در گفتوگو با پانا
سهیل ساعی : باید «افرا» را ببینیم تا در تاریکترین لحظهها امیدمان را از دست ندهیم
تهران (پانا) - سهیل ساعی کارگردان نمایش «افرا» اجرای این اثر را گامی در جهت شکوفایی امید در جامعه عنوان کرده است.
«افرا» نمایشنامهای تمثیلی از بهرام بیضایی است که طبقات مختلف اجتماعی ایران را در قالب یک داستان به تصویر میکشد. افرا نام خانم معلمی است که مادرش کارگر یک خانه اعیانی است. افرا برای به دست آوردن لقمهای بخورونمیر و گذران خانواده چهار نفره خود میپذیرد معلم سرخانه شش «شازده چلمن میرزا» فرزند عقبمانده بدرالملوک، خانم خانه اعیانی، شود و از اینجاست که اتفاقات دست به دست هم میدهند تا سمبل روشنگری و حقیقت یعنی افرا را به خاک بیندازند.
بهرام بیضایی این متن را در سال ۱۳۷۶ نوشت و ده سال بعد در سال ۱۳۸۶ در تالار وحدت روی صحنه رفت و یکی از مهمترین نمایشنامههای او نام گرفت. اجرای افرا با نقشآفرینی جمعی از بزرگان بازیگری تئاتر و سینما با استقبال خوبی مواجه شد به طوری که طی سالهای بعد از این اجرا کمتر کارگردانی جرئت نزدیک شدن به این نمایشنامه و اجرای عمومی آن را به خود داده است.
این روزها اثر سترک بیضایی به کارگردانی سعیل ساعی و بازیگری تعدادی از جوانان بازیگر حرفهای تئاتر به صحنه میرود تا علاوه بر یادآوری خاطره افرای بیضایی، تلنگری برای جامعه باشد؛ تلنگری گه به ما یادآور میشود چگونه یک عاشق دلباخته به طرفهالعینی تبدیل به بدترین دشمنت خواهد شد.
سهیل ساعی که در نمایش خود بازیگری در نقش «پسرعموی افرا» یعنی سمبل امید را برعهده دارد در گفتوگویی با خبرنگار پانا درباره این نقش میگوید: با توجه به نام بزرگ آقای بیضایی، انتخاب این نمایشنامه برای اجرا خالی از دلهره نبود اما من همیشه به پشتوانه گروه خوبی که در اجرا با من همکاری میکنند اطمینان داشتم که اجرای خوبی خواهیم داشت و پیش تماشاگرانمان سربلند میشویم.
ساعی با اشاره به کاراکتر افرا با بازی نسرین درخشانزاده که پیشتر در نقش «یرما» به کارگردانی علی رفیعی به صحنه رفته است به تفاوتهای دو بازی این هنرپیشه اشاره کرد و گفت: کار آقای دکتر رفیعی متکی بر بیان بدنی بازیگر بود اما در افرا سعی کردیم یک بازی استرلیزه داشته باشیم . از خانم درخشانزاده انتظار میرفت دو چهره متفاوت از افرا را در آغاز و پایان نمایش به نمایش بگذارد؛ یکی فردی دارای نشاط و شادی و ریتم و حرکت زندگی که در کلاس درس و درکنار دانشآموزانش خواهان آن است که دنیا را بسازد و نور حقیقت را بر آن بتاباند و دیگری افرای پایان نمایش که به سکون محض میرسد. فکر میکنم خانم درخشانزاده به خوبی از عهده نقش برآمدهاند.
کارگردان نمایش «بازی استرندبرگ» و «آخرین بازی» به وضع کنونی جامعه ایران و تاثیری که میتوانند از اثری نظیر افرا بگیرند گفت: داستان افرا داستان دردهای مبتلابه جامعه ماست. به رغم اینکه سالها از نوشتهشدن نمایشنامه گذشته است، هنوز هم انگار قصه امروز ماست و مانند روز نخستینِ نگاشته شدن به قلم بیضایی، جامعه ما نیازمند خواندن، شنیدن و دیدن آن است. باید افرا را ببینیم تا زود قضاوت نکنیم، افرا را ببینیم تا نیاز جامعه به معلم را درک کنیم. افرا را ببینیم تا در تاریکترین لحظهها امیدمان را از دست ندهیم حتی اگر آن امید ساخته و پرداخته ذهنمان باشد. بنابراین روشنایی و حقیقت که در شخصیت «افرا» تجلی پیدا میکند هرگز در مقابل نمادهایی مثل تفکر سنتی، بورژوازی و تعصبات پوپولیستی امید به ساختن فردایی روشن را از دست نمیدهد.
ساعی از «افرا» به عنوان اثری شریف نام برد که در دوره گیشهسالاری با همکاری برخی از خوبان تئاتر به صحنه رفته است تا رنگ امید به همه پایانهای غمانگیز بزند.
ارسال دیدگاه