در گفتوگو با پانا
فیلمسازان جوان برای جشنواره و رویداد فیلم نسازند
سینمای کوتاه به پول، چهره و چینش بازیگر احتیاج ندارد و نیاز مبرم به قصهسرایی دارد
تهران (پانا) - کیارش حقگو، کارگردان فیلم کوتاه تونل میگوید، برای جشنواره و رویداد خاصی فیلم نمیسازد بلکه برای او متن، فیلمنامه، موضوع و مخاطب مهم است.
فیلم کوتاه «تونل» به نویسندگی و کارگردانی کیارش حقگو پس از طی مراحل فنی، پخش بینالمللی خود را جهت شرکت در جشنوارههای خارجی آغاز کرد. این فیلم کوتاه یک عصر پر ترافیک در تونل رسالت تهران با کانسپت عدم ارتباط است و از فیلم «قصهها» ساخته رخشان بنی اعتماد الهام گرفته شده است. این فیلم به صورت هشت سکانس پلان در هشت روز ضبط شده است.
با این کارگردان جوان گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به موضوع مسائل اجتماعی در سینما و فیلم های کوتاه پرداخته می شود؛ از نگاه شما علت چیست؟
من سوال شما رو با سوالی دیگر پاسخ میدهم. وظیفه اصلی سینما چیست؟ آیا جز این است که جامعه را به تصویر بکشد؟ انتخاب هر فیلمسازی، علیالخصوص در فیلم کوتاه که اغلب حامل یک پیام در زمان کوتاه است، همین به تصویر کشیدن جامعه است با بیان و انعکاس مسائل اجتماعی. البته به شرطی که این فیلم صرفا برای نمایش عموم ساخته شود نه شرکت در جوامع مختلف چون در این صورت این فیلم کد دارد و چیزی که کد داشته باشد برای آن رویداد طراحی شده است و کلیت اجتماع را کنار گذاشته است و سعی دارد عریان و واضح در کمترین حالت نمایشی موضوع را به تصویر بکشد.
آیا شما نیز در اثر جدید خود، همین ژانر را برای فعالیت انتخاب کردهاید؟
نه فقط در اثر جدیدم بلکه به صورت کلی نگاهم به سینما مربوط به مسائل اجتماعی است زیرا تصور من بر این است اگر از یک جمله وام بگیرم بهتر میتوانم منظورم را برسانم. من در کتابی جملهای خواندم که عنوان کرده بود سیاره زمین دیگر به انسانهای ثروتمند، موفق و قدرتمند نیاز ندارد و این سیاره عمیقا نیاز به انسانهای قصهگو، مهربان و وفادار دارد. اگر بخواهم این مطلب را به سینما ارتباط دهم میتوان به این موضوع اندیشید که سینما دیگر نیاز به چهره و پول و چینش ندارد و نیاز مبرم به قصهسرایی دارد آن هم قصههایی از جنس مردم و بیان آن برای خود مردم. به نظر من با وجود این همه تکنولوژی نمایش دادن داستانهای قریب الوقوع یا ساخته یک ذهن مریض خیلی مورد نیاز مخاطب امروز نیست مخاطب باید بتواند خودش را در موضوع به صورت عادی ببیند و همزاد پنداری کند .
آیا ایران در رقابت با سایر کشورها توانسته است آثار اجتماعی قابل قبولی را در زمینه فیلمهای کوتاه تولید کند؟
حتما که همینطور است، به شخصه کارهای پخش فیلم را در بازار جهانی پیگیری میکنم و خوشبختانه خیلی از دوستان در کشورهای مختلف با اسامی کارگردانهای جوان و مستعد ایرانی آشنا هستند و خیلی با اشتیاق از آنها حرف میزنند و در عرصه فیلمسازی جوانان فیلمساز توانستهاند تصویر خوبی در دنیا از جوانان سینماگر ایرانی نشان دهند.
عده ای براین باورند که فیلم کوتاه امکان منعکس کردن اتفاقات اجتماعی را ندارد؛ نظر شما چیست؟
به طور کلی فیلم کوتاه میتواند تا ۵۰ دقیقه باشد. اینکه بنا به هر دلیلی در الگوریتم فرهنگی ما فیلم کوتاه ۱۲ دقیقه بیان میشود نباید مورد بحث ما باشد. حتی در جشنوارهای از من خواستند ۳ دقیقه از زمان فیلم تونل حذف کنم و برای آن جشنواره بفرستم زیرا قانون آن رویداد این بود که فیلمها با آن تایم و زمان به جشنواره بیایند اما من در جواب گفتم هرگز ثانیهای از فیلم را کسر نمیکنم. من برای جشنواره فیلم نساختم بلکه برای مخاطبان فیلم ساختم و ثانیه به ثانیه این فیلم حرف دارد. این سخنان را میگویم که بیان کنم برای من مخاطب و موضوع مهم است و این اصل ماجراست شما برای مخاطب فیلم بسازید و فیلم حرف داشته باشد. زمان فیلم یک مقوله نسبی است و موضوع فیلم را تغییر نمیدهد و میتوانید اسم آن را هرچیزی دوست داشتید بگذارید. فیلم کوتاه، نیمه بلند، بلند یا هرچیزی که دوست دارید ولی برای یک کارگردان باید مهم باشد که برای مخاطب فیلم بسازد نه دل خودش و یا شرکت در جشنواره یا هر رویدادی.
راز ماندگاری یک فیلم کوتاه در چیست؟
خیلی خوشحالم این سوال رو پرسیدید اوایل صحبتم حرفی زدم که بار دیگر به شیوهدیگری به شما پاسخ میدهم. به عنوان مثال من تخت خواب خودم را مرتب میکنم و سپس باغچه کوچک زیبای خود را آب میدهم تا گل بدهد و سبز بشود و همه از آن لذت ببرند اما اگر بخواهم کوتاه بگویم و از بند تجملات و مسائل این چنینی خلاص بشوم. دیگر خدم و حشم نمیخواهد و شلوغ کاری نیاز ندارد و احتیاج نیست که کار را برای خودمان سخت کنیم اما یک تیم همراه با حداقل تجهیزات موجود احتیاج است و در ادامه به داستانی پرداخت شود از دل اجتماع بدون دست کاری معمول.
اگر حرف ناگفتهای دارید بفرمایید؟
خدارا شکر ما در نسلی زندگی میکنیم و فیلم میسازیم که سینمای ایران را در جهان به نام عباس کیارستمیها میشناسند و امید دارند عباس کیارستمیهایی باز هم در بین جوانان این مرز بوم زیست کنند و راه خودشان را ادامه بدهند. به قول کیارستمی «آبرو خودتو ببر تو نمیدونی بی آبرویی چه آبروییه تو این عصر.» همین فکر میکنم حسن ختام زیبایی باشد و من ترسی ندارم که اتو بیوگرافیم این جمله شاهانه باشد.
ارسال دیدگاه