در گفت و گو با پانا

شهروز ملک آرایی: گویندۀ خوب صدایش را روی بازیگر می نشاند

دانش آموز بازیگوشی بودم / هر مدرسه ای می رفتم بعد از یک ماه اخراج می شدم / عاشق رُل های کارتونی بوده و هستیم/بسیاری از گویندگان امروز دوبله را به عنوان شغل دوم انتخاب کرده‌اند

تهران (پانا) - شهروز ملک آرایی گویندۀ با سابقۀ دوبلاژ ایران می گوید در همه جای دنیا، گویندگان انیمیشن می آیند متن را می خوانند و کارگردان در نهایت از روی گفتار آنان به تصویر نهایی می رسد و تصویر را شکل می دهد، و این بدان معناست که فیلم بعد از گفتار ساخته می شود، اما در ایران این گونه نیست و از دیرباز زمانی که فیلم های انیمیشنی به گوینده داده می شد، چون شکل و حالت نقاشی داشت باید به گونه ای گفته می شد که گوینده با صدای خویش بتواند به این نقاشی جان بدهد.

کد مطلب: ۱۱۴۷۷۹۷
لینک کوتاه کپی شد
شهروز ملک آرایی: گویندۀ خوب صدایش را روی بازیگر می نشاند

شاید از هم نسلان ما، کمتر کسی باشد که «آقای ووپی» با آن لحن بیان و صدای پرطنین را به خاطر نداشته باشد؛ شخصیتی که صدای پرهیجان گویندۀ آن، یعنی «شهروز مُلک‌آرائی» به آن جان و روح دیگری بخشید. شهروز ملک آرائی، گویندۀ با سابقۀ دوبلاژ متولد ۲۰ آذر ماه ۱۳۲۰ در ملایر است، حضور خاطره انگیز وی در دوبلۀ نقش های مختلف سینمائی، سریال و کارتونی از نخستین روزهای سال ۱۳۳۷ آغاز شده است و تا به امروز، این حضور مؤثر در جایگاه گویندۀ دوبلاژ ادامه داشته و در ذهن بسیاری ازمخاطبان فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی ماندگار است. خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری پانا این افتخار را داشته است تا به مناسبت ورود به هشتمین دهه از زندگی پر افتخار استاد شهروز مُلک آرائی، مدتی هر چند کوتاه با او به گفتگو بنشیند. امید که شیرینی این هم نشینی کوتاه، در کام مخاطبان شریف خبرگزاری پانا نیز بنشیند.

دانش آموز بازیگوشی بودم اما از کودکی به مطالعه علاقه داشتم

شهروز مُلک آرائی، گویندۀ با سابقۀ دوبلاژ در گفتگو با خبرنگار پانا، با اشاره به این که این روزها با توجه به شیوع بیماری کرونا، ترجیح می دهد بیشتر در خانه بماند و به فعالیت هایی چون مطالعه بپردازد، خود را در دوران تحصیل شخصیتی بسیار بازیگوش و پرهیاهو توصیف کرده و با اشاره به این که در عین حال آن قدر که باید درس خوان نبوده است، گفت: دانش آموز بسیار بازیگوشی بودم و هر مدرسه ای که می رفتم به نیمۀ سال نکشیده مرا اخراج می کردند و مجبور می شدم برای ادامۀ تحصیل به مدرسۀ دیگری بروم.

وی «سپید و سیاه» را یکی از محبوب ترین روزنامۀ های دوران دانش‌آموزی‌اش بر شمرده و با اشاره به این که هر هفته برای مطالعۀ بخش «آتیلا» این روزنامه را می خریده است، افزود: همواره این روزنامه در کلاس درس روی میز من باز بود و همیشه معلم به من تذکر می داد که این بساط را جمع کن و به درس گوش کن، اما هیچ گاه از علاقۀ من به مطالعات خارج از کتاب های درسی و به ویژه روزنامۀ «سپید و سیاه» کاسته نشد.

این گویندۀ با سابقۀ دوبلاژ، دوران مدرسه و درآمیختگی آن با روزهای شیرین تمرین تئاتر را یکی از بهترین دوران زندگی اش برشمرده و با اشاره به این که در کلاس هفتم درگیر تمرین تئاتر بوده است، ادامه داد: در روزهایی که تمرین تئاتر می کردم، چند روزی اعلام کردند که باید صبح ها برای تمرین بیاییم و از آن جایی که من مدرسه می رفتم، دچار مشکل شدم.

برای تمرین تئاتر به بهانۀ فوت پدرم از مدرسه مرخصی گرفتم

گویندۀ شخصیت خاطره انگیز «آقای ووپی»، که در سن ۶ سالگی پدر خود را از دست داده است، با اشاره به این که در آن دوران در مدرسۀ «وحید» در خیابان «شوش» در تهران تحصیل می کرده است، اظهار داشت: به مدرسه رفتم و به ناظم گفتم که پدرم فوت کرده است و او نیز بسیار غصه خورد و به او گفتم که من باید به ملایر بروم و او نیز یک هفته به من مرخصی داد و من نیز از این فرصت استفاده کردم و به تمرین صبح تئاتر را نیز از دست ندادم و به همین بهانه چندین بار از مدرسه مرخصی گرفته ام.

وی در ادامه، با اشاره به این که در جمع دوستانش در مدرسه این موضوع را تعریف کرده بود و از این که آقای صدر ناظم مدرسه، از پنجرۀ بالای سرشان، صحبت های آنان را گوش می داده است، تصریح کرد: دوستانم از من می پرسیدند که حالا این بار را به بهانۀ فوت پدرت مرخصی گرفتی، دفعه های بعدی را چه می کنی، من نیز در پاسخ به آن ها می گفتم این بار نیز می گویم خاله ام فوت کرده است و من نمی دانستم که او از پنجره صحبت های ما را شنیده است و زمانی که برای گرفتن مرخصی دوم به سراغ او رفتم و فوت خاله ام را بهانه کردم، یک کشیده در گوشم خواباند و پرسید مرگ در فامیل شما افتاده است؟ و همین امر موجب شد تا من آن مدرسه را نیز ترک کنم.

واردکنندگان فیلم در گذشته در ایران فیلم شناس بودند

این گویندۀ پیشکسوت با اشاره به این موضوع که ایران در زمانی به عنوان مهد دوبلۀ دنیا شناخته می شده است و در آن زمان در ایران، هم زمان ۸۰ سینما در روزهای چهارشنبه با هم فیلم هایشان را عوض می کردند و هم زمان با پایتخت های کشورهای بزرگ دنیا فیلم جدید روی پرده می بردند، تأکید کرد: مثلاً اگر در آن روزها قرار بود که فیلمی به روی پرده بیاید، پس از انجام مراحل نهایی دوبله، مجدداً به دست واردکنندگان فیلم سپرده می شد تا آن ها نیز بتوانند کیفیت موجود را بررسی کنند و بعد اثر را به روی پرده بفرستند، چرا که همۀ کسانی که در این حوزه فعالیت می کردند، فیلم بین و فیلم‌شناس بودند و تحصیلات خود را در حوزۀ سینما و یا رشته های مرتبط با فیلم گذرانده بودند.

گویندۀ شخصیت «جان کوچولو» در کارتون «رابین هود»، ضمن ابراز خرسندی از این موضوع که در آن زمان محال بوده است که فیلمی از دوبله بیرون بیاید و در نهایت دچار مشکلات فنی باشد، با اشاره به اینکه بیشتر فیلم های موجود به دلیل نظارت دقیق سفارش‌دهندگان محصول به خوبی دوبله می شده است، یادآور شد: مدت زمان بسیار زیادی ایران نخستین کشوری بود که در حوزۀ هنر دوبله ادعا داشته است و تمرکز بسیار زیادی بر روی گویندگان داشته است.

مُلک‌آرایی، با اشاره به دقت نظر موجود در دوبلۀ ایران در زمان گذشته، «پدرخوانده» را یکی از مهم ترین فیلم هایی برشمرده که دوبله ای بسیار خاص دارد که به خاطر آن، چندین نفر گوینده در آن امده بودند و رفته بودند و در نهایت، نقش «مارلون براندو» به مرحوم محمود نوربخش رسید، گفت: مرحوم نوربخش برای گویندگی در نقش «مارلون براندو» از آتل در فک خود استفاده کرد تا بتواند صدایی مشابه با آن چه که بازیگر دارد، تولید کند.

عاشق رُل های کارتونی بوده و هستیم

این گویندۀ با سابقۀ دوبلاژ با اذعان به این امر که گویندگی در نقش های انیمیشنی کاری بسیار سخت و طاقت فرسا برای گوینده است، افزود: در همه جای دنیا، گویندگان انیمیشن می آیند متن را می خوانند و کارگردان در نهایت از روی گفتار آنان به تصویر نهایی می رسد و تصویر را شکل می دهد، و این بدان معناست که فیلم بعد از گفتار ساخته می شود، اما در ایران این گونه نیست و از دیرباز زمانی که فیلم های انیمیشنی به گوینده داده می شد، چون شکل و حالت نقاشی داشت باید به گونه ای گفته می شد که گوینده با صدای خویش بتواند به این نقاشی جان بدهد.

وی با اشاره به این که بزرگانی مثل زنده‌یاد مهدی آژیر و زنده‌یاد اصغر افضلی از جملۀ گویندگانی بوده اند که در حوزۀ دوبلاژ و به ویژه دوبلۀ انیمیشن در تلویزیون زحمات بسیار زیادی کشیده اند، ادامه داد: در گذشته این بزرگان یک تیم بودند و بسیاری از گویندگان بزرگ برای پروژه های کارتونی گویندگی نمی کردند و گویی که کسر شأنشان می شد، اما ما و امثال نه، عاشق رُل های کارتونی بوده و هستیم.

گویندۀ شخصیت «پهلوان فرصت» در مجموعۀ تلویزیونی انیمیشنی «شکرستان»، ضمن ابراز تأسف از این امر که بسیاری از بزرگان و عزیزانی را که سابقۀ بسیاری در هنر دوبلاژ داشته اند، از دست داده ایم و امروز در میان گویندگان حضور ندارند، اظهار داشت: زمانی که انیمیشن ها برای دوبله به ایران می رسید، مثلاً می گفتند «کرک داگلاس» به جای فلان شخصیت در فلان کارتون صحبت کرده است و در نهایت تصویر بر روی صدای او مچ شده است، اما در ایران دوبله به گونه ای بود که یک نقاشی بی جان به گوینده داده می شد و او باید با لحن و صدای خویش به این نقاشی جان می بخشید، حال آن که ممکن است بخش اعظمی از اجرای گویندگان در داستان مربوط به نقش نباشد.

جانی که گویندگان پشت میکروفون در استودیوهای دوبلاژ کنده‌اند، در شخصیت های اصلی کارتونی وجود ندارد

این گویندۀ با سابقۀ دوبلاژ، با تأکید بر این امر که این جانی که گویندگان پشت میکروفون در استودیوهای دوبلاژ کنده اند، جانی است که در بدنۀ اصلی انیمیشن های خارجی وجود ندارد، تصریح کرد: اگر عرض می کنم که گویندۀ حرفه ای کار خود را زمانی به درستی انجام می دهد که صدای خود را منطبق با شخصیت موجوود در فیلم بسازد، به خاطر این است که شیکی و قشنگی صدا در دوبلاژ کارایی ندارد و ممکن است زمانی نیاز باشد که گوینده بسیار لوده و لات پای میکروفون بیاید و حرف بزند تا صدای او مانند اجراهای مرحوم ایرج ناظریان، روی صورت بازیگر بنشیند و اگر بیننده حس خوبی نسبت به بازی بازیگر و صدای گوینده داشته است، به این خاطر بوده است که گویندگان، این ضخیت ها را با صدای خود می ساخته و به ان ها جان می داده اند.

وی با تأکید بر این نکته که بسیاری از گویندگان، با گویندگی های شاحص و قابل قبول خود در ایران، آرتیست می ساخته اند، ادامه داد: اگر امروز می بینیم که بازی بسیاری از بازیگران خارجی در ایران معروف و مشهور شده است، به خاطر این است که گویندگان مطرح و توانای دوبلاژ ایران به جای آنان سخن گفته اند و در مقابل نیز عده ای از گویندگان را داریم که اگر مطرح شده اند، به خاطر این موضوع بوده است که به جای بازیگران توانایی سخن گفته اند که مردم همواره آنان و نقش آفرینی های بی بدیلشان را در ذهن دارند.

مُلک‌آرایی، با تأکید بر این مفهوم که یک گوینده به خاطر این که بتواند از صدای خویش محافظت کند، باید اقداماتی را انجام دهد و خود او نیز برای مراقبت از صدا، رفتارهای بسیاری را انجام می داده و یا در مقابل، رفتارهای خاصی مثل سیگار کشیدن را همواره ترک و از آن دوری کرده است، اظهار داشت: در برهه ای از زندگی ناراحتی حنجره گرفتم و دکتر نیز تشخیص اشتباه داد و در یک عمل جراحی، دو عدد از تارهای صوتی من را روی هم چسباند و در نهایت با عمل برق، صدایم به صدایی تبدیل شد که متعلق به من نیست و گویی صدایی خفه است.

گویندۀ شخصیت «شردر» در «لاک پشت های نینجا» با اشاره به این که پزشکان بسیاری به او گفته اند که این تارهای صوتی را می توان با لیزر جدا کرد، اما در عین حال این کار خطراتی را نیز در پی دارد، تصریح کرد: من صدایی شش دانگ داشتم که باز بود و حتی آواز می خواندم، اما این روزها دیگر برای دل خودم هم نمی توانم آواز بخوانم ،چرا که اگر بخوانم صدایم بسیار سریع حالت گرفتگی پیدا می کند و زمانی که به آن فشار می آوردم، اذیت می شوم.

بسیاری از گویندگان امروز دوبله را به عنوان شغل دوم انتخاب کرده اند

مُلک آرایی، با اذعان به این امر که اگر کسی می خواسته است تا به امروز او را بشناسد، به یقین شناخته است و اگر کسی نتوانسته است او را بشناسد، دیگر این شناخت در این روزها برای او ثمره ای نخواهد داشت، با اشاره به ضرب المثل «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت»، تأکید کرد: امروز بسیاری از کسانی که به تازگی وارد هنر دوبلاژ شده اند، این هنر را به عنوان شغل دوم انتخاب کرده اند و مسائل مربوط به این شغل برای آنان اهمیتی ندارد و در نهایت باید گفت که چون آن عشق قدیم را ندارند و شاید برخی از آنان با پارتی بازی وارد این هنر شده اند، اجراهایی از خود ارائه می کنند که به یقین، اکثراً در زمرۀ اجراهای ماندگار دوبلاژ نخواهند بود.

وی، با اذعان به این امر که امروز تعداد انگشت شماری از گویندگان وجود دارند که تشخیص گویندۀ خوبی دارند و بیش از ۷۰ درصد مدیریت در دوبلاژ به انتخاب گوینده باز می گردد، یادآور شد: زمانی که یک مدیر دوبلاژ برای اولین بار فیلم را می بیند، گویندگان شخصیت ها را در ذهن می چیند و با خود می گوید که چه کسی می بایست به جای چه کسی حرف بزند، بعد با آنان تماس می گیرد، فیلم را دوبله می کند و در نهایت همه چیز سر جای خود قرار می گذارد اما امروز بسیاری از مدیران دوبلاژ، قبل از این که پروژه را ببیند، با گویندگان تماس می گیرند و یا هر کس را به صورت اتفاقی در راهروها ببیند، با او قرار کار می گذارند و در نهایت معلوم نمی شود چه اتفاقی در آن می افتد.

