مسعود کارگر*

ایده و خلاقیت، منجی آیتم سازی طنز خواهد بود

باید از ظرفیت شهرستان‌ها در تولیدات رسانه ملی استفاده کرد

تهران (پانا) - پرداختن به موضوعات اجتماعی با زبان طنز و فکاهی از دیرباز و قرن‌ها در همه جای جهان و ایران مرسوم بوده است. که در هر مقطع زمانی با یک شیوه و مدلی این سبک را اجرا می‌کردند.

کد مطلب: ۱۵۵۸۹۴۰
لینک کوتاه کپی شد
ایده و خلاقیت، منجی آیتم سازی طنز خواهد بود

در تاریخ باستان و عصر قدما به شکل تلخک بازی، شعرهای طنز انتقادی و یکسری مراسمات خاص در هر دوره که برای مردم و یا در دربار پادشاهی اجرا می‌شد برای خنداندن و در عین حال نقد هر چند خفیف به اوضاع موجود؛ این رویه قرن‌ها تداوم داشته و در عصر فعلی با وجود رسانه‌های مدرن و تکنولوژی ترکیب و ابعاد جدیدی پیدا کرده است. در ایران که قرن‌ها همین سبک شعر طنز، اجراهای فکاهی، تلخک بازی، نمایش رو حوضی، پرده خوانی و حتی در قالب موسیقایی وجود داشته و امروزه به شکل جدیدتری خودش را بروز کرده و با مدل‌های امروزی همان مسیر را اما با جسارت بیشتر تداوم بخشیده است.

در کنار شعر و آثار مکتوب در این دست، آثار نمایشی و تصویری بازخورد و واکنش بیشتر و بهتری در ۵۰ سال اخیر خاصه در ایران داشته که از دریچه طنازی و توامان نقادی بتوان مخاطب را پای کار خود نگهداشت. مهران مدیری و داریوش کاردان جز طلایه داران این عرصه و از اولین آیتم سازان انتقادی تصویری در ایران مخصوصا پس از انقلاب بودند که با ساخت برنامه‌های چند بخشی که در هر بخش بصورت آیتمی و با زبان طنز به یک ماجرا و مشکل اجتماعی می‌پرداختند. که ساعت خوش، جنگ ۵۷ در دهه هفتاد و شوخی کردم «مدیری» و خنده بازار «شهاب عباس» در دهه نود جز برجسته‌ترین این آثار و صاحب سبک هستند.

عمده آثار آیتمی «مهران مدیری» مثل «ساعت خوش» ، «شوخی کردم» و «عطسه» بر محوریت نقد به مسائل مهم اجتماعی بر پایه تیکه‌های تند انتقادی به موضوعات کلان مبتلا به جامعه بوده است و در نمونه‌ای مشابه اما در مدل پرداخت یعنی «خنده بازار» «شهاب عباسی» پا از این کلی گویی فراتر گذاشته شد و سازنده دست به تقلید رفتاری و گفتاری چهره‌های مطرح سیاسی-فرهنگی-رسانه‌ای زد که در آن مقطع هم طرفداران زیادی پیدا کرد و هم منتقدان بسیاری به سبب نزدیک بودن این مدل به تمسخر و توهین؛ اما در هر صورت «خنده بازار» یک سبک جدید طنز آیتمی بود که علاوه بر آن تقلید، موضوعات مهم اجتماعی را نیز صریح‌تر مطرح و روی آن مانور می‌داد که این مجموعه پس از ۷ فصل به وادی تکرار افتاد و در نهایت پایان یافت.

در سال ۱۴۰۴ و به مناسب عید نوروز و سال جدید، تلویزیون مجدد یک مجموعه آیتم محور را به پخش خود رسانده که دنباله رو همان برنامه‌های مطرح گذشته است که در بالا به آن‌ها اشاره شد. برنامه‌ای به نام «با عرض معذرت» که تولید مرکز سیمرغ صدا و سیما است که کاگردانی آن را محمدرضا حاجی غلامی به عهده داشته و تهیه کننده، طراح و ایده پرداز آن «رضا حاتمی وفا» از تهیه کنندگان و برنامه‌سازان جوان و نو ظهور این عرصه است. «با عرض معذرت» با ترکیبی از بازیگران خنده بازار، چند بازیگر مطرح طنز دیگر و برخی بازیگران تازه وارد به نقد با لحن و مدلی جدید و در واقع بروز شده کمی و کیفی از «خنده بازار» به مسائل اجتماعی روز، معضلات شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی موجود می‌پردازد که می‌توان گفت در پرداخت و شیوه اجرا از «خنده بازار» و «شوخی کردم» چند قدم جلوتر و بهتر است.

«باعرض معذرت» اثری خوش ساخت است که سعی کرده به موضوعاتی بپردازد که امروزه مردم با آن در جامعه و فضای مجازی درگیر هستند و شیوه نگاه آن یک شیوه همه کس فهم و گیرا بوده که همه طیف از جامعه با آن ارتباط برقرار کرده و به طنازی آن خواهند خندید. این مجموعه در بین آیتم‌های خود به نقدهای جدی به برخی مشاغل، صنوف و حتی چهره‌ها نیز پرداخته است که نوع اجرای آن نه آنقدر غلو آمیز است همانند «خنده بازار» و نه آنقدر محتاط برخورد کرده همانند آثار آیتمی «مدیری» که بخواهد حرفی را بزند اما انگار نزده باشد و یا از حد خود به افراط و تفریط در بیان موضع افتاده باشد.

شبکه نسیم این بار و پس از حدود ۱۰ سال تصمیم گرفت برنامه‌ای آیتم محور برای نوروز بسازد و پخش کند که تداوم مسیرهای قبلی‌اش باشد اما خب با فرم و محتوایی جدیدتر، و این شبکه که در چند سال اخیر از رسالت و کارکرد خود دور شده و مخاطبانش را از دست داده بود، در تلاش است در سال جدید بتواند هم به رسالتش که سرگرمی و نشاط است برگردد و هم به مخاطبی که موضوعات را بصورت فست‌فودی، فوری و مختصر پیگیری می‌کنند جوابگو باشد و راضی نگه دارد. مخاطبی که در عصر حاضر خیلی دیگر حوصله خواندن ندارد و به تصویر روی آورده و در تصویر هم دیگر حوصله دیدن محتواهای طولانی که موضوعات را کشدار به نتیجه می‌رسانند ندارد و به علت مبتلا شدن به شبکه‌های اجتماعی عادت کرده تصاویر و ویدئوهای کوتاه ببیند و عبور کند و این بهترین بستر و فضا برای ارائه آثاری است که در مدت زمانی کوتاه و با اشاره مستقیم و در عین حال بیانی غیر مستقیم و غیر شعاری مهمترین اتفاقات و مسائلی که مردم با آن در تیغ دولبه رسانه و چالش‌های اجتماعی درگیرش هستند را مطرح کند و بتواند هم خنده بگیرد و هم به فکر فرو ببرد.

این مجموعه تا حدودی توانسته این مسیر را طی کند و به وادی تکرار در فرم و سبک نیفتد و جالب اینکه ضبط آیتم‌های آن بر خلاف عرف مرسوم همیشه، نه تهران که در مشهد بوده است و این اقدام می‌تواند ظرفیت‌های استان و شهرهای دیگر را نیز فعال کرده و رسانه‌ها، خاصه رسانه مرجعی چون تلویزیون با حمایت از سوی پایتخت، کل یا بخشی از ساختار تولید را در اختیار جوان‌‌ها و استعدادهای این عرصه در جایگاه تهیه و تولید، بازیگری و سایر عوامل پشت صحنه در شهرستان‌ها بسپارد و اینگونه از مهاجرت شغلی کاذب و گاها بی ثمر به تهران جلوگیری کرده و افراد در استان‌ها و شهرهای مختلف خود انگیزه ماندن و کار کردن پیدا می‌کنند، چرا که می‌بینند دیده خواهند شد و دیگر نگران رقابت نابرابر در رسیدن به یک اتمسفر مرکزی با چالش‌های مهاجرت آن نخواهند بود. که رسانه ملی باید برای تثبیت همین یک واژه «ملی» هم که شده این مسیر را تسهیل کرده و علاوه بر سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برای بروز و ظهور در شبکه‌های استانی، چنین پروژه‌هایی را با واسطه و مدیریت از مرکز به عوامل کار بلد در سایر نقاط کشور بدهد که با ترکیبی از چهره‌های استانی، چهره‌های ملی و تازه واردها، آثاری خوب و بعضا شگفت انگیز ارائه کنند و اینگونه چهره و استعداد و ایده‌ها شکوفا شود.

«با عرض معذرت» ایده، خلاقیت و جذابیت خودش را دارد، حتی اگر در برخی موارد فنی و محتوایی اشکالاتی داشته باشد، اما همین که یک تیم جوان و شهرستانی پشت شکل گیری و اجرایی شدن آن وجود دارد، خودش مایه افتخار و امیدواری برای آینده رسانه ملی است که در مرکز سیمرغ خود بتواند با چنین حمایت‌هایی باعث پدیدار شدن آثار شاخص شود.

روزنامه نگار و منتقد سینما

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار