کدامیک از ما در مواجهه با خودمان آن آدمی نبوده ایم که برای دیده شدن عشق ورزیده؟

تهران (پانا) - فیلم سینمایی «چگونه قبل از مرگ مادربزرگ، میلیونر شویم» به کارگردانی پت بونیتیپات با حضور فرانک آرتا، روزنامه‌نگار و منتقد سینما، زهرا نوده، مشاور و مربی خودمراقبتی و محسن سلیمانی فاخر، نویسنده و منتقد سینما در فرهنگسرای اندیشه، اکران و نقد و بررسی شد.

کد مطلب: ۱۵۳۳۴۰۹
لینک کوتاه کپی شد
کدامیک از ما در مواجهه با خودمان آن آدمی نبوده ایم که برای دیده شدن عشق ورزیده؟

زهرا نوده، مشاور و مربی خودمراقبتی گفت:«چگونه قبل از مرگ مادر میلیونر شویم» روایتی غیرمعمول درباره آدمهایی معمولی است. از آن جهت غیرمعمول که ما را با سطحی عمیق تر از روابط تناقض آمیز خانوادگی مواجه می کند، جایی که تکاپو برای دیده شدن و تایید گرفتن  رانه اصلی جریان عشق و محبت است.

وی افزود: تک تک شخصیت‌ها در هر جایی که باشند، در تلاش هستند که به واسطه دیده شدن منافعی کسب کنند. منفعتی که گاه تبدیل به مالکیت خانه می‌شود، گاه پسر خوب خانواده بودن و گاه دختر فداکار و مهربان. منافعی که حتی در قالب تسکین احساس گناه و شرم و خلاء از آنها نمایان می شود و نه صرفا به دست آوردن چیزی. 

دکتر نوده ادامه داد: زیبایی این داستان آنجاست که مسیر برای «ام» و مادربزرگش همینقدر معمولی پیش نمی‌رود و این مادربزرگ و نوه در تعامل مراقبتانه ای که با هم دارند، مسیری از شناخت خود و دیگری را طی می کنند. آنچنان که در پایان عشقی اصیل و معنایی فراتر از اهداف بقامحور خود تجربه می‌کنند.

این مشاور تصریح کرد: سوال اینجاست که چه کسی اینگونه نیست؟ کدامیک از ما در جایی از زندگی‌مان به دنبالش نبوده ایم؟ کدامیک از ما در مواجهه با خودمان آن آدمی نبوده ایم که برای دیده شدن عشق ورزیده؟ برای به دست آوردن یا فرار کردن و مواجه نشدن مهربانی کرده؟

وی گفت: چه اشکالی دارد که بپذیریم ما همان موجوداتی هستیم که برای طرد نشدن از قبیله هایمان برای مراقبت از جان و بقا، برای دوام آوردن در دنیای هولناک و جهان سختگیر پیرامون مان به آنچه بلد بودیم چنگ انداخته ایم، چه بسیاری از ما که در این مسیر شانس فراروندگی از نیازهای پیش‌پا‌افتادگی را هم تجربه کرده ایم. آنچنان که در پایان داستان تقه ای به تابوت عشق بزنیم و بگوییم «هی فلانی... اما من تو را بیش از هر آنچه که بود و نبود، دوست می داشتم»

فیلم بر درون نگری همدلانه و نابرابری جنسیتی تاکید دارد

محسن سلیمانی فاخر، کارشناس و منتقد سینما نیزگفت: این فیلم یکی از بهترین درام های خانوادگی در دهه اخیر است، ساده و عمیق، جسور و حاوی  تضاد میان طمع و محبت که به صورت غیرمستقیم بر اهمیت خانواده، ارزش‌های اخلاقی، ارتباطات خانوادگی، درون نگری همدلانه و رابطه بین نسل‌ها تاکید می کند .

وی با اشاره به اینکه در دورانی هستیم که همه پراکنده و منزوی زندگی می کنیم گفت: نقطه قوت فیلم در ساده ترین جزئیات نهفته است، دکمه های باز، انارهایی که در کیسه های پلاستیکی پیچیده شده اند و کفش هایی که تعویض می‌شوند، اینها همگی مملو از پیام‌ها و جادوی خاصی هستند که نشان از تحول وعمق شخصیت مادربزرگ است. 

وی افزود: فیلم یک قوس توسعه شخصیت را به نمایش می‌گذارد که هم واقع‌بینانه و هم عمیقاً تأثیرگذار است. مسیر طی شدن طمع و رسیدن به شفقت به خوبی قابل باور است که با بخشش «ام» برای خرید آرامگاه برای مادربزرگ تکمیل می شود .

به گفته وی  یکی از جالب ترین جنبه های فیلم، کاوش جسورانه فمینیسم و پویایی جنسیتی در خانواده است. زنانی که مورد نابرابری قرار گرفته اند، مادربزرگ از یکسو نسبت به پسرانش تعصب دارد، از سوی دیگر خودش زهرخورده نابرابری جنسیتی است، در اولویت قراردادن پسرانش بازتابی از تعصب نسلی است که خودش در دوران جوانی تجربه کرده است.

سلیمانی فاخر به بازنمایی فرهنگ اشاره و کرد افزود: شخصیت‌ها اغلب در مکالمات خود میراث دوگانه‌شان را برجسته می‌کنند، مثلا این خانواده به جشن گرفتن تعطیلات سنتی چینی مانند سال نو و روز جارو کردن مقبره‌ها ادامه می‌دهند، که یادآوری میراث مشترک آنها و پیوندهای پایدار خانواده است.

 فیلم می خواهد بگوید که هر قدیمی، کهنه نیست 

فرانک آرتا منتقد سینما و روزنامه نگار گفت: فیلم «چگونه با مرگ مادربزرگ میلیونر شوم» محصول سال ۲۰۲۴کشور تایلند، کاملا فضای شرقی دارد که ما ایرانی ها کاملا با آن آشنایی داریم. هرچند وقتی نام کشور تایلند به گوش می رسد، بلافاصله به یاد صنعت گردشگری خاص آن منطقه می افتیم! اما این فیلم در روستایی در کشور تایلند اتفاق می افتد که به روابط نسل  z    و  نسل گذشته می پردازد.

وی ادامه داد: در ابتدای فیلم شخصیت «ام» جلوی کامپیوتر نشسته و درحال گیم بازی است. مادرش به او گوشزد می کند که تو قرار شد درآمدی داشته باشی و به اصطلاح  دست به جیب باشی، اما من دارم هزینه ای اینترنت و غیره تو را می دهم.  بعد درادامه شاهد حضور  مادربزرگی هستیم که  دو پسر و یک دختر دارد و زندگی خود را از طریق هلیم فروشی می گذارند. کشش داستان از همین نقطه آغاز می شود که روابط نوه و مادربزرگ چگونه پیش می رود، چون مادربزرگ به دلیل مریضی اش نیاز دارد که کسی به او کمک کند .

وی افزود: اما کشمکش داستان دراین نقطه اتقاق می افتد که وارث اموال مادربزرگ یعنی فرزندانش در رقابت برای تصاحب آن  هستند. هرچند وجهه فمینیستی داستان با پررنگ شدن عملکرد  مادربزرگ و دخترش – مادر ام – توجه تماشاگر را جلب می‌کند. مثلا پسران با لطایف الحیلی می خواهند مادر را درکنارخود داشته باشند، اما مادربزرگ متوجه فریب آنها می شود.

 این روزنامه نگار افزود: در رفتار مادربزرگ دانایی وجود دارد و فیلم می خواهد بگوید که هر قدیمی، کهنه نیست! فیلم وارد این تم می شود که به دلیل سیطره تکنولژی نباید از نسل قبل غافل شویم. درعین حال زنان پیر هم حق وحقوقی دارند که در پی آن هستند. در آخر هم با اتفاقاتی که می افتد و مرگ غم انگیز مادربزرگ به دلیل ابتلا به سرطان ، ام به تحول می رسد که عشق بالاتر از هر چیزی است و هنگامی که به تابوت او ضربه می زند، می گوید که مادر بزرگ من شما را از همه بیشتر دوست دارم. 

وی در پایان افزود: شکل تحول شخصیت ها بطئی و درعین حال همذات پندارانه است. این فیلم، فضای جالبی دارد، اما به هرشکل ازاین دست فیلم ها در سینمای ایران هم وجود دارد و خوشبختانه سینمای آسیا هم روز به روز حرفی برای گفتن دارد.

 

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار