارندگی داشتیم، اصلا بیابانی نداشتیم و همین که در کشور بیابان داریم یعنی کشور ما بارندگی ندارد اما خداوند نعمتی به نام تپههای شنی خلق کرده است که به صورت آبخوان عمل میکنند. آبخوان به این معنی که محل ذخیرهگاه آب مصرفی مردم است. وقتی باران میبارد، تپههای شنی این باران را در خود ذخیره میکنند و این روند ادامه دارد که به سفره آبهای زیرزمینی وصل میشود و این باعث شده تا اطراف شنزارها سفره آبهای زیر زمینی غنی وجود داشته باشد.»
این کارشناس حوزه بیابانزدایی ادامه داد: «وقتی قیر مذاب پاشیده میشود، تپههای شنزار از حالت آبخوان خارج میشود چون قیرپاشی اجازه نمیدهد وقتی بارندگی میشود، آب داخل تپه شنی نفوذ کند. قیری هم که میپاشند ۳ سال دوام دارد و بعد از آن قطعه قطعه میشود. وقتی باران میبارد آب از این شکافها نفوذ میکند اما باران مسموم شده و وارد شنزار میشود و این آب سمی به سفره آبهای زیرزمینی وصل میشود و از طریق قنات و چاه در دسترس مردم قرار میگیرد و مردم از آن آب اطلاع ندارند و استفاده میکنند و آن سم وارد بدن میشود.»
لقمان تصریح کرد: «۳۲ میلیون هکتار در کشور در سیطره فرسایش بادی است و از این میزان حدود ۶ میلیون هکتار تپههای شنی است. از طرفی سالانه میزان بیابان در کشور ما افزایش مییابد.»
وی در ادامه اضافه کرد: «افزایش شن روان در کشور به این عامل بستگی دارد که شن روان در کجا استقرار پیدا کرده است. اگر میگویند شنهای روان خیلی خطرناک است بستگی به این دارد که شن روان در کجا است در چه موقعیت جغرافیایی قرار دارد. به عنوان مثال در ریگستان «جن» که پهناور است و در دشت کویر مستقر است چون باد از جهات مختلف میوزد مرتب شن روان افزایش پیدا میکند ولی این امر برای کسی مزاحمتی ایجاد نمیکند. در عین حال هر جایی که شن روان برود زمینه برای ایجاد پوشش گیاهی فراهم میشود.»
لقمان در ادامه در پاسخ به این سوال که چه روشهای جایگزینی برای طرحهایی همچون مالچپاشی وجودارد، گفت: «در هیچ جای جهان چنین روشی اجرا نمیشود. کشورهای پیشرفتهای همچون چین که دارای صحرای معروف (تاکلاماکان) است و همچنین صحرای (قرهقوم) در شوروی سابق را داریم که پوشیده از تپههای شنی است و دسترسی به قیر و سایر تجهیزات دارند اما از این روش استفاده نمیکنند. بنابراین برای تثبیت شنهای روان باید روشهای منطبق با طبیعت اجرا شود اما متاسفانه در کشور همچنان شاهد قیرپاشی هستیم. به طوری که میبینیم در منطقهای همچون بیت کوصر که درجه حرارت تا ۵۴ درجه سانتیگراد است وقتی قیر پاشیده میشود درجه حرارت به ۷۰ تا ۷۵ درجه میرسد و جهنم تولید میشود و هر آنچه موجود زنده وجود دارد نابود میشود.»
وی در پایان به مسئولان منابع طبیعى توصیه کرد: « باید قیرپاشى در عرصه ناهمواریهاى شنى متوقف شود و برنامه تثبیت شنزارها در بستر، تولید کلان گیاهان مقاوم به خشکى اعم از گیاهان دارویی و گیاهان تثبیت کننده که در عین حال قابلیت چرا براى گوسفندان را نیز داشته باشند هدایت شود.»
ارسال دیدگاه