علیرضا مجمع*
اسباببازی ام را بدهید!
روایت دعواهای شبکه ۳ و مدیرانی که اندازه قوارهشان لباس دوخته نشده است
انگار رسم شده است هر وقت مدیری بر مسندی تکیه میزند بنا بر روال نانوشته نسق کارمندانش را باید بکشد. این نسق کشی بنا بر زوری که دارد ممکن است از تغییر شروع شود و تا نزول دادن مدیران و کارمندان هم برسد. حد و حدود دانستن اینکه چگونه باید مدیریت کرد را فقط میتوان در مدیرانی یافت که علاوه بر دانش آکادمیک، تجربه مدیریتی در آن زمینه را هم ضمیمه صندلیشان کرده باشند.
به نظر میرسد در دعواهای اخیر شبکه ۳ تلویزیون ایران بیشترین ضربه را یک مدیر بیربط به حوزه مدیریت رسانه به این ماجرا زده است.
پرده اول:عادل/فروغی
علی فروغی متولد سال ۱۳۶۷ در دوران تحصیل در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه امام صادق (ع) تحصیل کرده و جانشین بسیج دانشجویی این دانشگاه بود. فروغی، قائممقامی بنیاد اندیشههای امام در نهاد رهبری در دانشگاهها، فرمانده پایگاه بسیج، عضویت در شورای معارف صدا و نیز شوراهای عالی فیلم، پویانمایی و شورای عالی کتاب بسیج را نیز تجربه کرده است.او پیش از این رئیس مرکز بسیج صدا و سیما و مدیر مرکز تخصصی معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان بسیج مستضعفین بود و سردبیری برنامههای مختلف رادویی و تهیه کنندگی و کارگردانی چند مستند تلویزیونی را در کارنامه دارد. در این سابقه نه نشانی از سواد آکادمیک در زمینه مدیریت رسانه هست، نه تجربه مدیریتی در فضای تلویزیون و نه آشانی با موضوع دعوایی که خودش دامن زد.
او در شبی که فوتبال لیگ ملتهای اروپا قرار بود برگزار شود، عامل جنجالی شد که اگر کمی دربارهاش تحقیق میکرد تلویزیون-یا به قول خودشان رسانه ملی- این همه هزینه بابتش نمیداد. او نمیدانست که لیگ ملتهای اروپا اهمیت چندانی نسبت به مثلا جام جهانی یا لیگ قهرمانان اروپا یا جام ملتهای اروپا هم ندارد، پس اصلا لزومی نداشت پای انگلیس و اسپانیایی بایستد که بازیشان را میشد داد شبکه ورزش. اما انگار بازی فروغی/عادل دراماتیکتر از بازی پرگل انگلیس اسپانیا بود که مدیر جوان و بی تجربه احساس کرد باید روی عادل را کم کند. و فکر کرد روی عادل کم شد. هفته بعد اما بهانهای نداشت برای اینکه در ۹۰ را دوباره ببندد، بنابراین گفتوگوی رسانهای عادل را بهانه کرد و دوباره ۹۰ را از آنتن حذف کرد. این کارها از کودکان لجبازی که اسباببازیشان را رقیبشان گرفته است برمیآید. وگرنه کیست که نداند یک گفتوگوی ساده با یک رسانه رسمی آن هم در حدی که عادل حرف زده بود، برای کسی که بیش از ۲۰ سال است در رسانه کار میکند، نه تنها ایراد نیست، که باید انجام شود و عادل هم میداند که چگونه باید حرف بزند و از خط قرمزها عبور نکند. بچهگانه است اگر فکر
کنیم عادل را باید تنبیه کرد چون گفتوگو کرده است. کسی با این تصور قطعا به درد یکی از پربینندهترین شبکههای رسمی تلویزیون ایران نمیخورد.
پرده دوم:رشیدپور/فروغی
مثلهای ایرانی شاهکار است. خیلی جاها به درد میخورد. یکیشان این است که میگویند:«طرف آمد ابروش رو درست کنه، زد چشمش رو هم کور کرد» حکایت گفتوگوی علی فروغی با رضا رشیدپور در برنامه حالا خورشید است. نگاه از بالایی که نشان از بیتجربهگی مدیر جوان دارد-این لفظ مدیر جوان هم عجب راه فرار خوبی است برای طیف او- در مقابل مجریای که اندازه دو سوم سن او سابقه اجرا دارد، فقط و فقط از انتخاب غلطش ناشی میشود. نمیشود جلوی مجریای نشست و آنقدر کاربلد بود که نقاط صعف خود را پنهان کرد. نمیشود. می زند بیرون. و زد بیرون. علی فروغی میخواست جلوی دوربین مردم را فریب دهد، نتوانست. روحیه دیکتاتورمآبانهاش بدجور توی ذوق زد. میخواست از حالا خورشید برای خودش برگ برنده بسازد، اما هر حرفی زد علیهاش استفاده شد. نمونهاش جایی بود که به رشید پور گفت تو ساعت ۶ من رو از خواب بیدار کردی و از من پرسیدی می تونم حرف بزنم درباره عادل یا نه، و من گفتم بزن. فردایش رشیدپور این حرف را تکذیب کرد، اما این که چرا روی آنتن جلوی خود آقای مدیر این کار را نکرد، خود جای بحث است. شاید نمیخواست به سرنوشت عادل دچار شود. عقل سلیم میگوید با مدیر بی
تجربه درنیفت. عقلانیتی در کار نیست که تصمیم درست از آن بیرون بیاید. ممکن است تو را هوا کند. رشیدپور هم بر این اساس عمل کرد.
پرده سوم:رشیدپور/خبر۲۲
اینکه در شبکه ۳ همه چیز روی هواست دیگر شکی باقی نیست. گوینده خبر روی آنتن زنده برای پخش شبکه میزند، و رضا رشیدپور هم در بخش طنز برنامهاش با آنها شوخی میکند. تا اینجا خیلی چیز مهمی نیست. اما اینکه آن شوخی باعث میشود تهدید به مرگش کنند، دیگر در هیچ جا رسم نیست. روی آنتن زنده رضا رشیدپور را بریا شوخیاش با آنها تهدید به مرگ میکنند. اینجاست که باز یادمان میافتد آقای فروغی مدیر ۳۰ سالهای است که هنوز مدرسه نمیرفته که شبکه ۳ کارش را شروع کرده، وقتی ۱۱ سالش بوده عادل ۹۰ را شروع کرده، از رضا رشید پور ده سال و از عادل ۱۴ سال کوچکتر است و چون نسبتی با یی از آدمها دارد گذاشتهاند مدیر جایی که باید اول بداند چگونه مدیریتش کند بعد روی صندلیاش بنشیند. خلاصه این لباس برایش خیلی گشاد است. برای همین عنان کار از دستش در رفته است. شاید هم این لباس برای رییساش هم گشاد است. کسی چه میداند.
* منتقد و کارشناس فرهنگی
ارسال دیدگاه