مهدی مطهر: سینمای مستند ایران از سینمای داستانی جهانیتر است
پلتفرمها مخاطبان جدیدی به سینمای مستند اضافه کردهاند
تهران (پانا) - مهدی مطهر با اشاره به اینکه فیلمهای مستند پیشتر در تلویزیون نمایش داده شدهاند میگوید سینمای مستند ایران از سینمای داستانی آن جهانیتر است و با توجه ویژهای که برخی پلتفرمها به سینمای مستند داشتند مخاطبان جدیدی به این سینما اضافهشدهاند.
بهتازگی فیلمهای مستند «مهین»، «طیبه واعظی»، «۷۲ ساعت» و «ایستاده بر موج» و... به تهیهکنندگی مهدی مطهر در بخش سینمای دیگر یکی از شبکههای نمایش خانگی عرضهشده است.
در گفتوگو با این تهیهکننده درباره نمایش فیلمهای مستند در پلتفرمهای نمایش خانگی گفتگویی داشتیم و نقاط قوت و ضعف این عرصه را در کشورمان موردبررسی قراردادیم.
در ادامه مشروح این گفتگو را ازنظر میگذرانید:
نمایش آثار مستند در پلتفرمهای نمایش خانگی بستر تازهای برای ارائه این آثار بهحساب میآید. به نظر شما پلتفرمها چقدر میتوانند در بیشتر شدن مخاطب سینمای مستند تأثیرگذار باشند؟
شبکه نمایش خانگی باعث شده تا بحث کپیرایت و حقوق معنوی و مادی فیلمساز و تهیهکننده بیشتر جدی گرفته شود و فیلم مستند که همواره بازگشت سرمایه در این عرصه بسیار قلیل بوده در شرایط بهتری قرارگرفته و در طولانیمدت شاید حتی بتوان به بازگشت سرمایه فیلمهای مستند امیدوار بود در صورتی که درگذشته اگر فیلمها در تلویزیون نمایش داده میشدند حق پخشی به آنها داده نمیشد و نهایتاً اگر در جشنوارهای مورد استقبال قرار میگرفتند و میتوانستند جایزهبگیرند میتوانستند به بازگشت سرمایه امیدوارتر باشند اما نمایش آثار مستند در پلتفرمها بهخودیخود باعث میشود که ماهانه یا سالیانه حداقل مبلغی از تولید فیلم به مستندساز برگردد.
نکته دیگر این است که در ویاودیها معمولاً مخاطبانی فیلمهای مستند را میبینند که با مخاطبان تلویزیون تفاوت دارند و به همین دلیل میتوان گفت که در این عرصه مخاطبان جدیدی به این سینما اضافهشده است. اگر مستندهای ما در ساعات پربیننده تلویزیون هم پخش میشد شاید بخشی از مخاطبان که بیشتر مربوط به طبقه متوسط میشود و احتمالاً برخی از آنها قهری هم نسبت به این رسانه دارند به دیدن این مستندها نمینشستند اما در پلتفرمها شرایط متفاوت است و امکان دیده شدن فیلمهایمان توسط آن قشر هم وجود دارد.
تصور میشود با پخش مستندهای یبنمایی از شبکههای نمایش خانگی یک آرشیو بسیار بزرگ نیز برای سینمای مستند ایران بوجود بیاید؟
نکته دیگر که به نظر من کاملاً راهگشا است به این موضوع مربوط میشود که ویاودیها میتوانند با این فضای ابری که در اختیاردارند یک آرشیو برای مستندهای ما ایجاد کنند که امکان دسترسی به آثار را بسیار بیشتر میکنند چراکه ویاودیها کاملاً فراگیر شدهاند و من برای معرفی آثارم دیگر نیازی به ارائه هارد یا نسخه فیزیکی آثارم ندارم و میتوانم به مجموعههایی که قرار است با هم همکاری کنیم آثارم را از طریق پلتفرمها ارائه دهم.
چه نقاط قوت و ضعفی در عرضه آنلاین آثار مستند در ایران وجود دارد؟
اصلیترین نقطهضعف میتواند فاصله تبلیغات بین یک محصول سینمایی با یک فیلم مستند باشد. وقتی برای یک فیلم سینمایی ابزارهای تبلیغاتی فراهمتر و فراگیر است ناخودآگاه مخاطب آن اثر را بیشتر جدی میگیرد. شاید برخی بر این عقیده باشند که اساساً آثار سینمایی و سریالها برای مخاطب جدیتر هستند و به همین دلیل تبلیغات بیشتری به آنها اختصاص داده میشود اما همین نکته را در نظر بگیرید که تبلیغ مضاعف باعث میشود که آن اثر برای مخاطب جدیتر جلوه کند.
تجربهای در این قبال داشتهاید؟
تجربه این اتفاق را میتوان در مستند «در جستجوی فریده» دید که از سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شد و به همین دلیل رسانهها به تبلیغ این اثر پرداختند و این باعث شد که مستند «در جستجوی فریده» فارغ از داستانی یا مستند بودن در گروه هنر و تجربه بهقدری دیده شود که میزان مخاطبان دیگر آثار مستند ما با این اثر اصلاً قابل قیاس نباشد.
بنابراین مهمترین نقطهضعف در ارائه و نمایش آثار مستند این است که جای دقیق و درستی برای ارائه این آثار در ویاودیها در نظر گرفته نشده و به همین دلیل مخاطب یا این آثار را گم میکند یا اصلاً متوجه آنها نمیشود و باید مخاطب با پیشزمینه و با تصمیم قبلی به دیدن مستند بیاید در حالیکه اگر تبلیغات این آثار در پیشانی پلتفرمها وجود داشته باشد قطعاً مخاطب بیشتری خواهند داشت.
چرا پلتفرمها را برای پخش آثار مستندتان انتخاب کردید؟
فیلم «مهین» و مستند دیگری با عنوان «۷۲ ساعت» درباره شهید قاسم سلیمانی درپلتفرمهای دیگر نیز ارائهشدهاند. این شبکه نمایش خانگی با حضور تیم جدید اقبال خیلی بهتری به سینمای مستند نشان میدهد که امیدوارم این روند در تبلیغ این فیلمها هم وجود داشته باشد چراکه شاید تیم این شبکه نمایش خانگی برای انتخاب آثار خیلی جدی باشد ولی برای توزیع و جایگیری فیلمها در صفحه اصلی نیازمند جدیت بیشتر هستیم و میتوان از این تیم انتظار چنین توجهی به سینمای مستند را داشت.
تصوری که من از شبکه نمایش خانگی که فیلم عرضه شد کاملاً درست بوده و این پلتفرم واقعاً خیز بزرگی برای پرداختن به سینمای مستند و مخاطب این سینما برداشته است. در قرارداد تأکید شده که فیلمها ثبت میشوند و در قرارداد ذکر میشود که فیلمها توسط گروه حرفهای در یوتوب هم بارگذاری میشوند که این میتواند هم درآمدزایی داشته باشد و هم جلوی سرقت فیلمها را بگیرد. این مسائل هستند که میتواند تمایزی بین این پلتفرم با دیگر پلتفرمها ایجاد کند. طبیعتاً تعامل افرادی امثال من و دیگر مستندسازان میتواند توجه مستندسازهای بیشتری را به این ویاودی جلب کند چراکه گر من حس خوبی از این همکاری داشته باشم قطعاً میتوانم این همکاری را به دیگر مستندسازها هم پیشنهاد بدهم.
آیا سینمای مستند ایران پتانسیل این را دارد که در آینده بتواند از طریق نمایش آنلاین به اقتصادی پویا برسد؟
سینمای مستند با قدری حمایت ویاودیها و فضاهای توزیع این آثار میتواند به مخاطبان گستردهای دست پیدا کند. شاید حدود ۶۰۰ یا ۷۰۰ نفر باشند که جامعه مستندسازان جدی را تشکیل میدهند و هرکدام با هر مضمونی که کار میکنند واقعاً دغدغه کار فرهنگی و هنری دارند وگرنه میتوانستند با تولید ویدئوهایی سادهتر درآمدزایی کنند اما پذیرش همه این سختیها که هم به لحاظ نظارتی و هم به لحاظ درآمدزایی وجود دارد نشان میدهد که برای این عزیزان مسائلی فراتر از سرمایه وجود دارد.
چقدر برای ساخت مستند باید مسائل مالی و درآمدزایی را جدی گرفت؟
اگر فضایی برای چنین افرادی با چنین انگیزهای بالا فراهم شود که دغدغههای مالیشان نیز رفع شود مطمئن باشید دوباره در جهت همین دغدغههایشان صرف میشود و من اصلاً مستندسازی را ندیدم که با دستیابی به بودجه بیشتر به فکر افزایش متراژ خانهاش باشد، معمولاً همان بودجه را هم برای ساخت اثر بعدی هزینه میکنند.
مطمئن باشید افزایش درآمد مستندسازان اگر منجر به افزایش این تولیدات نشود به افزایش کیفیت مستندها منجر خواهد شد چراکه میدانیم بسیاری از مستندها به دلیل عدم وجود سرمایه کافی از صداگذاری مناسب و باکیفیت یا موسیقی ارجینال و... محروم میشوند.
وضعیت سینمای مستند ایران را در جهان چگونه میبینید؟
مطمئن باشید سینمای مستند ما از سینمای داستانی ما جهانیتر است و اگر سرمایهگذاری درستی در آن وجود داشته باشد بازگشت سرمایه در این سینما دهها برابر بیشتر از سینمای داستانی خواهد بود. فیلمهای سینمایی ما غیر از فیلمهای اصغر فرهادی و چندین فیلم معدود مثل آثار سیاسی دیگر آثارمان که شاید بیش از ۹۰ درصد فیلمهای سینمایی را شامل شود، فقط بازار داخلی دارند ولی من مطمئنم فضای مستند ما میتواند مخاطب بینالمللی بیشتری داشته باشد که اتفاقاً درآمدزایی بیشتری هم برای مستندسازان داشته باشد و ما میتوانیم به نمایش در پلتفرمهای خارجی هم توجه داشته باشیم.
وضعیت سینمای مستند ایران را در عرصه آثار تاریخی و دفاع مقدس چطور ارزیابی میکنید؟
از بین شاید ۴۰۰ اثری که تولید کردهام شاید ۳۰ یا ۴۰ اثر به سینمای دفاع مقدس مربوط باشد و البته این از کم توفیقی من است. من در اکثر موضوعات فیلم ساختهام و به مسائلی چون سندروم دان، بحران سوریه، شفافیتهای اقتصادی و... پرداختهام.
معمولاً مهمترین مشکلی که در سینمای مستند دفاع مقدس وجود دارد این است که فیلمسازان تازهکار که اولین تجربه خود را کسب میکنند به سراغ این آثار میروند و فیلمسازان باتجربه ما تمایلی به کار در این زمینه ندارند و به همین دلیل اکثر آثار مستند ما در حوزه سینمای دفاع مقدس به لحاظ کیفیتی در سطح بالایی نیستند و آثار فقط با دغدغهای مهم ساختهشدهاند اما به دلیل کمتجربگی و بودجه اندک نتوانستهاند به کیفیتی مطلوب برسند. به نظر من این مهمتر ضعف سینمای دفاع مقدس است و ما باید به کیفیت بیشتر توجه داشته باشیم.
نکته دیگر این است که مستندهای دفاع مقدس کمتر در فضای رقابتی جشنوارهها قرارگرفتهاند و مخاطب جهانی را هم کمتر مدنظر داشتهاند و بیش از هر چیز در تلویزیون نمایش دادهشدهاند که همین باعث شده تا در بحث کیفیت نیز تولیدکنندگان وسواس و دقت کمتری به خرج دهند.
اما در حوزه تاریخ ما کارگردانان و تهیهکنندگان بزرگی چون پیروز کلانتری، فرهاد ورهرام، شکیبانیا، ارد عطارپور و رزاق کریمی راداریم که آثار بهیادماندنی تولید کردهاند و ما در شرایط بهتری قرار داریم.
ارسال دیدگاه