صدای روی بازیگر نمی نشیند، گویندۀ خوب صدایش را روی بازیگر می نشاند

گویندۀ نقش «شیطان بزرگ» در مجموعۀ «سندباد»، با اشاره به این که بسیاری از گویندگان، مثل سعید مظفری، از گویندگان بی نظیری است که به لحاظ تجربه و سواد کاری، چه در گویندگی و چه در مدیریت دوبلاژ، با آن که حرف و حدیث های بسیاری به نا حق پشت سر آنان گفته می شود؛ فردی موفق است که بسیار خوب عمل کرده است، خاطر نشان کرد: گویندگی در شخصیت های مختلف بسته به سن و نوع اجرای بازیگر ریزه کاری های دارد که گویندگان توانایی مثل سعید مظفری می توانند با تجربه ای که دارند، صدای خویش را به درستی بر روی ایفای نقش بازیگر بنشانند و این نکته ای بسیار مهم است، چرا که مدیر دوبلاژ پیش از آن که وارد استودیو شود تا پروژه را ضبط کند، در مرحلۀ سینک زدن دیالوگ ها، به جای تمام بازیگران سخن گفته است و در نهایت نیز باید به این فکر کرد که او، پیش از ورود به این مرحله نیز، فیلم را چندین بار دیده است.

وی ا اذعان به این امر که زمانی وارد کار دوبله شده است که تنها یک شبکۀ ثابت تلویزیونی وجود داشته است و اجرای آن هرگز ضبط نمی شده است، گفت: من زمانی وارد این کار شدم که در متداول بود گویندگان در اجراهای زندۀ تئاتر گویندگی می کردند و نواری برای ضبط وجود نداشت و در این شرایط، اگر گوینده ای تپق می زد، دیگر کار تمام بود و نمی توانست به عقب باز گردد و اشتباه خود را اصلاح کند و در این زمان بود که ما تنها یک بار، صبح اجرای نمایش در دکور تمرین می کردیم و در نهایت، عصر همان روز نمایش را به روی صحنه برده و اجرا می کردیم.

گویندۀ شخصیت «کاپیتان اسماج» در مجموعۀ «جزیرۀ ناشناخته»، در ادامه، با اشاره به این که برای اجرای تئاتر در سبک ها و گروه های مختلف نمایش به ایفای نقش پرداخته است، افزود: در سال ۱۳۴۵ تلویزیون ملی ایران افتتاح شد، اما من پیش از آن در رادیو به گویندگی پرداخته و یا در رُل های بسیاری در تئاتر کار کرده بودیم و در آن زمان برنامه هایی مثل «کلید معما» را با محتوایی مانند ضرب المثل ها و با جوایز بسیاری اجرا می کردیم.

مُلک آرایی، در بخشی دیگر از این گفتگو، ضمن ابراز تأسف از این امر که امروز گروه های مختلفی در حوزۀ هنر دوبلاژ به فعالیت می پردازند که بسیاری از آنان، با بزرگان این هنر قابل قیاس نیستند، ادامه داد: تعدد گروه های حاضر در دوبلاژ امروز برای من مسئله ای آزار دهنده است اما نمی شود کاری کرد و اگر امروز می گویم که همه چیز به هم ریخته است، دقیقاً به همین خاطر است.

وی بر همین اساس، با اشاره به این که امروز گروه های بسیاری وجود دارند اظهار داشت: امروز شاید بیشتر گویندگانی که خارج از انجمن گویندگان کار می کنند، آن گونه که باید شناخته شده نیستند و به خاطر این که به گویندگان مبتدی پول و دستمزد نمی دهند، اگر گوینده برای دریافت حق خویش اعتراضی بکند، از کار کنار گذاشته می شود.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار