به مناسبت روز بزرگداشت حافظ

شاگردِ نانوایی که حافظ زمانه شد

تهران (پانا) - دغدغه کار کردن کودکان اتفاق جامعه مدرن نیست. می‌توان در قرن هشتم هجری شمسی زیست و در کودکی به جبر زمانه و برای تأمین معیشت کودک کار شد و سر از نانوایی درآورد اما قرن‌ها بعد نامدار شد و عنوان «حافظ شیراز» را لقب گرفت.

کد مطلب: ۱۲۲۲۱۱۷
لینک کوتاه کپی شد
شاگردِ نانوایی که حافظ زمانه شد

پدرش بازرگان بود و مادرش اهل کازرون. «شمس‌الدین محمد» در همان کودکی پدر را از دست می‌دهد و نزد مادرش بزرگ می‌شود. در نوجوانی نانوا می‌شود و هم‌زمان به کسب علم و دانش می‌پردازد. بعد از تحصیل علوم، زندگی او تغییر کرد و در جرگه طالبان علم درآمد و در مجالس درس علمای بزرگ شیراز شرکت کرد. او به تحقیق و مطالعه کتاب‌های بزرگان آن روزگار؛ از قبیل کشاف زمخشری، مطالع الانظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی و امثال آنها پرداخت. همچنین در مجالس درس قوام الدین ابوالبقاء عبدالله بن محمود بن حسن اصفهانی شیرازی نیز حضور داشت.
امروز بیستم مهرماه و در تقویم رسمی روز بزرگداشت حافظ است. شمس‌الدین محمد متخلص به حافظ و ملقّب به لِسان‌الغیب از شاعران ایرانی قرن هشتم هجری (حدودا ۷۲۷ تا ۷۹۲) بود. او را از بزرگ‌ترین غزل‌سرایان زبان فارسی برشمرده‌اند. برخی گفته‌اند وجه تخلص و شهرت او به حافظ آن است که حافظ قرآن بوده و بسیاری از ابیات او ترجمان مفاهیم قرآنی است.
آیا چیزی به نام فال حافظ داریم؟
انسان دوست دارد از عالم غیب باخبر شود و بداند چه چیزی برایش اتفاق خواهد افتاد. در برخی جوامع و نقاطی که خرافات نیست، فال قهوه می‌گیرند و تفال می‌زنند. محصول این نگرش این است که می‌خواهند بدانند در تقدیرشان که تا کنون اتفاق نیفتاده است چه می‌گذرد.
ما در قرآن استخاره داریم و به آنچه از قرآن استخراج و مشاوره می‌شود، باور داریم. به «حافظ» شاعر غیبی می‌گویند یا او را به غیب منتسب می‌کنند. شاید سرچشمه باور فال حافظ برآمده از این است که بیشترین نگاه حافظ در غزل به قرآن مجید است؛ یعنی شما در کمتر غزلی از اشعار حافظ ممکن است جای آیه‌ای از قرآن و حدیثی را نیابید. به نظر من اینکه حافظ را با لقب لسان‌الغیب می‌شناسند، به این دلیل است که حافظ با قرآن پیوند ذهنی و روحی داشته است؛ بنابراین به دیوانش تفأل می‌زنند، نام خدای تعالی را می‌برند و از خدا می‌خواهند که آن‌ها را به غیب وصل کند. البته نمی‌توان روی این مبحث که در فرهنگ ما مرسوم است، صحه گذاشت؛ اما چون مردم دوست دارند و از نظر فرهنگی با آن زندگی می‌کنند کسی هم تفال به حافظ را رد نکرده است.
ناگفته‌هایی از همسر و فرزندان حافظ
در مورد خانواده حافظ، در صورت درستی گزارشی از «محمدقاسم فرشته» که سفر حافظ به هندوستان را می‌آورد، چنین برداشت می‌شود که حافظ خواهر و خواهرزادگانی داشته است. تنها منبع درباره همسر و فرزندانش، اشعار وی است؛ اما کیفیت شعر حافظ چنان است که می‌توان اشعارش دراین‌باره را به گونه‌های دیگر نیز تفسیر کرد. به‌عنوان نمونه، در بیت «مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش/ فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم» تنها به‌گمان می‌توان آن را درباره همسر حافظ دانست و نیز در غزل «آن یار کزو خانه ما جای پری بود/ سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود.../ از چنگ منش اختر بدمهر بدر برد/ آری چه کنم دولت دور قمری بود» سخن از مرگ همسر وی باشد؛ اما اشعار حافظ درباره فرزندانش کمی واضح‌تر است. به‌عنوان نمونه، قطعه «دلا دیدی که آن فرزانه فرزند/ چه دید اندر خم این طاق رنگین»، غزل «بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد/ باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد» و احتمالاً قطعه «آن میوه بهشتی کامد به دستت ای جان/ در دل چرا نکشتی از دست چون بهشتی» همگی اشاره به فرزندی دارد که در زمان حیات حافظ درگذشته است.
چرا ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است
«کوروش کمالی سروستانی» پژوهشگر، زبان‌شناس و نویسنده که روز بزرگداشت حافظ را به ثبت رسانده در خصوص چگونگی انتخاب این روز گفته است: «وقتی دیوان حافظ را ورق می‌زنیم صحبت از مهر، دوستی و محبت است. همچنین شأن حافظ در بین شاعران بسیار بالا است و نمره حافظ هم بیست است؛ بنابراین ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ نام‌گذاری شد.»
همچنین پیش‌ازاین کنگره جهانی سعدی و حافظ به مناسبت هفتصدمین سال درگذشت سعدی و ششصدمین سال درگذشت حافظ، از سوی مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی در سال ۱۳۵۰ ه‍.ش در شیراز برگزار شد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار