یک محقق و نویسنده در گفت و گو با پانا میگوید
مسیر عزاداریها از گذشته تاکنون
تهران (پانا) - از روز واقعه عاشورا مردم به عشق سید الشهدا(ع) و خاندان مطهرش به سبکهای مختلف عزاداری میکنند و ارادت خود را نشان میدهند، اما اینکه چرا این سبکها از گذشته تاکنون به رنگ و شکلهای مختلف در آمده که گاهی مسیر عزاداری را به سمت و سویی جز نفس عزاداری میکشاند، یکی از محققین و نویسندگان این حوزه در این خصوص توضیح میدهد.
قاسم رضایی، نویسنده و پژوهشگر ۵۸ ساله با تالیف بیش از ۵۸ عنوان کتاب در حوزههای مختلف تاریخ اهل بیت(ع)، مقتل، شعر و ادبیات و آیین هیأتداری است. وی دارای اولین کتاب دستورالعمل نحوه برگزاری هیئتها و نیز از رزمندگان دفاع مقدس و یکی از مداحان و سخنرانان تاثیرگذار در یگانهای رزمی است که بعد از تاسیس هیئتهای رزمندگان در سراسر کشور به عنوان فعالترین مداح و سخنران در کشور مشغول فعالیت بوده است.
او در خصوص نحوه عزاداری از گذشته تاکنون به پانا اظهار کرد: «به نظرم تفاوت عمده در قدیم و امروز بحث رسانه است. در قدیم هر جایی که هیات برپا میشد فقط مختص همان جا بود، در شهر، در روستا حتی در دارالامارههای حاکمان صفوی و قاجار و حتی
خانه مراجع عظام وقتی که روضه برگزار میشد دیگر بیرون از آنجا نمیرفت، در واقع این تفاوت اصلی و عمده این جریان سازی است. مثلا بنده امروز در شیراز منبر دارم، خودم اینجا هستم ولی صوت من قبل از پایان جلسه در هزاران سایت و در شهرها و جاهای مختلف پخش میشود، اگر قدیم من یک حرف ناصوابی یا روضه غلطی را در یک روستا میخواندم همانجا دفن میشد، اما امروز در تمام دنیا منتشر میشود و به همین دلیل دشمن هم دو استفاده از آن میکند. یکی برای مقابله با اصل جریان و سرمایه گذاری میکند تا به مقابله با آن بپردازد. استفاده دیگر را جریان مخالف مثل وهابیها، سلفی ها و کسانی که به تخطئه جریان دامن میزنند، می برند. در واقع میگویند مکتب شیعه مکتب خرافه است، چقدر شیعه حرفهای بیاساس و دروغ میزند، چقدر روضههای دروغ میخواند، چقدر روضههای بیسند میخواند، چقدر حرفای ناصواب میزند، حتی در حرمین اهل بیت (س) در نجف و کربلا در جاهای مختلف کارهایی میکنند که مثل قمه زنی زمان قدیم برخی این عمل را به هزاران توجیه غلط انجام میدانند ولی رسانه
نبود که این کار را به تصویر بکشد. در گذشته در مساجد به زیر زمین میرفتند و قمه میزدند تمام می شد، اما الان شما تمام سایت های دنیا را ببینید. پر شده از تصاویر قمه زنی. مثلا مادری در کربلا و نجف سر بچهاش را با قمه مجروح کرده و زیرش نوشته اینها شیعیانی هستند که به اطفال خود هم رحم نمیکنند.»
وی ادامه داد: «تفاوت دیگر این است که در قدیم معمولا هیئتهای بزرگ و اتاق فکر داشتند، همه به این آدم احترام میگذاشتند و اگر آن پیرمرد بیسواد بود مثلا در روستای ما جد بزرگ کدخدا بود. وقتی وارد مسجد میشد همه به احترام موی سفیدش سکوت اختیار میکردند و حرفی بالای حرفش نمیزدند و مطیع مطلق بودند، برای طیفهای مختلف نوجوان و جوان برنامه هایی داشتند که این هیجان را به سمت سوی ثواب و عبادت، رفاقت، صدق و اخلاص
سوق میدادند. این کنترلها همان مراقبه، مشارطه و محاکمه بود. به عنوان مثال، یک جلوه آن در دفاع مقدس بود وقتی بچهها کوچکترین خطایی میکردند فورا پشت سنگری چالهای درست می کردند و داخل آن ضجه میزدند، گریه میکردند تا به اصطلاح خود را تنبیه کنند و یا میرفتند به تدارکات و بار حمل میکردند. امثال شهید باکری یا شهید بابایی اینگونه بودند، یکی دیگر از تفاوتهای نسل قدیم این بود که نصیحت پذیر بودند.»
رضایی در ادامه به تفاوت انگیزههای نسل قدیم و جدید پرداخت و گفت: «در واقع وجه تمایز هر عمل عبادی به دو چیز ارتباط دارد. اول صدق و دوم اخلاص. این داستان مقدس اردبیلی را شاید شنیده باشید که یک کیسه کش در حمام نجف گفت: خدایا شکرت که من پادشاه و وزیر و وکیل و شهربانی و مقدس اردبیلی نشدم، مقدس شنید و گفت: این هایی که گفتی ظلم میکنند؟ کیسهکش گفت: آیا شنیدهای که مقدس اردبیلی رفت از چاهی آب بیرون بکشد وقتی دلو را انداخت، شمش طلا آمد و گفت: خدایا من آب میخواهم وضو بگیرم مجدد دلو را در چاه انداخت و باز هم سکه آمد. مقدس گفت: آری شنیدم، سپس ادامه داد: آن موقع شب جز مقدس اردبیلی آیا کسی بوده مقدس گفته بود خیر. سوال کرد: چطور همه شهر نجف خبردار شدند؟!»
او برای جذب جوانان در پای مقتل خوانی همانند جوانان قدیم خاطر نشان کرد: «بعد از آن سه پلهای که اشاره کردم؛ صدق، اخلاص، تکلیفگرایی و خدا محوری باید بگویم که ما اگر مقتل و روضه صحیح بخوانیم به شدت اثر وضعی دارد. شاهد گفتارم داستان آن فرد شیعه است که رفید نام داشت، او از شام رانده شد و توسط استاندار شام علی بن هبیره به مدینه نزد حضرت صادق (ع) رفت شکوه کرد، حضرت به او جملهای آموخت و فرمود: نزد استاندار شام برو و این جمله را بدون کم و کاست بر او بخوان. میگوید به شام برگشتم و همان دستور امام را اجرا کردم استاندار شام همه اموال من را به من برگرداند و ضمنا از من دلجویی کرد. وقتی از محضر امام بیرون آمدم یکی از یاران حضرت را دیدم به من فرمود چیزی بر زبان داری که اگر او را بر شیر درنده بخوانی رام تو خواهد شد.»
این مولف تاکید کرد: «یکی از بزرگترین مشکلات امروز هیئتهای مذهبی خواندن روضه های بی سند یا دارای سند ضعیف، نقل مسموع است. یعنی هر چی شنیدند میخوانند در صورتی که ما آنقدر مطلب و مقتل و روضه صحیح داریم که به قول شاعر: "یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت در بند آن نباش که مضمون نمانده است". ما فقط در ارتباط با حضرت اباعبدالله چهارده وداع داریم که ۳۱ دستورالعمل زندگی از او می شود کسب کرد. ما زیباییها و ارزش های اخلاقی در مقتل داریم که بنده کمترین ۹۶۵ صفحه راجع به این موضوع کتاب نوشتم. ما عرفان در مقتل داریم که ۳۱۵ موضوع بسیار جذاب و تکان دهنده و اثرگذار داریم. البته این عرفان در مقطع، ریشه قرآنی هم دارد. مثل داستان پیراهن یوسف، به تعبیر عالمه جوادی این عرفانیات کربلا و سایر حوادث مربوط به ائمه (س) از حلقههای مفقوده مقتل و تاریخ است.
متاسفانه برخی برای جذب کمی، کیفیت را کنار میگذارند و به بهانه هر چه میخواهد دل تنگت بگو هر کار حتی غیر شرعی راهم مرتکب می شوند و این بسیار خطرناک است، زیرا تحریف چهره دین را عوض میکند وشمشیر از پشت زدن است.»
این پژوهشگر درباره مداحیهای سنتی و مدرن تصریح کرد: «با کنکاش در سیره پیشکسوتان مداحی و گوش سپردن به خاطرات و نصایح آنها میتوان موارد زیر را از خصایص مداحان و مجالس اهل بیت(ع) در گذشته دانست. هر کاری آدابی دارد و رعایت آداب آن حرفه موجب رشد و ترقی شخص خواهد شد. هنر مداحی نیز از این قاعده مستثنی نیست. مداح اهل بیت(ع) باید در یک چهارچوبی زندگی و رفتار کند که در شأن اهلبیت(ع) باشد. به همین ترتیب مداح هم باید در سبک زندگی خود، رعایت شئونات کسوت مداحی را بکند. مداح اهل بیت(ع) به واسطه انتصاب به ایشان، باید چه در خانه و چه در بیرون از خانه الگوی دیگران باشد. در رفتار با خانواده، در عبادت و در تقوا باید الگو باشد.»
او عنوان کرد: «مداحان در گذشته اهل مراقبه، تهجد، تقوا و علم و دانش بودند. یکی از پیشکسوتان مداحی که هماکنون از شخصیتهای معروف است، میگفت: "مداح اهلبیت(ع) خود را ملزم به قرائت روزانه یک جزء قرآن میکرد و نماز شب میخواند و اگر نماز شبش قضا میشد به منبر نمیرفت و برای مردم نمیخواند." یکی دیگر از شاخصههای مداحان قدیمی، اتکای آنها به مناجاتخوانی و وعظ بود. در گذشته اشخاصی با لقب مناجاتخوان بودند و به صورت تخصصی به این امر میپرداختند، افرادی همچون مرحوم سیدعلی میرهادی که در مسجد امینالدوله مناجاتخوانی میکرد، مرحوم حسن ارضی که شبهای جمعه در حرم عبدالعظیم حسنی( ع) مناجات میخواند، شیخ رضا سراج، مرحوم سیدحسین اثنیعشری و مرحوم حجت الاسلام سیدمرتضی صالحی خوانساری برخی از مناجاتخوانهای برجسته قدیم بودند. یکی دیگر از برجستهترین و بهترین مناجات خوان های گذشته، شیخ محمدحسین زاهد بود. دسته دیگر مداحان بودند که به صورت تخصصی به روضهخوانی و نوحهخوانی میپرداختند. افرادی از قبیل: مرحوم حاج اکبر ناظم، مرحوم حاجاحمد دلجو، مرحوم سیدمصطفی هاشمیدانا، مرحوم عزیزالله مبارکی، مرحوم محمد کوثریزاده، مرحوم علیاصغر خراطها و مرحوم احمد شیشهگران در این حوزه فعالیت میکردند.»
ابن نویسنده در ادامه با بیان مثالی عنوان کرد:«نقل است دختر حاج اکبر ناظم در هفتماهگی از شدت بیماری به حالت احتضار میرسد، در همان حال که روز تاسوعا بود، حاجاکبر عبا بر دوش میاندازد و به خانواده میگوید: "میروم تا شفایش را بگیرم. در راه هیئت بود که خبر میدهند کودکتان از دنیا رفته است؛ برگردید خانه، اما او کفشهایش را درآورد و راه بازار تهران را در پیش گرفت. به بازار که رسید، پیشاپیش جمعیت عزادار حضرت سیدالشهدا (ع) قرار گرفت؛ اما قبل از اینکه مدیحهسرایی را شروع کند، گفت: از دو نفر دو کار برمیآید؛ از حاجاکبر ناظم، روضه خواندن برمیآید و از حضرت اباالفضل(ع)، زنده کردن مردهها سپس شروع کرد به مداحی سقای دشت کربلا: شد کشته شاه اولیا، اباالفضل، اباالفضل....یکی دو ساعت نوحه خواند و جمعیت عزادار حسینی پا به پایش سینه زدند. دو، سه ساعتی از رفتن حاجاکبر از خانه میگذشت. هر کس مشغول کاری بود تا مراسم کفن و دفن معصومه بهخوبی برگزار شود. مادر بیتاب دوباره وارد اتاقی شد که معصومه آنجا بود. ناگهان صحنه حیرت انگیزی دید. دست و پای کودکش حرکت میکردند. این معجزه به پاس اخلاص در مداحی یک خادم اهلبیت(ع) اتفاق افتاد.»
رضایی در ادامه افزود: «بیتوجهی به تعداد مستمع و سیستم صوتی داستان روضههای خانگی از اینجا پا میگیرد؛ مداحانی که در عین اخلاص، به تعداد مستمع بیتوجه هستند و اسیر سیستم صوتی و قیل و قالها نیستند. چهارپایهخوانی یکی دیگر از مظاهر این موضوع است. مداحی که روی یک چهارپایه در دل بازار میایستاد و بدون هیچ میکروفنی برای جمعیت مداحی میکرد. حاج مرزوق را میتوان پایهگذار چهارپایهخوانی دانست، اما هماکنون بسیاری از هیئتها هستند که در گیرودار چشم و هم چشمی افتادهاند و سیستمهای صوتی غیرضروری را با مبالغ کلان اجاره میکنند تا اساس ذکر گفتنشان بیشتر به چشم بیاید، ولی در این میان باید به برخی از خصیصههای منفی مداحی مدرن نسبت به سنتی اشاره کرد.»
او بیان کرد: «در سال ۵۵ با ورود برخی از مداحان جوان به عرصه ستایشگری اهلبیت (ع) نوع جدیدی از مداحی به خصوص در بخش سینهزنی آغاز شد و از آن با اصطلاح شورخوانی یاد می کردند. بخشهای زمینهخوانی، نوحهخوانی و واحدخوانی از اجزای مراسمهای سنتی محسوب میشود، ولی "شورخوانی" ابتکار جدیدی بود که در ابتدا به دلیل مهیجبودن این سبک، مورد استقبال جوانان قرار گرفت. رفتهرفته این مداحان جوان، پامنبریهای خود را پیدا کردند، هیئتهایشان بزرگ شد و بدون ارتباط با علما یا نظرات پیشکسوتان مداحی، از قالب سنتی فاصله گرفتند .»
دانشآموز خبرنگار: کوثرشهرباف
ارسال دیدگاه