ام ابیها، مادرِ پدر
قم (پانا) – شهادت حضرت زهرا(س) حکایت یگانه مادری است که او را به زیبایی مادر پدر خواندند.
مادر! نام تو یعنی معنای کامل مادر بودن، یعنی با پهلوی شکسته بین در و دیوار باشی و همچنان بزرگوارانه پشت و پناه «علی» بمانی!
مادری که هیچ کس را جز خدا و علی (ع) نداشت و تو با سنّ کم، چه بزرگ مادری بودی!
در دامان پر مهر و محبتت حسنین(ع) پرورش یافتند و مردان غیور و آزاده ای شدند که عالمیان پس از سالیان زیاد هنوز هم مست و شیدای آنان و تشنه درگاه کرمشان هستند.
ای همسر شیرمرد خیبر شکن! چه استوار پشت علی ایستادی تا قامت بلندش در پیش اهریمنان روزگار خم نگردد.
زهرای علی! میخ در پهلویت را شکافت و محسنت شهید شد؛ اما دشمنان و بدخواهان کوفه باز هم اذیت و آزار خود را ادامه دادند، بعد از پر کشیدنت نمیدانی که علی از فرط تنهایی سر در چاه فرو می برد و میگریست و تنها چاه و خدا صدای ضجه های غربت حیدر کرار را می شنیدند.
مادر سادات! عاشقان سینه چاک حسینت مست بوی چادر خاکی تو اند و به احترام غربتی که در کوفه داشتی، شب های جمعه به عشق دیدارت به بین الحرمین می شتابند تا روزی هر ساله خود را از غبار قدمت بگیرند و اینگونه در محضر شما عاشقی می کنند.
مادر مهربانم! شاید حرمی برای زیارت نداشته باشی ولی در دل عاشقانت همیشه صحن و سرایی مصفا داری که هر بار که دلگیر می شویم خود را پای ایوان نجف میرسانیم و هر زمان که در زندگی سخت به تنگ می آییم پنجره فولاد پسرت امام رضا (ع) را با نام شما دخیل میبندیم.
ای مادر شهیده ام! شب هنگام که درد هایت را از علی پنهان کرده و در سینه نگه می داشتی، برای مردم دعا می کردی! ما تا ابد زیر چادر سیاهت خانه گزیده ایم و می خواهیم برای فرزندانت دعا کرده در محشر شفاعت مان کنید تا منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) بیاید و صحن و سرای با صفایت را با حضور و ظهور ایشان زیارت کنیم.
نیمه جان هم باز او صاحب لواست
چادر خاکی او مشکل گشاست
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ
ارسال دیدگاه