در مراسم رونمایی رمان «شاهزاده» مطرح شد؛
من با این قصه زندگی کردم
تهران (پانا) - مراسم رونمایی از رمان«شاهزاده» به قلم میثم هاشمی طبا، جمعه شب ۳۱ شهریورماه درمجموعه دیداربرگزار شد.
در ابتدای این مراسم میثم هاشمی طبا درباره چرایی نگارش این کتاب گفت: « زمانی که تصمیم به نگارش کتاب گرفتم. یک شخصیت به اسم زبیده طراحی کردم و بعد با این شخصیت همراه شدم. مثل شخصی بودم که در فضایی مه آلود راه می رود وحتی قادر نیست یک مترجلوتررا ببیند و تک تک شخصیت ها درادامه خودشان را به من معرفی کردند و من تنها کاری که می کردم برای آنها اسم انتخاب می کردم. حتی دیالوگ ها هم چیزهایی بود که خود آنها درعالم خیال به من می گفتند. درانتها چند پایان نوشتم که هیچ کدام را دوست نداشتم و زمانی رسید که اصطلاحا ذهن من قفل کرد و نوشتن کتاب را رها کردم. حدودا یکی- دو ماه گذشت و یک روز که سرکار بودم، اتفاقی افتاد و حال من را دگرگون کرد و همان جا جرقه ای شد برای اینکه یک پایان دلنشین برای این کتاب پیدا کنم.»
وی در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: «اگرمعمار نبودم نمی توانستم این کتاب را بنویسم. زمانی که اولین باربه گنبد سلطانیه زنجان رفتم، وقتی مجموعه ای به آن عظمت را دیدم، گند فیروزه ای رنگ آن که یکی از بزرگترین گنبدهای جهان هست مرا مجذوب کرد. ساعت ها مبهوت عظمت معماری آن فضا بودم. درعالم خیال حضورسربازان، پادشاهان و کسانی که درآن دوره زندگی می کردند را احساس کردم. حضور درقلعه رود خان، قلعه بابک در اذربایجان شرقی و حتی قلعه حسن صباح که آمیخته با افسانه است طی سالها به من کمک کرد، دوست دارم وقتی داستانی می نویسم مبتنی بر واقعیت باشد. در شرح وقایع واقعیت را در نظر می گیرم. نه اغراق می کنم و نه کمتر ازآن را بیان می کنم.»
هاشمی طبا ادامه داد: « من با کلمه کلمه این قصه زندگی کردم . لحظه هایی که تلخ بوده حالم بد شده. لحظه هایی که شیرین بوده با آن لبخند زدم و لحظه هایی که عاشقانه بوده دلم لرزیده . دراین کتاب عطار نیشابوری را با قوه تخیل خودم وارد کردم. در ارتباط با مرگ عطار داستان های زیادی وجود دارد که برخی از آن آمیخته با افسانه است و من هم افسانه خودم را در ارتباط با مرگ عطار نیشابوری دراین کتاب آوردم. یکی از شخصیت هایی که در این کتاب با افتخار ازآن یاد کردم جلال الدین خوارزمشاه هست.»
سید مصطفی هاشمیطبا از جمله مهمان این مراسم هم در صحبت های کوتاهی گفت: « کتاب«شاهزاده» را قبل از چاپ خواندم ومیثم را به چاپ آن تشویق کردم. چند نظریه کوچک هم درباره آن دادم. برای من مهم است که آدم ها استعدادهای خودشان را پرورش بدهند. مطالعات من می گوید سبک نویسندگی به هر نویسنده به مرورالهام می شود. اما لازمه آن این است که هر نویسنده سبک های زیادی را مطالعه کرده باشد. رمان هایی که در طول تاریخ توسط نویسندگان بزرگ نوشته شده، مشحون از هنر، توانایی و قدرت است. قطعا استعداد هم در این میان نقش پررنگی دارد. به نظر من تجربه مطالعات ادبیات جهان برای کسی که پا در نویسندگی می گذارد مهم است.»
در ادامه بهرام ابراهیمی، حمید ابراهیمی، و سیاوش چراغی پور بخش هایی ازاین کتاب را خواندند.
ارسال دیدگاه