در گفتوگوی بازیگر نمایش «آخرین عاشق»با «پانا» مطرح شد:
وحیده اکبرینسب: تئاتر قدرت بازداشتن من از پرداختن به دیگر خواستههایم را داشته است
تهران (پانا) - بازیگر نمایش «آخرین عاشق» به کارگردانی «نادر دلشاه» گفت تئاتر قدرت بازداشتن وی را از پرداختن به دیگر خواستههایش داشته است.
وحیده اکبری نسب، بازیگر نمایش «آخرین عاشق» که بر اساس متنی از «نیل سایمون»، به کارگردانی «نادر دلشاه» در شهر تهران به روی صحنه رفته است، با اشاره به این که تمامی متون نوشتهشده توسط «نیل سایمون» را مطالعه کرده و از قبل با آن آشنایی داشته و آنها را دوست داشته است، پیرامون شخصیتی که در آن به ایفای نقش میپردازد، گفت: «من در این نمایش، در نقش یک دختر افسرده، که همزمان، هم گریه میکند و هم میخندد به ایفای نقش میپردازم و باید بگویم که بازی در این نقش برای من کار بسیار سختی بود و به همین دلیل، به جز تمریناتی که همزمان با اعضای گروه داشتم، تلاش میکردم خود را مدام در واقعیت در مواجهه با موقعیتهایی قرار دهم که ممکن است برای این شخصیت پیش بیاید.»
وی که از شهر سمنان به این گروه پیوسته است، در ادامه، با اشاره به این نکته که برای نزدیک شدن به این نقش، در مورد بیماری «مالیخولیا»، تحقیق کرده و فیلمهای بسیاری در این زمینه دیده است تا بتواند به نقش خود در این اثر نمایشی نزدیک شود، افزود: «کار کردن در فضای تئاتر شهری مثل سمنان با تهران بسیار متفاوت است و باید بگویم که من، کار بازیگری در تصویر را از ۱۴ یا ۱۵ سالگی در سمنان آغاز کردم و چند سال کار کردم، اما چون میخواستم تحصیلات خود را در رشتۀ هنر ادامه بدهم، در شهر ما هنرستان هنر وجود نداشت و من به همین خاطر، تحصیلات متوسطۀ خود را در رشتۀ تجربی ادامه دادم که با علاقۀ من مرتبط نبود.»
این بازیگر تئاتر، در بخشی دیگر از این گفتوگو، با اشاره به این نکته که از سنین کودکی، یعنی از ۸ یا ۹ سالگی همواره بر این باور بوده است که باید بازیگر شود و اتفاقات خوبی در این زمینه برای او رخ دهد، اما هرگز در اطراف او عاملی برای رسیدن به این هدف مهم وجود نداشته است، ادامه داد: «در چند سالی که در فضای تئاتر سمنان کار کردم، به خوبی میدانستم که این فضا، یک فضای شهرستانی است و حتی اگر یک بازیگر در این فضا بتواند جایزۀ جشنوارهای دریافت کند، آنچنان اتفاق مهمی برای او رخ نخواهد داد و با وجود این که من، در فضای جشنوارهای که بسیاری از هنرمندان تهرانی در آن حضور داشتند، جایزه گرفتم.»
اکبرینسب، با تأکید بر این مفهوم که همواره دنبال یک اتفاق بوده است و به همین دلیل به تهران آمده است، اضافه کرد: «اتفاقی که در حوزۀ تحصیل من افتاد، مرا به تهران کشاند و همین امر موجب شد که من در دورۀ چهار ماهۀ بازیگری «هومن سیدی» نیز حضور داشته باشم و رضایت ایشان از من پس از پایان این دوره، موجب شد که من در تهران بمانم، اما نباید انکار کرد که ماندن در تهران سختیهای خاص خود را دارد.»
وی زحمت و تمرین مستمر برای یک بازیگر را از مهمترین عوامل دیدهشدن دانسته و با اشاره به این که در بازیگری، دغدغههایی در حوزۀ سینما تصویر دارد و تئاتر نیز از جملۀ هنرهایی است که برای او اولویت داشته است، اظهار داشت: «من تئاتر را بسیار دوست دارم و بازیگری برای من بسیار جذاب است و همین امر موجب شده است که من، برای رسیدن به اهدافی که در حوزۀ نمایش و تئاتر داشتهام، از دیگر خواستههای خویش دست بکشم.»
ارسال دیدگاه