پورعلی گنجی: دوری از فوتبال وحشتناک است؛ صحبتی با پرسپولیس انجام ندادهام
مطمئن بودم یک روز ژاوی سرمربی بارسلونا میشود
تهران (پانا) - مدافع تیم ملی فوتبال ایران که این روزها به علت مصدومیت شدید در حال سپری کردن دوران درمان است، درباره غیبت طولانی مدتش در فوتبال و انتخاب ژاوی به عنوان سرمربی بارسلونا اظهار نظر کرد.
از جام ملتهای آسیا در استرالیا که به عنوان یک بازیکن جوان وارد ترکیب اصلی شد، تا امروز که دوران مصدومیت را پشت سر میگذارد، مرتضی پورعلیگنجی همیشه پای ثابت اردوهای تیم ملی بوده و همیشه کمنوسان ظاهر شده. او یکی از ارکان غیر قابل گذشت از خط دفاع تیم ملی در سالهای اخیر بوده، در جام جهانی به میدان رفته و در جام ملتها نیز بازی کرده. حالا اما چند ماهی است که پورعلیگنجی به دلیل آسیبدیدگی از فوتبال دور شده و مراحل درمان خود را پشت سر میگذارد. در روزهای بیخبری از این مدافع باتجربه و در حالی که او مو به مو درمان خود را پی گرفته، به سراغ او رفتیم و حرفهای او را درباره مصدومیت، تیم ملی و آیندهاش شنیدیم. پورعلیگنجی مثل همیشه با آرامش کامل پاسخ سؤالهای ایران ورزشی را داد. او از آسیبدیدگیاش گفت و اینکه چه سختیهایی در این ماههای اخیر کشیده. از تیم ملی گفت و اینکه تمام بازیکنان، کادرفنی و مسئولان فدراسیون فوتبال دنبال رسیدن به هدفی مشترک هستند. او جملهای جالب هم به زبان آورد و گفت در تیم ملی فرد مهم نیست و همه میخواهند به موفقیتی مهم دست یابند.
وضعیت درمان مصدومیتت چطور است و چه زمانی میتوانی برگردی و بازی کنی؟
از روزی که عمل کردم تا به امروز، سه ماه و ۲۲ روز گذشته و طبق برنامه اسپیتار جلو میروم. با سیستم این کمپ پیش میروم و خدا را شکر همه چیز خوب و نرمال است. از نظر ذهنی و روحی روانی باید خیلی قوی باشی که بتوانی با چنین مصدومیتی کنار بیایی. حالا شاید بپرسید چرا پروسه درمان زیر نظر اسپیتار است چون اینها خیلی در این زمینه تجربه دارند و از امکانات بالایی نیز سود میبرند. از جراح و فیزیوتراپ بگیرید تا بدنساز و مربی شنا. روز به روز بهتر میشوم و شرایط مساعد است. فکر میکنم تا یک ماه دیگر کار با توپ را شروع کنم و ۲ ماه دیگر بتوانم کنار تیم و سایر بازیکنان تمرین کنم. نهایت این است که تا ۳ ماه دیگر میتوانم در مسابقات رسمی شرکت کنم و دوباره در میادین فوتبالی حاضر شوم.
دوری از فوتبال چقدر سخت است؟ میشود نمونهای بیاوری که سختیاش تا چه حد زیاد است؟
دوری از فوتبال وحشتناک سخت است. اصلاً فوتبال خودش سخت است و خیلی خیلی تحمل و از خودگذشتگی میخواهد اما وقتی مصدوم میشوی و فوتبال را در ورزشگاه یا از تلویزیون میبینی، هزار برابر سختتر از کاری است که طی ۲۰ سال و هر روز انجام میدهی. مصدومیتهای بلندمدت هم که دیگر برایتان نگویم، آدم را قشنگ پیر میکند. حالا فرقی هم نمیکند، مچ باشد، کمر باشد، دست باشد. شبیه این است که جنس مخالف باشی و شش ماه، هشت ماه، ۱۰ ماه، از روز اول حواست باشد که نکند آسیبی متوجه بچهات شود. بعد از مصدومیت نباید تکان بخوری، یکسری جابهجاییها را نباید حتی روی تختت داشته باشی تا بشود حدود یک ماه. در این مدت باید روی ویلچر بنشینی و با این وسیله جابهجا شوی. بعد هم میرسی به دو عصا، بعد یک عصا و بعد آرام و آهسته باید قدم بزنی، راه بروی و بدوی. کلاً یکسری سختیها دارد که زندگی را به آدم یاد میدهد. من فکر میکنم اگر کسی میخواهد فوتبالیست شود، از نوجوانی باید این مسائل برای او درس شود و این سختیها را یاد بگیرد. در تمام ورزشها هم این قضیه صدق میکند. یک ورزشکار ۱۵ ساله حتماً باید یک درس اختصاصی داشته باشد تا بیاید و ببیند چقدر از خودگذشتگی میخواهد و برخی چقدر رنج میکشند تا از مصدومیت برگردند و دوباره بتوانند بازی کنند. این مصدومیتها آدم را صبور میکند و هر کسی که ذهن قوی داشته باشد میتواند چنین شرایطی را تحمل کند و با قدرت به میادین برگردد.
برای بازگشت چه برنامهای داری؟
برنامه من فعلاً این است که بچه دو سه ماهه را به شش ماه برسانم و بتوانم با کمک دوستان و کمک فدراسیون فوتبال، سرمربی و کادرفنی به آمادگی کامل برسم و به تیم ملی کمک کنم. دوست دارم کنار تیم ملی باشم و بتوانم خدمت کنم. بابت برگشت هم با باشگاه شنزن قرارداد دارم اما فعلاً مراحل درمانم را پیگیری میکنم تا ببینم چه اتفاقاتی رخ میدهد.
با توجه به ارتباط نزدیکی که با یحیی گلمحمدی داری، همیشه گزینه حضور در پرسپولیس بودی و هستی. الان هم همینطور است. آیا صحبتی میان شما رد و بدل شده؟
آقا یحیی که مثل برادرم است و دوستش دارم. ضمن اینکه پرسپولیس و استقلال مثل تیم ملی هستند و علاقهمندم همیشه موفق باشند. بهتر است در این مورد حرفی نزنم اما اگر شرایط مهیا بود میخواهم خارج از ایران بازی کنم. البته به من لطف دارند و حدود ۸ ماه قبل دو سه تیم با من حرف زدند اما به همه آنها گفتم برایتان احترام قائلم اما فعلاً قصدی برای بازگشت ندارم.
ژاوی سرمربی بارسلونا شد. تو سابقه چند سال بازی در السد را کنار او داری. آیا میتواند موفق باشد؟
مطمئن بودم یک روز ژاوی سرمربی بارسلونا میشود. با توجه به سیاست کاری و شخصیت قدرتمندی که ژاوی دارد، شک ندارم میتواند روزهای موفقی را در بارسلونا تجربه کند. درست است الان شرایط تیمشان خوب نیست اما شک ندارم خیلی خوب میتواند تیم را جمع کند. الان هم اگر نتیجه نمیگیرد، به این خاطر است که تیم را خودش نبسته و بازیکنان مدنظرش را جذب نکرده. به نظر من خیلی میتواند موفق باشد و برای او آرزوی بهترینها را میکنم. با اینکه رئالی هستم اما به خاطر ژاوی یکی از هواداران بارسلونا هم خواهم بود. البته بعد از رئال.
بعد از حضورش در بارسلونا آیا صحبتی با او داشتی؟
بله، با او حرف زدم. با بزرگواری جواب مرا داد و خیلی با احترام به من و به عنوان همتیمی قبلی محبت کرد. من هم از او به خاطر انسانیتش تشکر میکنم.
تیم ملی وضعیت مناسبی برای صعود به جام جهانی دارد. آیا بستر برای صعود و همچنین عبور از مرحله گروهی جام جهانی فراهم است؟
ما تمام بازیها را بردیم و فقط یک مساوی داشتیم. در تیم ملی یک ست کامل هستیم. از حمایت مردم بگیرید تا فدراسیون فوتبال، کادرفنی و بازیکنان. باید قبول کنیم که تیم ملی ما در این مقطع یکی از بهترینهای آسیا است. همیشه ژاپن، عربستان، استرالیا و کرهجنوبی همراه ما جزو قدرتهای آسیا بودند اما الان بازیکنان ما در تیم ملی همه ستاره هستند و در هر پست دو سه ستاره داریم که ما را از بقیه آسیاییها جدا کردهاند. فکر میکنم میتوانیم با یک برد در بازی با عراق به جام جهانی برویم و آنجا هم نتیجه بگیریم.
در این مدت و برخلاف نتایج خوبی که تیم ملی کسب کرده، انتقاد از دراگان اسکوچیچ زیاد بوده. آیا حق او است که با این نتایج، این همه انتقاد بشنود؟
همه مردم فوتبالدوست جهان، از تیم ملی کشورشان هم انتقاد میکنند و هم حمایت. هر دو قابل احترام هستند و ما میتوانیم از انتقادهای دلسوزانه و منطقی آنها برای پیشرفتمان استفاده هم بکنیم. همه دوست دارند تیم ملیشان بهترین باشد، نتیجه بگیرد و همیشه عالی بازی کند تا دل هواداران شاد شود اما این مسائل نیاز به امکانات، زمان و هماهنگی دارد. شما اگر بخواهید همین کشورهای عربی را با ما مقایسه کنید، از نظر امکانات، شرایط زمانی و مالی، اردوها و بازیهای تدارکاتی که در سال برگزار میکنند، متوجه میشوید که پیشرفت آنها در این زمینهها چقدر زیاد بوده است. میدانید چه میگویم؟ چون ما بازیکنان بااستعداد و باغیرت داریم، همیشه آن تناقض را جبران کردهایم و توانستهایم فاصله را کم کنیم.
موضوعی که گفتی کاملاً منطقی است و این مسأله در انتقاد از اسکوچیچ باید مد نظر قرار بگیرد که متأسفانه خیلی وقتها اینطور نیست.
آقای اسکوچیچ از زمانی که سرمربی تیم ملی شده زمان آنچنانی نداشته که بتواند مثلاً ۱۰ روز کامل بازیکنان را کنار خود داشته باشد و بتواند تاکتیکهای مدنظرش را در تمرینات اجرا کند. زمان نداشته که بخواهد یکسری مسائل را بگوید و در زمین از بازیکنان بخواهد. مثل او، بازیکنان هم زمان میخواهند تا کنار هم بازی کنند و به هماهنگی بیشتری برسند. حداقل باید یک هفته ۱۰ روز تمرین کنیم، بازی تدارکاتی برایمان برگزار شود و فقط در دیدارهای رسمی کنار هم قرار نگیریم. در این شرایط میتوانیم اشتباهات را در بازیهای تدارکاتی مرتکب شویم و در بازیهای رسمی فرصت خطا نداشته باشیم. خود من به خاطر شرایط کرونا، قرنطینه و مصدومیت، چهار اردوی تیم ملی را از دست دادم و نتوانستم کنار بازیکنان باشم. میخواهم به این نکته برسم که ما زمان آنچنانی نداشتیم که به هماهنگی آرمانی برسیم. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که آقای عزیزی خادم، آقای اسکوچیچ، همه افرادی که در فدراسیون حضور دارند و تمام بازیکنان و کادرفنی، هدفشان یکی است و همه میخواهند مردم را خوشحال کنند. همانطور که یک مرد ۸۰ ساله که با استرس بازی تیم ملی را دنبال میکند و از برد تیم ملی لذت میبرد، ما هم تلاش میکنیم که تیم ملی در تک تک بازیهایش به پیروزی برسد. فرد در تیم ملی مهم نیست و فکر میکنم تنها هدف این است که دل مردم شاد شود. امیدوارم همه ما بتوانیم در این راستا قدم بزرگی برداریم و در هر شرایطی که برای تیم ملی بازی کنیم و سرباز تیم ملی هستیم، بتوانیم پرچم را بالا ببریم.
ارسال دیدگاه