بهروز شعیبی در گفتوگو از «روز بلوا» میگوید
به تغییرات امیدوارم
تهران (پانا) - پس از «دهلیز»، «سیانور» و «دارکوب» بهروز شعیبی با چهارمین فیلم بلندش «روز بلوا» در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حاضر شد. با گذشت نزدیک به دو سال و در روزهایی که سالنهای سینما کمکم از زیر سایه سنگین کرونا خارج شده و در مسیر بازگشت به روزهای رونق قرار گرفتهاند او تصمیم گرفته این فیلم را در قالب مینیسریال سه قسمتی از طریق پلتفرمهای آنلاین نمایشی در دسترس مخاطب قرار دهد.
بهگزارش ایران، شعیبی معتقد است در شرایط فعلی شبکه نمایش خانگی جای بهتری برای دیده شدن و عرضه «روز بلوا» است و اظهار امیدواری میکند فضایی برای دیده شدن تمام آثار جامانده از اکران و توقیفی ایجاد شود. آنطور که او میگوید نسخه مینیسریال «روز بلوا» نسخه کاملتری است، شکل روایت آن متفاوت است و در پایانبندی آن نیز تغییراتی اعمال شده است. بهگفته او سکانسهای اضافه شده بخشهایی است که پیش از این در روند تولید نسخه سینمایی فیلمبرداری شده و بهخاطر طولانی شدن زمان فیلم کنار گذاشته شدهاند. شعیبی در «روز بلوا» قصهای ملتهب و پرتحرک را با محوریت نقد تخلف اقتصادی، اختلاس و پولشویی روایت میکند اما در نهایت دغدغه او یادآوری اخلاق بخصوص اخلاق اجتماعی است. سازنده «روز بلوا» بر این باور است که مهمترین چالش و تهدید جامعه، مسائل فرهنگی و اخلاق است. این فیلمساز در گپوگفتی کوتاه از دغدغههایش برای ساخت «روز بلوا» و لزوم شکلگیری فضای گفتوگو گفته است.
در ایامی که اعتماد فیلمسازان به اکران جلب شده و خیلی از فیلمها متقاضی نمایش عمومی آثارشان هستند تصمیم متفاوتی گرفتهاید. چه عاملی باعث شد از اکران نسخه سینمایی صرفنظر کنید و آن را در قالب مینیسریال منتشر کنید؟
در جشنواره سال ۹۸ با نمایش فیلم «روز بلوا» تصور غالبی که از برخورد با یک فیلم اجتماعی داشتیم عوض شد. انگار کسی توجهی نداشت که فیلم چه میگوید و از قبل مشخص شده بود که باید چطور با فیلم برخورد کرد. از همان ایام تمرکزم بر این بود که شرایطی ایجاد شود تا فیلم در بهترین شکل دیده شود. استنباط ما این بود که در وضعیت امروز «روز بلوا» از طریق شبکه نمایش خانگی در دسترستر است و بهتر دیده میشود. هم من و هم سازمان اوج تأکیدمان بر این بود که فیلم توسط مردم دیده شود چرا که «روز بلوا» حرف مردم است و بخشی از همان چیزهایی است که بین خودشان درباره آن حرف میزنند و نقد دارند. فیلم «دهلیز» هم در زمانی ساخته شد که «قصاص» و صحبت درباره آن جزو سوژههای ملتهب روز بود. معتقدم بههر موضوع اجتماعی و سیاسی میشود نقد داشت به شرط آنکه زبان و لحن درست را پیدا کنیم.
محک سنجش درستی این بیان و لحن چیست؟ بهعبارت دیگر این بیان با چه شاخصههایی، فضایی ایجاد میکند که راجع به آن فکر کنیم، نه اینکه درگیر حواشی و التهاب شویم؟
مهمتریناش این است که به نتیجه نهایی فکر کنیم و نه منفعت و مصالح شخصی. آیا من فیلم اجتماعی میسازم برای این که مسأله مردم مطرح شود یا اینکه قرار است «من»؛ «بهروز شعیبی» با گفتن مسائل اجتماعی مطرح شوم. با پاسخ به این سؤال جهت فیلم را انتخاب میکنیم. تصور من این بود که مسأله و دغدغه «روز بلوا» باید مطرح شود. در همان ایام از خیلی از دوستان و عموماً از همانهایی که در جشنواره فیلم فجر تصمیمگیرنده بودند توصیههایی شنیدم مبنی بر اینکه شخصیت فرد روحانی را تغییر بده، این کار را بکن و فلان کار را نکن و... اما من بیاعتنا به همه این پیشنهادها، کار خودم را انجام دادم چون معتقد بودم حرفی را که متعلق به مردم است باید در هر شرایطی مطرح کرد. موقع تبادل نظر و گفتوگو همین حالاست. باید فضای گفتوگو را بهوجود بیاوریم. همیشه به تغییرات امیدوارم. به اصلاح امیدوارم و معتقدم باید مسأله مردم را طوری بیان کنیم که مردم از آن سود ببرند نه کسی که آن را مطرح میکند.
و باور دارید شکل گرفتن فضای گفتوگو میتواند اعتماد؛ همان چیزی را که از جامعه سلب شده و دغدغه فیلم هم هست به جامعه برگرداند.
سختترین کار برگرداندن اعتماد به مردم است ولی به نظرم شدنی است. سخت است اما ناشدنی نیست.
هر فیلمی بازتابی از روحیه فیلمساز و تجربه زیسته اوست و شما هم از این قاعده مستثنی نیستید. دغدغه امروز شما یادآوری اخلاق بخصوص اخلاق اجتماعی است؟
هیچ فیلمساز و مؤلفی از مردمش جدا نیست. در مواجهه با هر اتفاق اجتماعی، بحران اقتصادی و هر مسألهای او هم مثل بقیه مردم است و مثل تمام جامعه آن را لمس میکند. فقط یک جا مستثنی میشود؛ جایی که انتخاب میکند چقدر از امکاناتی که در دسترس دارد برای گفتن حرف هایش استفاده کند. هرکس لحن و زبان خاص خودش را انتخاب میکند. برخی ترجیح میدهند آن را وارد فضای فیلم نکنند و در قالب پست اینستاگرامی یا اظهار نظر شخصی مطرح کنند. انتخاب من اما این نیست. اگر مشغول ساخت فیلم نباشم در ناخودآگاهم در حال پذیرش مسائلی هستم که باید درباره آنها حرف بزنم یا راجع به آنها فکر کنم. ممکن است در کوتاه مدت از جریانی که برخی دوستان خوبم برای فضای حاشیهای و پیرامون کارشان استفاده میکنند بیبهره بمانم اما ترجیحام این است هر آنچه میخواهم بگویم را با هر توانایی و دانش و درکی که دارم به اثری که میسازم بیاورم. اگر هم کم است ناگزیرم، همینقدر از من بر میآید.
پرسش قبلی را مشخصاً با این تأکید بر این نگاه مطرح میکنم که «روز بلوا» به نوعی در نقد تخلفات اقتصادی، پولشویی و اختلاس و... است و در این میان تأکید شما همچنان بر این باور است که اخلاق راهگشاست.
حتماً همینطور است. هر کس اگر از خودش، از اخلاق فردی و تعهدی که نسبت به دیگران دارد شروع کند قطعاً خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد. همیشه نگاهمان این بوده که مشکلات از جایی که نمیدانیم کجاست سرازیر و برای ما نوشته میشود، در حالی که اگر مدیران به همین نکته توجه کنند که خودشان بخشی از جامعه هستند و مراقب رفتارشان باشند، مراعات هر موضوع کوچکی از آنها میتواند به اصلاح بخشی از جامعه منتهی شود. و ای کاش از ابتدا در مدرسه همینها را آموزش بدهیم و همانطور که بر تعالیم مذهبی تأکید داریم بر اصول اخلاقی که اصل دین ماست تکیه کنیم. کاش بر حقالناس که در همه ادیان و جوامع تعریفی واحد دارد جدیتر توجه کنیم. ما حق نداریم بخشی از حقوق طبیعی انسانها را از آنها بگیریم چرا که سرنوشتشان تغییر میکند.
برش
مینی سریال سه قسمتی «روز بلوا» بهکارگردانی بهروز شعیبی و تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. داستان «روز بلوا» درباره یک روحانی استاد دانشگاه خوشنام و یک چهره تلویزیونی مورد توجه بهنام عماد (بابک حمیدیان) است که ناگهان با اتهامهای جدی از سوی نیروهای امنیتی مواجه میشود که خود و خانوادهاش را در موقعیت پیچیده و بر سر دوراهی قرار میدهد؛ دوراهی که در یک سوی آن پای خانواده و آبروی خانوادگی در میان است و در سوی دیگرش دفاع از شرافت انسانی و حرفهایاش. بابک حمیدیان، لیلا زارع، محسن کیایی، محمد علیمحمدی، مسعود دلخواه، زکیه بهبهانی، ساغر قناعت، پاشا جمالی و داریوش ارجمند در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند.
ارسال دیدگاه